نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش


آموزش مدیریت سرمایه

مدیریت سرمایه در بازارهای مالی یکی از مهمترین ارکان موفقیت در این صنعت است، زیرا هیچ تاجری بدون مدیریت سرمایه نمی تواند در هیچ بازار مالی (حتی کسانی که در بازارهای سنتی کار می کنند) دوام بیاورد. اگر ندانید سرمایه خود را چگونه مدیریت کنید در شرایط بحرانی و ناپایدار اقتصادی دارایی خود را از دست خواهید داد، از طرفی با یادگیری علم مدیریت سرمایه می توانید ریسک را مدیریت کرده و سود و زیان خود را کنترل کنید. تیم تحلیلی آکادمی اشرف، ارکان مهم مدیریت سرمایه را مدیریت می کند که شما را قادر می سازد در بازارهای مالی مانند بازارهای ارز دیجیتال و بازارهای ارز به موفقیت مالی دست یابید.

وقتی صحبت از مدیریت سرمایه ارز دیجیتال می شود، مدیریت ریسک، اصول سرمایه و ترکیب ارز دیجیتال است. هر یک از موارد ذکر شده می تواند پیامدهای بسیار مهمی برای مدیریت سرمایه داشته باشد. مدیریت سبد ارزهای دیجیتال مهم ترین پارامتر در مدیریت سرمایه بازار ارز دیجیتال است. سرمایه گذاران باید یاد بگیرند که چگونه وجوه خود را با توجه به مدل سرمایه گذاری خود به درستی مدیریت کنند، دوره آموزش مدیریت سرمایه به شما یاد می دهد که چگونه در مسیر ارز دیجیتال قرار بگیرید.

مدیریت سرمایه یک استراتژی مالی است که برای اطمینان از حداکثر کارایی سرمایه در یک شرکت طراحی شده است. به عبارت دیگر مدیریت سرمایه به معنای مدیریت پول است.

مدیریت سرمایه یک استراتژی علمی است، اما کاملا فردی و مختص هر سرمایه گذار است و بر اساس شخصیت، احساسات و اهداف مالی افراد متفاوت خواهد بود. علاوه بر این، تجریه سرمایه گذار، میزان سرمایه، اهداف و زمان رسیدن به اهداف نیز نقش مهمی در تعیین استراتژی مدیریت پول دارد. هدف اصلی مدیریت سرمایه بقا است. در مرحله بعد اولویت با سود و افزایش سرمایه است.نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش

مدیریت سرمایه دانشی است که در صورت استفاده صحیح، نه تنها به بقای سرمایه منجر می شود، بلکه موجب سودآوری و افزایش ارزش سرمایه نیز می شود.

چرا به مدیریت سرمایه نیاز داریم؟

مدیریت سرمایه دانش و مهارت های سرمایه گذاری است که به افراد در کنترل ریسک و به حداکثر رساندن بازده کمک می کند. البته مدیریت پول با توجه به شخصیت، تجربه و میزان پول هر فرد متفاوت خواهد بود و هرکس باید با توجه به شرایط خود استراتژی مدیریت پول را طراحی کند.

عواملی مانند میزان سرمایه اولیه، میزان ریسک به ازای هر معامله، سود-سود، حاشیه سود، کاهش سرمایه و غیره باید در طراحی استراتژی مدیریت سرمایه در نظر گرفته شوند. عوامل این معاملات باید در بازه های زمانی معینی مانند هفتگی، ماهانه، فصلی و سالانه مورد بررسی و تحلیل و بررسی قرار گیرند.

عوامل موثر بر مدیریت سرمایه کدامند؟

برای مدیریت پول باید عوامل مختلفی را در نظر بگیریم و بررسی کنیم، مانند

1- شناخت بازاری که معامله می کنیم،

2- میزان سرمایه اولیه و بازده مورد انتظار در یک دوره معین،

3- بررسی نتیجه معامله و ….

در مورد این عوامل بحث می کنیم:

1- بازاری که معامله می کنیم را بشناسیم

قبل از سرمایه گذاری در هر بازاری، اولین و مهمترین قدم این است که قوانین آن بازار را درک کنید. بازار مالی یک بازار تخصصی است و معاملات یا سرمایه گذاری در هر بازار مالی شرایط خاص خود را دارد، زیرا ماهیت بازار مالی متفاوت است، مثلا ماهیت بازار ارز دیجیتال و بازار ارز کاملاً متفاوت است. ، و هر کدام ویژگی های خاص خود را دارند. ریسک شخصی و قوانین خاص همانطور که گفته شد، اگر قصد معامله یا سرمایه گذاری در بازار ارز دیجیتال را دارید، یادگیری ارز دیجیتال از اصول اولیه و دریافت راهنمایی های متخصص اولین قدمی است که باید بردارید.

2- سرمایه اولیه و نرخ بازده مورد انتظار

قبل از در نظر گرفتن میزان سرمایه اولیه، باید هدف از معاملات خود را مشخص کنید، اگر هدف معاملاتی شما پوشش هزینه های زندگی است، به سرمایه اولیه بسیار زیادی نیاز دارید. اگر شغل اول دارید و تجارت شغل دوم شماست، طبیعتا سرمایه اولیه برای نیازهای شما کمتر خواهد بود.

بسیاری از معامله گران به دلیل نداشتن سرمایه اولیه کافی شکست می خورند. بخش بزرگی از اضطراب و نگرانی معامله گران جدید به نداشتن سرمایه اولیه کافی مربوط می شود. آنها سعی می کنند با مبلغ اندک پول زیادی به دست آورند، بنابراین ریسک های زیادی می کنند و در نهایت سرمایه خود را خیلی سریع از دست می دهند.

سرمایه اولیه کافی به شما این امکان را می دهد که از اشتباهات رایج معامله گران مبتدی جان سالم به در ببرید و قبل از اینکه مجبور شوید برای همیشه تجارت را ترک کنید، نقص های استراتژی معاملاتی خود را برطرف کنید. البته مراقب باشید، این میزان سرمایه است که در شروع معامله اهمیت دارد و اگر به طور کامل ضرر کنید، آسیب جدی به زندگی شما وارد نمی‌کند و زیاد خود را مورد ضرب و شتم قرار ندهید، مبادا بازارهای مالی را ترک کنید. برای همیشه.

در بازار فارکس امکان افتتاح حساب معاملاتی دمو (مجازی) وجود دارد و پس از اتمام دوره آموزشی خود در بازار فارکس، می توانید یک حساب معاملاتی دمو افتتاح کرده و استراتژی های معاملاتی خود را در آنجا تست کنید. اگر نتایج کلی معاملات شما به طور مداوم سودآور است، می توانید یک حساب معاملاتی زنده باز کنید و تجارت را شروع کنید.

پس از انتخاب هدف معاملاتی و تعیین میزان سرمایه اولیه خود، باید بر اساس هر دو حد سود معاملاتی منطقی را در نظر بگیرید و به بررسی نتایج معاملات خود ادامه دهید تا ببینید آیا در مسیر درستی هستید یا خیر. برای پیشرفت در معاملات، باید به طور مداوم نقاط قوت و ضعف خود را مطالعه کنید.

3- نتیجه معاماه را بررسی کنید

تصور کنید شخصی که صاحب یک فروشگاه لباس است، یک سری محاسبات را به طور منظم انجام می دهد تا سودآوری خود را محاسبه کند. او فروش خود را به صورت هفتگی بررسی می کند و ایده خوبی از نحوه فروش هر محصول و همچنین فروش کلی دارد. به عنوان مثال، اگر اقتصاد در وضعیت وخیمی قرار دارد، می داند که کدام لباس یا اقلام به دلیل قیمت بهتر، بیشتر می فروشند، بنابراین طرفداران بیشتری نسبت به لباس های گران قیمت دارد. برای به حداکثر رساندن سودآوری، به طور منظم تمام عوامل مؤثر بر درآمد و هزینه ها را بررسی می کند.

در دنیای معاملات، جزئیات زیادی را ثبت می کنید، زمان معامله را در نمودار، زمان باز و بسته شدن معامله، نماد، حجم، تاریخ معامله و غیره را ثبت می کنید. اگر بدانید چه کاری را درست یا غلط انجام می دهید، نمی توانید تراکنش های خود را به درستی مدیریت کنید. اگر داده ها را جمع آوری نکنید، نمی توانید پیشرفت خود را ردیابی کنید. ما اطلاعات را نه تنها برای اطمینان از عملکرد خوب، بلکه برای بهبود عملکرد جمع آوری می کنیم.

در مدیریت پول معاملاتی، ثبت برخی معیارها بسیار مهم و حیاتی است که شامل 1- تعداد معاملات برنده در مقابل تعداد معاملات بازنده، 2- میانگین سود معاملات برنده و میانگین سود معاملات بازنده و … می باشد.

3-1- معاملات برنده و بازنده

این یکی از معیارهای اصلی است که توانایی شما را در تشخیص درست جهت حرکت بازار نشان می دهد. در اینجا، ما می خواهیم به جای برجسته کردن اعداد خاص، عملکرد فعلی را با گذشته مقایسه کنیم. فکر کنید؛ شما معامله‌گری هستید که در جهت بازار معامله می‌کنید، فقط از 40 درصد معاملات خود سود می‌برید، اما سود معاملات برنده شما بسیار بیشتر از ضرر معاملات بازنده شماست.

حال، اگر درصد معامله برنده شما به طور ناگهانی به یک چهارم کاهش یابد، باید به دنبال مشکلات احتمالی باشید. آیا بازاری که معامله می کنید غیر جهت دار و بی ثبات شده است؟ آیا نحوه ورود یا مدیریت تراکنش ها را تغییر داده اید؟ با بررسی این عوامل و پاسخ به این سوالات می توانید گره های کاررا پیدا کنید. شاید پس از بررسی به این نتیجه برسید که من نباید در بازارهای پر ریسک و بدون روند معامله کنم یا … مهم است که به مسیر درست برگردم.

2-3- میانگین سود و میانگین زیان معاملات برنده

اگر 60 درصد از معاملات شما سودآور هستند، اما میانگین ضرر در معامله 2 برابر سود شما است، پس چنین درصد بالایی از سود به سودآوری شما کمک نمی کند. ثبت میانگین برد معاملات سودآور و میانگین ضرر معاملات باخت، اطلاعات زیادی در مورد نحوه اجرای ایده های معاملاتی به شما می دهد. به عنوان مثال، آیا نسبت ریسک به پاداش هنگام ورود منطقی است؟ آیا از قانون ریسک-پاداش پیروی می کنید؟

اگر میانگین سود و زیان یک معامله در همان واحد افزایش یا کاهش یابد، ممکن است با نوسانات بازار کم و بیش از حد معمول روبرو باشید. ممکن است حجمی کمتر یا بزرگتر از حد معمول انتخاب کرده باشید. آنچه در مدیریت سرمایه مهم است، تغییر نسبی میانگین سود در معاملات برنده و میانگین ضرر در معاملات بازنده است.

اگر میانگین معاملات برنده شما افزایش یابد و میانگین معاملات بازنده شما کاهش یابد، به وضوح معامله خوبی دارید. مهم است که تشخیص دهید کجا خوب کار کرده اید تا بتوانید به همان مسیر ادامه دهید. از سوی دیگر، زمانی که میانگین ضرر شما از پیشگیری تجارت بیشتر است، باید بفهمیم مشکل کجاست.

حاشیه سود و حد ضرر در معاملات به چه معناست

حد سود و حد ضرر از مفاهیم مهم برای معامله در بازارهای مالی مختلف است. با اطلاع از روش های معامله آنلاین می توانید میزان ریسک خود در بازار را کاهش دهید. در این مقاله با دستورات حد سود و حد ضرر آشنا می شوید و موقعیت مناسب و شیوه ی انجام کار را نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش می آموزید.

اگر قصد سرمایه گذاری در بازارهای ارز دیجیتال و یا شرکت های سهامی عام در بورس را دارید، بهترین راه برای مدیریت موقعیت های باز، فعال کردن دستورات حد سود و حد ضرر به عنوان بخشی از استراتژی خروج است. دستور توقف ضرر به شما کمک می کند تا نسبت ریسک خود و مقدار ضرری که می توانید متحمل شوید را، تعیین کنید. در همین حال، از دستور توقف سود می‌توان برای تعیین زمان خروج هنگام رسیدن به سود پیش بینی شده در حرکت‌های کوتاه مدت یا بلندمدت قیمت استفاده کرد. این ویژگی مانع از قالب شدن هیجان لحظه ای و طمع در معاملات می شود.


موقعیت مناسب برای اجرای دستورات حد سود و حد ضرر


نحوه عملکرد حد ضرر در معاملات

به زبان ساده، تحلیل گرها و سرمایه‌گذاران ریسک‌گریز، برای محافظت از سرمایه‌گذاری‌های خود، یک استراتژی حد ضرر ایجاد می‌کنند. دستور حد ضرر زمانی صادر می شود که قیمت دارایی از قیمت تعیین شده برای ضرر توسط معامله گر کمتر شود. در این شرایط قبل از پایین تر رفتن قیمت، دارایی موجود فروخته خواهد شد.


انواع مختلف حد ضرر

در واقع دو نوع حد ضرر وجود دارد: حد ضرر کلاسیک و حد ضرر دنباله دار. در دستور حد ضرر کلاسیک پس از رسیدن قیمت به مقدار تعیین شده فروش دارایی آغاز می شود. گاهی ممکن است در بازه های کوتاه مدت قیمت کمی بالاتر برود که با اعمال دستور حد ضرر دنباله دار، میزان ضرر هم یک پله بالا خواهد آمد تا دست آوردهای معامله گر حفظ شود. با آشنایی با دستورات حد سود و حد ضرر می توانید دارایی های خود را مانند یک حرفه ای مدیریت کنید. اهمیت حد ضرر در این است که دیگر نیازی به مدیریت خرد سبد سهام خود ندارید. شما می توانید اندازه حد ضرر خود را مشخص کنید، سفارش را وارد بازار کنید منتظر بمانید تا کارها به صورت خودکار انجام شود.


سطح حمایت و سطح مقاومت چیست


حد سود چیست؟

در میان دستور های حد سود و حد ضرر دستور حد سود به عنوان یک سفارش محدود شناخته می شود، که تضمین می کند یک موقعیت در نقطه قیمت از پیش تعریف شده یا بیشتر از آن بسته شود. در حد سود تریدرها تعیین می کنند در صورتی که سود دارایی به میزان پیش بینی شده توسط آنها رسید دستور فروش صادر گردد. به طور کلی این دستور در میان معامله‌گران کوتاه ‌مدت که حرکات روزانه یا حتی ساعتی قیمت را نظارت می‌کنند، محبوبیت بیشتری دارد، دستور حد سود یا سود برنده کارآمدترین راه برای اجرای معامله و خارج کردن عنصر انسانی از مدیریت یک موقعیت باز است. با استفاده از دستورات حد سود و حد ضرر به صورت پشت سر هم، می توانید نسبت ریسک در مقابل پاداش هر معامله ای که به آن وارد می شوید را کنترل کنید.


آشنایی با دستورات معاملاتی در بازارهای آنلاین

نحوه محاسبه نسبت ریسک هنگام معامله آنلاین

هنگامی که مفهوم دستورهای حد سود و حد ضرر را به خوبی درک کردید، تعیین محاسبه ریسک یا پاداش در هر معامله ای که در بازار انجام می دهید بسیار ساده است.
یکی از بزرگترین دلایلی که تازه واردان به تجارت مالی پول خود را از دست می دهند مدیریت ضعیف است. در واقع تحلیل ها به درستی انجام نمی شوند و معامله گر به دید درستی از بازار دست پیدا نمی کند.
برای محاسبه نسبت ریسک خود، به سادگی سود خالص هدف خود را بر قیمت حداکثر ریسک خود تقسیم کنید، یعنی جایی که دستور حد ضرر شما قرار داده شده است. بسیاری از سرمایه گذاران پروفایل های ریسک یا پاداش را کمتر از 2:1 در نظر نمی گیرند. ریسک کردن 1 واحد برای بردن 2 واحد اگرچه ممکن است محافظه کارانه به نظر برسد، اما بهترین راه برای اطمینان از ماندگاری سرمایه شما است. و به شما امکان می دهد تا از افت و خیز بازارها به خوبی عبور کنید.


جلوگیری از ضرر با استفاده از دستور حد ضرر


چرا از حد سود و حد ضرر در استراتژی معاملاتی خود استفاده کنید؟

حد سود و حد ضرر از ابزارهای ضروری در استراتژی معاملاتی هستند، به خصوص زمانی که تعداد معاملات انجام شده زیاد باشد. ما می توانیم چندین دلیل برای توجیه استفاده از این پارامترها شناسایی کنیم.

  • آسودگی خاطر: اگر معاملات خود را به طور فعال دنبال نمی کنید، تضمین می‌کنید که ضرر خود را محدود کرده و سود خود را در آستانه مشخصی محقق کنید.
  • کارایی: همیشه از نظر فیزیکی امکان واکنش در زمان واقعی به بازار وجود ندارد. بنابراین اتوماسیون، کار معامله گر را ساده تر می کند.
  • کنترل و تعادل ریسک کلی: معامله‌گر می‌تواند در هر زمان از حداکثر سطح ضرری که ریسک می‌کند مطلع باشد.

سطح حمایت و سطح مقاومت و اهمیت آن برای تعیین حد سود و حد ضرر

برای استفاده از حد سود و حد ضرر شما باید با مفاهیم حمایت و مقاومت آشنا باشید. حمایت و مقاومت عبارت‌هایی برای توصیف دو سطح مربوطه در نمودار قیمت هستند که دامنه حرکت بازار را محدود می‌کنند. سطح حمایت نقطه ای است که قیمت از آن پایین تر نمی رود و دوباره به سمت بالا حرکت می کند، در صورتی که سطح مقاومت نقطه ای است که قیمت از آن بالاتر نمی رود و دوباره به سمت پایین حرکت می کند. باید دقت داشت که حد سود و حد ضرر همیشه باید در نزدیکی سطوح حمایت و مقاومت تنظیم شود؛ همچنین میزان سود نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش و زیان نباید نسبتی کمتر از 1 به 1 با یکدیگر داشته باشند.


اطلاع از زمان مناسب انجام معاملات آنلاین

بهترین راه برای ورود به بازار

ساده ترین راه برای اطلاع از اینکه سفارشات بازار و اجرای آنها به درستی انجام می پذیرد، دنبال کردن معامله گران با تجربه است که می دانند چه کاری را چه موقع انجام دهند. سیبنال یک شبکه هوشمند بازار ایجاد کرده است. تا به کمک آموزش و برقراری ارتباط نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش میان سرمایه گذاران و تحلیل گران، ورود و کسب سود برای علاقه مندان به بازار های مالی را ساده تر کند. سیبنال این امکان را برای مبتدیان فراهم کرده است تا در مورد زوایای معاملات و استراتژی های معامله گرانی که سودآوری بلندمدت در بازارها نشان داده اند، بیاموزند. همچنین افرادی که مایل هستند خود، دارایی هایشان را در بازارهای مالی مدیریت کنند می توانند با استفاده از سیگنال ها مسیر درست برای انجام عملیات های مالی را پیدا کنند. سرمایه گذاران نیز می توانند با کمک تحلیل گران توانمند از سرمایه خود جهت کسب سود در بازار ارزهای دیجیتال استفاده کنند. برای اطلاع از سایر مباحث مرتبط با بازارهای مالی و ارزهای دیجیتال به بخش های مختلف سیبنال سر بزنید.

مدیریت ریسک فارکس (Risk Management)+ تکنیک ها

مدیریت ریسک فارکس

مدیریت ریسک فارکس : معامله‌گران فارکس اگر می‌خواهند ریسک‌های مرتبط با معاملات فعال را محدود کنند، باید چند چیز را زیر نظر داشته باشند. همه ما آن را دیده ایم. بسیاری از معامله گران به جای توجه به مدیریت صحیح پول خود به دنبال مدها می روند و در نتیجه بی جهت ضرر می کنند.

دو دلیل اصلی که باعث می‌شود معامله‌گران فارکس پول خود را از دست بدهند، توقف ضررهایی هستند که به درستی استفاده نمی‌شوند و موقعیت‌های معاملاتی بزرگ غیرضروری که برای مدت طولانی نگهداری می‌شوند. استاپ ضررهای استفاده نادرست به ویژه برای معامله گران تازه کار که توانایی برنامه ریزی استراتژی های بلندمدت پیرامون خود را ندارند، دردسرساز است.

اگر به دنبال تبدیل شدن به یک معامله گر بهتر و آگاه تر هستید، در ادامه بخوانید تا با استراتژی های مدیریت ریسک که هر معامله گر فارکس باید بداند، آشنا شوید.

ایستادن با توقف ضرر

ورود به یک معامله تنها با در نظر گرفتن سود محاسبه شده می تواند برای کیف پول شما فاجعه آمیز باشد. شما همچنین باید یک توقف ضرر محافظتی را محاسبه کنید. شما باید نسبت ریسک به پاداش واقع بینانه را تعیین کنید، که به محدود کردن افت ها کمک می کند و به شما در انتخاب ضررهای اساسی و محدودیت های هدف برای معاملات خود کمک می کند.

توقف ضرر با تنظیم یک سفارش، تعداد مشخصی پیپ دور از نقطه ورودی شما یا درصد معینی کمتر از قیمت خرید، ضررهای شما را محدود می کند. این مقدار کل شما را محدود می کند. چند نوع متداول استاپ ضرر در معاملات فارکس استفاده می شود:

فروش توقف

زمانی که ارزش آن دارایی‌ها به قیمت تعیین‌شده برسد یا به زیر آن برسد، این سفارش باعث فروش دارایی‌های نگهداری می‌شود. این رایج ترین راه برای کنترل ریسک در معاملات فارکس است، زیرا در صورت حرکت قیمت بر خلاف انتظارات شما، شما را از موقعیت خارج می کند.

سفارش محدود

با این نوع معامله، شما فقط با نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش یک قیمت از پیش تعیین شده وارد یا خارج می شوید. سفارش‌های محدود ابزاری عالی برای تعیین هدف سود شما هستند و می‌توانند یک استراتژی عالی برای کنترل ریسک و به حداکثر رساندن سود در شرایطی باشند که معتقدید جفت‌های ارز در بالاتر یا پایین‌تر از خطوط حمایت یا مقاومت موجود شکست نمی‌خورند.

استاپ ضرر عقبی

این استراتژی شامل فرآیندی است که اغلب به صورت دستی انجام می شود، برای تنظیم مجدد توقف ضرر در یک موقعیت با افزایش ارزش دارایی ها. به عنوان مثال، اگر یک پوزیشن را با توقف ضرر باز کنید و جفت ارز ارزش آن 2 درصد افزایش یابد، ممکن است تصمیم بگیرید که یک توقف ضرر را با سود 1.8 درصدی تعیین کنید و در عین حال مقداری سود را قفل کنید در حالی که موقعیت را ارائه می دهید. فضایی برای ادامه افزایش ارزش با افزایش ارزش موقعیت، ممکن است به افزایش این توقف ضرر ادامه دهید تا بازده بالقوه را بهینه کنید و در عین حال ریسک را به حداقل برسانید.

پذیرش ضربه می تواند دشوار باشد، اما استاپ لاس اساساً به معنای غلت زدن با مشت است. این یک عامل کلیدی در هر استراتژی مدیریت ریسک است .

برای محافظت از پورتفولیوی خود سود ببرید

هنگامی که به دنبال سود هستید، مهم است که احساسات خود را در خانه رها کنید . استراتژی‌های خروج از پیش تعیین‌شده نیز مهم هستند، بنابراین اجازه نمی‌دهید احساسات شما قضاوت و مهارت‌های تصمیم‌گیری شما را تحت الشعاع قرار دهد. Impulse دشمن شما در تجارت است. با دویدن برندگان و افزایش سود شما، منطق و انضباط همیشه برنده روز خواهند بود. سودهای کوچک ممکن است وسوسه انگیز باشد، اما برای به حداکثر رساندن سود خود باید صبور باشید.

لحظه ای که می بینید چیزها علیه شما حرکت می کنند، از خروج دستی از معاملات خودداری کنید. این اغلب می‌تواند بیشتر از اینکه مفید باشد ضرر داشته باشد. خروج دستی به خودی خود یک حرکت خطرناک است. بازار در یک الگوی زیگزاگ حرکت می کند، که به این معنی است که همانطور که علیه شما حرکت می کند، در حال برنامه ریزی است که یک بار دیگر به نفع شما حرکت کند.

صبور باشید، برای معاملات خود برنامه ریزی کنید و متعهد شوید که از بازار خارج شوید. با اعمال دستورات سودآوری، می‌توانید به‌طور مؤثری از موج‌های بازار استفاده کنید، در صورت نیاز پول نقد کنید و از سبد سهام خود در این فرآیند محافظت کنید.

در مورد اندازه موقعیت هوشمند باشید

اندازه در معاملات فارکس، ساده و ساده اهمیت دارد. همیشه به یاد داشته باشید که افزایش اندازه لات خطر شما را نیز افزایش می دهد. اگر ریسک خود را خیلی زود افزایش دهید، این احتمال وجود دارد که حساب شما منفجر شود – به خصوص اگر از اهرم در مقیاس بزرگ استفاده می کنید.

بسیاری از معامله گران تنها درصد بسیار کمی از ارزش کل حساب خود را به هر معامله ای اختصاص می دهند. معمول است که حدود 1٪ از ارزش حساب خود را برای یک معامله اختصاص دهید. برای تعیین اندازه موقعیت، باید هم ارزش پولی موقعیت مورد نظر خود را بر اساس ارزش حساب خود و هم تعداد پیپ هایی که در معامله در معرض خطر هستند، بدانید.

برای مثال، اگر ارزش حساب شما 10000 دلار باشد و در جفت ارز USD/GBP موقعیتی باز کنید، 1٪ از ارزش حساب شما 100 دلار خواهد بود. اما شما همچنین باید پیپ ها را در هر معامله فاکتور بگیرید. با فرض اینکه تعداد پیپ ها 200 باشد، 100 دلار را بر 200 پیپ تقسیم می کنید که به 0.50 دلار در هر پیپ می رسد.

در نهایت، می خواهید این مقدار را در نسبت واحد به پیپ شناخته شده ضرب کنید. فرض کنید برای یک لات کوچک این مقدار به صورت (10000 واحد/1 دلار در هر پیپ) محاسبه می شود. این مبلغ به 5000 واحد USD/GBP می رسد، که مقداری است که می توانید خریداری کنید در حالی که اندازه موقعیت خود را در استراتژی معاملاتی مورد نظر خود نگه دارید.

به خاطر داشته باشید که این محاسبه می تواند بر اساس بسیاری از عوامل مختلف تغییر کند. تعداد پیپ ها به افزایش ریسک شما کمک زیادی می کند. هرچه پیپ های بیشتری درگیر شوند، اندازه موقعیت نهایی شما می تواند کوچکتر باشد. هنگامی که به دنبال معاملات احتمالی برای باز کردن از طریق حساب خود هستید، به پیپ ها و نسبت های واحد به پیپ توجه کنید.

اندازه موقعیت باید پس از دقت و تفکر زیاد تعیین شود. برای آماده‌سازی و محاسبه زمان بگذارید، که به شما کمک می‌کند در صورت تصمیم به ریسک بزرگ، مدت زمان بهبودی را تعیین کنید. به یاد داشته باشید، وقتی نوبت به معاملات فارکس می رسد، افزایش اندازه و حجم موقعیت شما راهی برای بیرون کشیدن خود از چاله نیست.

برای تصمیم گیری در مورد زمان فروش به شاخص ها تکیه کنید

زمانی که نوبت به کاهش ریسک در هر معامله احتمالی می‌رسد، استاپ ضرر بهترین دوست معامله‌گر فارکس است. اما اندیکاتورها می توانند به شما کمک کنند تا شرایط بازار در حال تغییر را شناسایی کنید و حتی قبل از رسیدن به حد ضرر از یک موقعیت خارج شوید و در نتیجه سرمایه بیشتری را حفظ کنید.

حجم در تعادل (OBV) ابزاری عالی است که می توانید برای ردیابی فشار خرید مورد نیاز برای حفظ روندهای صعودی که ممکن است روی آن معامله کنید، استفاده کنید. هنگامی که حجم به طور چشمگیری تغییر می کند، می تواند نشان دهنده یک چرخش یا حرکت قیمتی باشد که برخلاف آنچه شما پیش بینی کرده اید است. به عنوان مثال، در نمودار AUD/GBP زیر، یک خط روند OBV بالا نشان دهنده اوج قیمت ارز است که با کاهش طولانی قیمت همراه است:

به طور مشابه، تلاقی‌های میانگین متحرک یا تغییرات قیمت می‌توانند بینش‌های فوری در مورد تغییری ارائه دهند که ریسک نسبی شما را افزایش می‌دهد و قبل از افزایش زیان‌های شما، خروج را ضروری می‌کند. به عنوان مثال، در نمودار USD/TRY زیر، یک متقاطع MA شروع یک کاهش طولانی قیمت را نشان می‌دهد، در حالی که متقاطع دیگری بالاتر از خط میانگین متحرک پس از آن یک دوره افزایش قیمت پایدار دنبال می‌شود که طی آن قیمت ارز بالاتر از MA باقی می‌ماند. خط:

اثر مشابهی هنگام استفاده از MACD برای تجارت رخ می دهد. هنگامی که خط MACD از خط سیگنال عبور می کند، می تواند سیگنال صعودی یا نزولی را ارائه نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش دهد که مطابق با تغییر در حرکت قیمت است. در نمودار EUR/JPY زیر، شکست های قیمتی متعدد در نقطه ای که خط MACD از بالای خط سیگنال عبور می کند یا اندکی پس از آن رخ می دهد:

زمانی که میانگین متحرک نمایی کوتاه مدت (EMA) -مثلاً متحرک نمایی 20 روزه- از میانگین متحرک نمایی بلندمدت (مانند 50 روزه) عبور کند، موقعیت های کوتاه مدت با ریسک بیشتری روبرو هستند . برای پوزیشن های طولانی، شرایط برعکس می شود. عبور طولانی‌مدت EMA از EMA کوتاه‌مدت می‌تواند منادی زیان‌های بیشتر در آینده باشد – ضررهایی که اگر موقعیت خود را به موقع ببندید، می‌توان از آنها جلوگیری کرد.

بپذیرید که معاملات از دست دادن اتفاق خواهد افتاد

علیرغم آنچه که معامله گران فارکس دیگر ممکن است به شما بگویند، سرمایه گذاری بیشتر یک ماراتن است تا دوی سرعت. خود را برای شکست های رگه ای، چه از نظر روحی و چه از لحاظ مالی، آماده کنید. اگر صدها معامله را در طی چند سال انجام دهید، یک رگه از 10، 20 یا حتی 30 معامله متوالی شکست خورده امکان پذیر است.

دلسردی، انتظارات غیرواقع بینانه و عوامل دیگر می تواند شما را در برابر معاملات تکانشی آسیب پذیر کند. پذیرفتن این موضوع که زیان بخشی از معامله است، می تواند از نظر ذهنی شما را برای خطراتی که در طول هر جلسه معاملاتی با آن مواجه می شوید، آماده کند.

اجازه ندهید ترس و عدم اطمینان تصمیمات شما را دیکته کند

تجارت فارکس یک رشته حساب شده است که در ازای فرصتی برای کسب پاداش، به مقدار مشخصی از ریسک نیاز دارد. اما حتی معامله‌گران منضبط نیز ممکن است به احساسات خود اجازه دهند تحلیل تجارت خود را تحت الشعاع قرار دهند – به خصوص اگر متحمل ضررهای غیرمنتظره شده باشند و بخواهند تجارت خود را به مسیر درست برگردانند.

هشدار دهید: خطرات معاملات هیجانی شدید است، به خصوص اگر به یک ضرر مالی بیش از حد واکنش نشان دهید و در نهایت تصمیم بد دیگری بگیرید. به عنوان مثال، فرض کنید که شما فقط با 1٪ از سبد خود معامله می کنید، که یک روش استاندارد برای بسیاری از معامله گران فارکس است. اگر در موقعیت 1 درصدی 10 درصد ضرر داشته باشید، زیان خالص ممکن است آسیب ببیند، اما در طرح کلان، تأثیر بر پس انداز خالص شما ناچیز است – فقط یک دهم 1 درصد.

اما اگر به دلیل عزم سرسختانه برای به دست آوردن چیزهایی که از دست داده‌اید در آن موقعیت باز بمانید، می‌توانید چاله‌ای عمیق برای خود حفر کنید. و هر چه بیشتر از دست بدهید، درصدهای شما برای بازگشت به عقب باید بیشتر باشد. اگر انجام معاملات بد 10 درصد از سبد سهامتان را برای شما هزینه دارد، برای بازگرداندن آن تنها به 11 درصد بازده کل سرمایه گذاری خود نیاز دارید. با این حال، 20٪ ضرر کنید، و شما نیاز به بازدهی 25٪ دارید. آیا اوضاع واقعاً بد شد و شما 50 درصد ضرر کردید؟ شما باید 100٪ بازدهی کسب کنید تا به جایی که شروع کرده اید بازگردید – و حتی در شرایط خوب بازار، شانس بر علیه شماست.

به طور خلاصه، یک نفس بکشید و از ضرر کردن نترسید. تجارت یک بازی اعداد است و ضرر و زیان اجتناب ناپذیر است. روی تصویر بزرگ تمرکز کنید و استراتژی معاملاتی خود را رها نکنید.

برای جلوگیری از اشتباهات هوشیار باشید

برای موفقیت در سرمایه گذاری و تجارت، باید دانشجوی مادام العمر باشید، به ویژه در زمینه مسائل مالی و اقتصادی. شما باید دائماً به دنبال دانش بازار باشید و در مورد آنچه که با پول شما اتفاق می افتد آگاه باشید. برای اینکه یک معامله گر موفق درازمدت فارکس نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش باشید، باید بدانید که بزرگترین موانعی که با آن روبرو می شوید، احساسات شما خواهد بود.

در طول سال‌ها، شاهد بوده‌ایم که بسیاری از معامله‌گران از یادگیری دست کشیدند و به طور موثر محافظان خود را ناامید کردند. این دقیقاً همان جایی است که مسائل شروع می شود. ریسک های معاملاتی به طور خودکار از طریق عدم توجه یا هوشیاری افزایش می یابد. هنگامی که در حال معامله هستید، باید هوشیار باشید و از فعالیت معاملاتی خود و تأثیر ریسک مرتبط بر پرتفوی خود آگاه باشید.

هر سیستم معاملاتی می تواند سودآور باشد

درک این موضوع که معامله گران فارکس اول بازمانده و در مرحله دوم سودآور هستند، اولین قدم شما برای تبدیل شدن به یک معامله گر موفق است . با تکنیک های مناسب برای مدیریت پول و نفی ریسک، هر سیستم معاملاتی می تواند سودآور شود.

در واقع، مدیریت ریسک در مدیریت تلاش های تجاری شما بسیار مهم است. اگر در یک معامله بیش از حد ریسک کنید، در درازمدت سود کامل سیستم خود را از دست خواهید داد. استراتژی های مدیریت ریسک که در بالا ذکر شد را با هم ادغام کنید و با گذشت زمان، احتمالاً در تلاش های معاملاتی فارکس خود موفق تر خواهید شد.

آشنایی با نسبت شارپ و طرز محاسبه آن

مهم‌ترین عامل موفقیت در سرمایه‌گذاری، تشخیص فرصت‌ها و شناخت بازار و شناسایی ریسک سرمایه‌گذاری در آن بازار است. در کشور ما تورم روز به روز از ارزش پول کم می‌کند و در چنین شرایطی، سرمایه‌گذاری به یک امر ضروری برای مردم تبدیل شده است. متخصصان حوزه مالی از عوامل یا معیارهای گوناگونی برای تصمیم‌گیری در حوزه سرمایه‌گذاری استفاده می‌کنند. در این مقاله سعی داریم به یکی از این معیارها که با نام نسبت شارپ (Sharpe Ratio) شناخته می‌شود، بپردازیم.

کاربرد نسبت شارپ چیست؟

میزان مناسب نسبت شارپ چگونه است؟

نسبت شارپ چگونه محاسبه می‌شود؟

محدودیت‌های نسبت شارپ چیست؟

نسبت شارپ چیست؟

اگر شما هم جزو سرمایه‌گذاران بازار بورس باشید و به صورت فعال به انجام معامله و خرید و فروش سهام بپردازید، به خوبی با مفهوم پرتفوی بورسی یا سبد سهام آشنایی دارید. به منظور تشکیل پرتفوی بورسی باید معیارهای گوناگونی را در نظر داشته باشید تا در چهارچوب استاندارد و تعریف‌شده، بتوانید بهترین نتیجه را از سرمایه‌گذاری خود بگیرید. بسیاری از فعالان بورس به اشتباه فکر می‌کنند که بازدهی نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش پرتفوی بورسی مهمترین معیار سنجش موفقیت آن محسوب می‌شود اما نکته دیگری را نیز باید در نظر گرفت: با چه میزان ریسک، چه مقدار سود کسب کرده‌اید؟ آیا سودی که به دست می‌آورید ارزش ریسکی که قبول می‌کنید را دارد؟

برای سنجش موفقیت سرمایه‌گذاری باید موارد مختلفی را در نظر گرفت. یکی از معیارهای بسیار مهم در زمینه ارزیابی و بررسی پرتفوی بورسی، نسبت شارپ نام دارد؛ نسبتی که به سرمایه‌گذاران کمک می‌کند سود یک سرمایه‌گذاری نسبت به ریسک آن را بسنجند. در اصل نسبـت شارپ میانگین بازده به‌ دست ‌آمده مازاد بر نرخ سود بدون ریسک به ازای هر واحد از نوسان‌پذیری یا ریسک کل است. با کسر نرخ بدون ریسک از میانگین بازده، عملکرد فعالیت‌های مربوط به قبول ریسک را می‌توان جدا کرد.

کاربرد نسبت شارپ چیست؟

از نسبت شارپ معمولا برای ارزیابی و نحوه عملکرد مدیران سرمایه‌گذاری در مقایسه با ریسک، استفاده می‌شود. نسبت شارپ به صورت کلی به منظور مقایسه تغییرات ریسک و بازده کلی یک سبد سهام و زمانی که یک دارایی جدید به آن اضافه می‌شود، به کار می‌رود. یکی دیگر از کاربردهای نسبت شارپ، دریافت اطلاعاتی در جهت به صرفه بودن سرمایه‌گذاری در سهام شرکت مدنظر، در مقایسه با سرمایه‌گذاری بدون ریسک در دارایی‌هایی مثل اوراق بهادار است.

میزان مناسب نسبت شارپ چگونه است؟

این نکته را در نظر داشته باشید که به صورت کلی، نسبت شارپ بیشتر از ۱ برای سرمایه‌گذاران قابل قبول است. در حقیقت می‌توانیم بگوییم:

نسبت بالاتر از ۲ بسیار خوب ارزیابی می‌شود.

نسبت ۳ یا بالاتر بسیار عالی در نظر گرفته می‌شود.

نسبت کمتر از ۱ نیز ضعیف در نظر گرفته می‌شود.

نسبت شارپ چگونه محاسبه می‌شود؟

همان‌طور که اشاره کردیم این نسبت به صورت کلی به این موضوع می‌پردازد که آیا بازدهی یا سود به دست آمده از سرمایه‌گذاری، در شرایط پر ریسک حاصل شده است یا خیر؟! و سرمایه‌گذار به ازای ریسکی که در این فرآیند متحمل شده به چه میزان سود بیشتر دست پیدا خواهد کرد؟ به زبان ساده بیان می‌کند سرمایه‌گذاری که ریسک بیشتری را قبول کرده است، به ازای این ریسک باید پاداش بیشتری نسبت به بازده بدون ریسک کسب کند.

در بخش قبلی به این موضوع پرداختیم که هر چه میزان شارپ عدد بالاتری باشد، نشان‌دهنده این است که بازده کسب شده با تقبل ریسک کمتر حاصل نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش شده است و منفی بودن این نسبت به این معنی خواهد بود که بازده مورد انتظار، از بازده بدون ریسک کمتر بوده و در نتیجه سرمایه‌گذاری در این شرایط هیچ توجیهی نخواهد داشت. به فرمول نسبت شارپ توجه کنید:

نسبت شارپ

RP: میانگین نرخ بازده سرمایه‌گذاری می‌تواند میانگین نرخ بازدهی یک برگه اوراق بهادار یا میانگین نرخ بازدهی یک سبد سرمایه‌گذاری برای یک دوره معین باشد.

RF: نرخ بازده بدون ریسک استفاده شده در نسبت شارپ، نرخ بازده سپرده‌های بانکی و اوراق قرضه دولتی است.

σP: میزان تغییرات بازدهی سرمایه‌گذاری را نسبت به میانگین بازده آن سرمایه‌گذاری برای مدت زمان معینی محاسبه می‌کند.

انحراف معیار بازده سرمایه‌گذاری را نیز می‌‌توان با فرمول زیر محاسبه کرد:

محاسبه انحراف معیار

ri: بازده در هر دوره است.

ravg: میانگین بازده‌ها در دوره معین را مشخص می‌کند.

n: تعداد داده‌ها در دوره معین است.

اوراق بدون ریسک، سود پرتفوی بورسی را کاهش می‌دهد و از طرف دیگر ریسک را نیز کاهش می‌دهد. با این اطلاعات شما می‌توانید ریسک سبد سهام خود را تنظیم کنید.

محدودیت‌های نسبت شارپ چیست؟

در نظر داشته باشید که نسبت شارپ در یک سرمایه‌گذاری به هر میزان که باشد، فقط بخشی از بررسی و تحلیل را پوشش می‌دهد و برای این که نسبت شارپ عمق بیشتری داشته باشد باید در کنار سایر معیارها و شاخص‌ها سنجیده شود. در ادامه به این نکته هم توجه داشته باشید که نسبت شارپ فرض می‌کند که بازده و سود سرمایه‌گذاری به نوعی دارای توزیع نرمال است. در توزیع نرمال، ۶۸% داده‌ها در فاصله مثبت و منفی یک انحراف معیار از میانگین جای دارند اما چنین فرضی، به طور معمول و همیشگی درست نخواهد بود.

سخن آخر

سرمایه‌گذاران با استفاده از شاخص‌ها و نسبت‌های آماری مختلف می‌توانند میزان کارآمدی سرمایه‌گذاری خود را بررسی کنند. برای داشتن بهترین عملکرد، لازم است همواره سرمایه‌گذاری خود را با معیارهای مختلف بسنجید و استراتژی‌های خود را بهبود ببخشید. در ابتدای این مسیر احتمالا دچار خطاهایی می‌شوید اما به تدریج و با افزایش دانش و تجربه، نتایج بهتری دریافت خواهید کرد. البته بهتر است فعالیت‌های خود را با ارقام کمتر شروع کنید و به مرور، مبلغ سرمایه‌گذاری را افزایش دهید. شاخص‌ها و معیارهایی مانند نسبت شارپ به شما کمک می‌کنند در طول مسیر سرمایه‌گذاری، عملکرد گذشته خود را بسنجید و برای آینده بهتر تصمیم‌گیری کنید.

نسبت شارپ یکی از معیارهای مهم در فرآیند ارزیابی پرتفوی بورسی محسوب می‌شود. بالا بودن میزان این معیار نمایانگر بازده به دست آمده، با تقبل ریسک کمتر است.

پاداش انتظاری در بورس‏ تهران

دنیای‌اقتصاد : جدیدترین داده‌ها از صرف ریسک سهام تا حدودی نشان می‌دهد که چرا خریدار چندانی در بورس تهران مشاهده نمی‌شود. آماری که حکایت از رتبه ۱۳۹ایران در میان ۱۹۰کشور مورد بررسی دارد. بازار سهام ایران از صرف ریسک ۶۷/ ۱۰درصدی برخوردار است که می‌گوید: در کنار نابازارسازهای بورس تهران، افزایش ریسک‌های سیستماتیک و انتظارات تورمی، بازده مورد انتظار برای سرمایه‌گذاران بورسی را افزایش داده است و حالا سرمایه‌گذاران تنها در ازای دریافت پاداش بیش از ۳۱درصدی حاضرند وارد بورس تهران شوند.

پاداش انتظاری در بورس‏ تهران

در بازار دارایی‌‌‌ها به ندرت می‌توان سرمایه‌گذاری را یافت که ریسکی بپذیرد و طلب پاداش نکند. هر چند در بازارهای گاوی یا صعودی، برآورد ذهنی از ریسک کاهش یافته و به اصطلاح سرمایه‌گذار وارد فاز جنون شده و بازار را عاری از ریسک تصور می‌کند اما در روزهای رکودی بازارها، شرایط به‌گونه‌‌‌ای متفاوت رقم می‌‌‌خورد. جدیدترین آمارها از صرف ریسک سهام تا حدودی نشان می‌دهد که چرا خریدار چندانی در بورس تهران مشاهده نمی‌شود و بازار توانی برای رشد ندارد.

آماری که حکایت از رتبه ۱۳۹ ایران در میان ۱۹۰ کشور مورد بررسی دارد. بر اساس آمار و ارقام منتشر شده، بورس تهران از صرف ریسک ۶۷/ ۱۰‌درصدی برخوردار است که نشان می‌دهد در کنار نواقص بازار سرمایه ایران، فزونی یافتن ریسک‌های سیستماتیک طی سال‌های اخیر، نرخ بازده مورد انتظار برای سرمایه‌گذاری در بورسی که با رکودی فرسایشی دست و پنجه نرم می‌کند را افزایش داده است و حالا سرمایه‌گذاران تنها در ازای دریافت پاداش بیش از ۳۱درصدی حاضرند وارد بازار سهام شوند. البته کارشناسان معتقدند منفی بودن نرخ بهره واقعی در ایران و دستوری تعیین شدن آن، عاملی است که محاسبه صرف ریسک سهام را با انحرافاتی مواجه کرده است، با این حال بدون آمار و ارقام نیز می‌توان دریافت که زیان‌‌‌های وارده به سرمایه‌گذاران در کنار رکود فرسایشی ۱۷ ماهه در بازاری که تقریبا هیچ یک از معیارهای یک بازار آزاد را در اختیار ندارد، چه میزان سطح ریسک بازار را افزایش داده که حتی پتانسیل‌‌‌های بنیادی نیز نمی‌توانند به محرکی برای ورود پول‌‌‌ها تبدیل شوند؛ دقیقا همان عاملی که در ماه‌‌‌های نخست سال ۹۹، بورس تهران را در ذهن سرمایه‌گذاران به بازاری بدون ریسک تبدیل کرده بود.

صرف ریسک چیست؟

ریسک یکی از کلیدی‌‌‌ترین مشخصه‌‌‌های شکل‌‌‌گیری تصمیم در حوزه سرمایه‌گذاری، امور مربوط به بازارهای مالی و انواع فعالیت‌های اقتصادی است. آگاهی از ریسک شرکت‌ها و شناخت عوامل موثر بر آن از مباحث مهم بازار سرمایه است که می‌تواند نقش‌به‌سزایی در تصمیم‌گیری‌‌‌ها ایفا کند؛ زیرا بازده سهام شرکت‌ها تابعی از ریسک است و سرمایه‌گذاران به فرآیند پیش‌بینی یا شکل‌‌‌گیری ریسک، توجه خاصی دارند. صرف ریسک (Risk Premium) در اصل میزان بازده اضافی بر بازده بدون ریسک است. به بیانی دیگر، زمانی که در بازار سهام، سرمایه‌گذاری انجام می‌شود بنا به نوع سهم انتخاب شده و ریسک مرتبط با آن، سرمایه‌گذار بازدهی بیشتر را بر اساس ریسک متحمل شده طلب می‌کند. این بازده مورد تقاضا صرف ریسک است. پس به مقدار بازده اضافه شده به بازده بدون ریسک در یک سرمایه‌گذاری (خرید سهم) صرف ریسک گفته می‌شود.

صرف ریسک در حالت ساده، پاداش مطالبه شده از سوی سرمایه‌گذار برای انتقال ثروت از دارایی بدون ریسک به دارایی ریسکی مانند سهام است. اگر نرخ بدون ریسک در ایران را حدود ۲۰‌درصد در نظر بگیریم (که با توجه به تعریف دستوری این نرخ، محاسبات کمی با انحراف مواجه می‌شود)، صرف ریسک ۶۷/ ۱۰درصدی بازار سهام ایران نشان می‌دهد که نرخ بازده مورد انتظار سرمایه‌گذار و آن نرخی که قرار است مبنای ارزشیابی سهام باشد، بیش از ۳۱‌درصد خواهد بود.

انحرافات تعیین ریسک سرمایه‌گذاری در بورس

همان‌طور که اشاره شد، نرخ بازده مورد انتظار سرمایه‌گذاران برای پذیرش ریسک اضافی، توسط دو متغیر نرخ بازده بدون ریسک (Risk-free Rate) و صرف ریسک سهام (Equity Risk Premium)، به‌‌‌عنوان اجزای تشکیل‌‌‌دهنده نرخ تنزیل برآورد می‌شود. در کشورهایی که از یک بازار اوراق قرضه فعال برخوردارند، نرخ بازده بدون ریسک با انجام تعدیلاتی برابر نرخ اوراق خزانه بلندمدت (معمولا ۱۰ سال) در نظر گرفته شده و ارزشیابی توسط کارشناسان با استفاده از همین نرخ‌ها انجام می‌شود. اما چالش اصلی در ایران، نبود اوراق قرضه فعال است. از این رو کارشناسان مجبورند نرخ بازده بدون ریسک را برابر نرخ مصوب سپرده‌‌‌ بانکی یا نرخ اوراق خزانه در نظر بگیرند که در واقعیت بدون ریسک نیستند و از آنجا که دستوری تعیین می‌شود، قابل اتکا نیز نیستند. در چنین شرایطی کارشناسان توصیه می‌کنند برای محاسبه نرخ بازده بدون ریسک باید به نرخ تورم انتظاری و نرخ رشد مورد انتظار رجوع شود و به این طریق نرخ بازده بدون ریسک را برای ارزشیابی سهام شرکت برآورد کرد. البته باید توجه داشت در نهایت آنچه محاسبه می‌شود بازده بدون ریسک نیست بلکه جایگزین بازده بدون ریسک است.

آمارها چه می‌‌‌گوید؟

جدیدترین آمارها از صرف ریسک سرمایه‌گذاری در کشورهای مختلف در قاره‌‌‌های پنج‌‌‌گانه نشان می‌دهد ایران با صرف ریسک سهام ۶۷/ ۱۰درصدی، رتبه ۱۳۹اُم را در میان ۱۹۰ کشور مورد بررسی در اختیار گرفته است. مناسب‌‌‌ترین صرف ریسک سهام در میان کشورها ۲۴/ ۴درصد بود که ۱۴ کشور در این سطح قرار داشتند. در این خصوص می‌توان استرالیا، کانادا، دانمارک، آلمان، جرزی، لیختن‌‌‌اشتاین، لوکزامبورگ، هلند، نیوزیلند، نروژ، سنگاپور، سوئد، سوئیس و آمریکا را نام برد که در زمره برترین بازارهای سرمایه از منظر صرف ریسک سهام قرار داشتند. ۱۸ کشور اما هم‌‌‌ردیف ایران بودند و با صرف ریسک ۶۷/ ۱۰ درصدی در زمره بورس‌‌‌های پرریسک قرار گرفتند. الجزایر، آنگولا، بلاروس، بوسنی و هرزگوین، کیپ ورد، غنا، گینه بیسائو، ماداگاسکار، مولداوی، مغولستان، نیکاراگوئه، نیجر، پاکستان، سنت وینسنت و گرنادین‌‌‌ها، اسواتینی، تاجیکستان، توگو و اوکراین ۱۸ کشوری هستند که در این خصوص با بازار سهام ایران نقطه اشتراک دارند و ۴۰ کشور در رده‌‌‌های پایین‌‌‌تر قرار می‌‌‌گیرند. بدترین میزان صرف ریسک سهام اما از آن ۴ کشور لبنان، سودان، سوریه و ونزوئلا با ریسک ۵۸/ ۲۴درصدی است.

متهم ردیف اول: ریسک‌های سیستماتیک

ریسک از نظر شرایط وقوع به دو نوع ریسک نظام‌‌‌مند (سیستماتیک) و ریسک ویژه (غیرسیستماتیک) تفکیک می‌شود. ریسک سیستماتیک به شرایط عمومی بازار مربوط است و تعدادی از دارایی‌‌‌ها را متاثر می‌کند. تغییر در نرخ برابری پول ملی در برابر ارزهای خارجی، نرخ تورم، سیاست‌های پولی و مالی، شرایط سیاسی، جنگ یا احتمال وقوع آن، تحریم و حتی برخی اظهارات سیاستمداران از منابع ریسک سیستماتیک هستند، بر ارزش سهام شرکت‌های حاضر در بورس تاثیر می‌‌‌گذارند و سهامداران یا شرکت‌های بازار نقشی در کنترل یا حذف آنها ندارند. در این ریسک، تغییرات متغیرهای کلان اقتصادی کل بازار را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد؛ اما ریسک ویژه که از آن به عنوان غیرسیستماتیک یاد می‌شود، منحصر به یک دارایی خاص است. این میزان از ریسک مختص یک شرکت یا صنعت است و ناشی از عوامل و پدیده‌‌‌هایی مانند اعتصاب کارگری، عملکرد مدیران، رقابت، تغییر سلیقه مصرف‌کنندگان و اعتباردهندگان است.

اما عامل اثرگذار در افزایش صرف ریسک سهام، ریسک‌های سیستماتیک است. در ایران نیز تقریبا تمامی مولفه‌‌‌های افزاینده ریسک‌های سیستماتیک مشاهده می‌شود. تورم بالا، نوسان نرخ ارز، تحریم‌ها، نااطمینانی‌‌‌های سیاسی و اقتصادی، اظهارنظرهای شوک‌‌‌دهنده سیاستگذاران، تصمیمات سیاستی ناگهانی و یک شبه، تهدیدها و تنش‌‌‌های سیاسی و مواردی از این دست همگی یاری‌دهنده افزایش صرف ریسک در بازار سهام هستند. عواملی که قدرت پیش‌بینی را از فعالان بورسی سلب نحوه محاسبه نسبت ریسک به پاداش کرده و آنها را به تحمل ریسک بالاتری وادار می‌کنند که در نتیجه پاداش این تحمل ریسک را نیز افزایش می‌دهد.

متهمان ردیف دوم: انتظارات تورمی و نابازار

صرف ریسک بالا در یک بازار را می‌توان حاصل افزایش ریسک‌های سیستماتیک و غیرقابل حذف دانست. با این حال دو عامل رشد اقتصادی بالا و تورم فزاینده (نسبت به سود بدون ریسک‌عرف) می‌تواند سبب افزایش صرف ریسک شود. در ایران عامل دوم یعنی تورم بالا سبب شده تا GDP اسمی بیش از سود بانکی رشد کند و از آنجا که بازار سهام معمولا از روند GDP اسمی پیروی می‌کند، نرخ بازدهی بالاتر داشته و در نتیجه صرف ریسک بالاتری را در محاسبات نشان ‌دهد.

ضمن آنکه انتظارات تورمی بالا مانعی در برابر کاهش نرخ سود خواهد بود. کارشناسان معتقدند برخی نواقص بازار سرمایه از جمله بازار رقابت ناقص، اقتصاد دستوری و ناقرینگی اطلاعاتی سبب شده تا در کنار ریسک‌های بالای سیستماتیک، ایران از این منظر در رتبه‌‌‌های پایینی قرار گیرد چراکه تمامی این مولفه‌‌‌ها سبب شده نااطمینانی‌‌‌ها افزایش یابد و قدرت پیش‌بینی آینده از سرمایه‌گذاران سلب شود. یعنی اگر ریسک را مطابق تعاریف ادبیات مالی عبارت از نوسان حول میانگین یا انحراف معیار از میانگین در نظر بگیریم، سیاست‌های محدود‌کننده معاملاتی یا همان نابازارساز‌‌‌ها (به عنوان نمونه دامنه نوسان، دخالت‌‌‌های دولتی، قیمت‌گذاری دستوری و مواردی از این دست) موجب تشدید غیرضروری نوسانات مثبت و منفی در طول زمان حول میانگین بازدهی شده و از این منظر باعث افزایش ریسک بازار می‌شود. ضمن اینکه خود این محدودیت‌ها عامل نوسان‌‌‌ساز است که نه‌تنها باعث بیش پرتابی قیمت‌ها در سیکل‌‌‌های صعودی و نزولی می‌شود، بلکه در معاملات روزانه هم این سقف ۵‌درصدی موجب اثرگذاری بر رفتار خرید و فروش معامله‌‌‌گران شده و عملا خود یک عامل نوسان‌‌‌زا (تولید ریسک) است. به عبارت ساده می‌توان گفت این نابازارسازها از آنجا که ریسک نقدشوندگی برای سرمایه‌گذار در شرایط پرتلاطم اقتصادی ایجاد می‌کند، عملا به عنوان فاکتور اضافه ریسک عمل کرده و باعث رشد نرخ تنزیل یا طلب اضافه پاداش در برابر این ریسک نقدشوندگی می‌شود.

در عین حال یکی از فروض بازار رقابت کامل، شفافیت و برابری توزیع اطلاعات است؛ اما عامل اصلی اطلاعات نامتقارن، غیرواقعی بودن فرض‌‌‌های بازار رقابت است. نحوه رفتار سرمایه‌گذاران در بازارهای سرمایه از عوامل مختلفی تاثیر می‌‌‌پذیرد که یکی از این عوامل موضوع عدم‌اطمینان و عدم‌شفافیت اطلاعات مالی است. در رابطه با اطلاعات مالی دو ویژگی معین قابل‌توجه است؛ یکی کیفیت اطلاعات و دیگری توزیع اطلاعات. ازاین‌‌‌رو، ریسک اطلاعات حسابداری را می‌توان در محیط بازار سرمایه به دو جزء تفکیک کرد؛ یکی مربوط به ابهام درباره دقت اطلاعات و دیگری مربوط به توزیع اطلاعات.

اطلاعات مبهم، رابطه ارقام حسابداری و واقعیات اقتصادی را تضعیف کرده و سبب افزایش عدم‌تقارن اطلاعاتی می‌شود. بنابراین وجود محیط اطلاعاتی مطلوب، سبب افزایش توان گزارش‌های مالی در انتقال اطلاعات شرکت و از طرفی موجب توزیع متقارن اطلاعات میان فعالان بازار می‌شود. اگر انتقال اطلاعات به‌‌‌صورت نامتقارن بین افراد صورت گیرد، می‌تواند نتایج متفاوتی را نسبت به موضوع واحد سبب شود. در مجموع اما عدم‌تقارن اطلاعاتی پیامدهای نامطلوب مختلفی از قبیل افزایش ریسک، افزایش هزینه سرمایه، افزایش هزینه‌‌‌های معاملاتی، ضعف بازار، کاهش کارآیی بازار، کاهش نقدشوندگی و کاهش سود حاصل از معاملات در بازار سرمایه را در پی دارد.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.