نقاط پیوت Pivot در فارکس
نقطه پیوت در بازارهای مالی شاخصی است که معاملهگران، از آن برای تشخیص نقاط عطف بالقوه استفاده میکنند. پیوت در فارکس برای تعیین سطوح تمایل بازار از کمرونق به پررونق اندازهگیری میشود. معاملهگران ارز این نقاط را به عنوان نشانگرهای پشتیبانی و مقاومت در نظر میگیرند.همچنین، معاملهگرانی که برنامهی معاملاتی روزانه از پیوت پوینت ها چگونه استفاده کنیم؟ دارند، از پیوت به عنوان یک روش برای تعیین صعودی و نزولی بودن بازار استفاده میکنند.
کالبدشکافی نقاط پیوت فارکس
از آنجا که تصور میشود پیوت در بازارهای نقد خوب کار کند، بازار ارز یکی از بهترین موارد استفادهی آن است. کسانی که روزانه معامله میکنند، از پیوت محاسبهشده و استفاده شده توسط معاملهگران دیگر استفاده میکنند و سطح ورود، توقفها و سود بردن از بازار را تعیین میکنند. محاسبهگرهای پیوت، به صورت رایگان و توسط برخی کارگزارها و وبسایتهای مرتبط، در اختیار معاملهگران قرار دارد.براساس فلسفهی هر معاملهگر، پیوت میتواند با خطوط روند، سطوح فیبوناچی، میانگین حرکت، بالا و پایینهای پیشین بازار یا بستن پوزیشنها مطابق باشد.در حالی که پیوت میتواند با سطوح مختلفی مرتبط باشد، برخی از این نقاط توسط این فرمول به دست میآید:
Forex Pivot Point= High+Low+Close/3
میتوانید مقاله “خط روند” را نیز مطالعه کنید .
استفاده از نقاط پیوت در معاملات فارکس
یکی از ابزارهایی که سطوح مقاومت و پشتیبانی بالقوه را در اختیار معاملهگران فارکس قرار میدهد و در کاهش ریسک به آنها کمک میکند، نقطه پیوت و مشتقات آن است. استفاده از نقاط مرجع، مانند مقاومت و پشتیبانی، به یک معاملهگر کمک میکند تا زمان ورود به بازارها، توقفها و بیرون کشیدن سود خود را تعیین کند. با این حال، بسیاری از معاملهگران تازهکار توجه بیش از اندازهای به شاخصهای فنی مانند MACD و RSI میکنند. این شاخصها با وجود اینکه کارامد هستند، در شناسایی نقاط خطرناک عاجزند. ریسکهای ناشناخته منجر به مارجینکال Margin Call میشود اما ریسک محاسبهشده، شانس موفقیت را در طولانیمدت افزایش میدهند.در این مقاله، استدلال میکنیم که چرا ترکیبی از پیوت و ابزارهای تکنیکال سنتی از ابزارهای تکنیکال قویتر عمل میکند و کارامد بودن نقطه پیوت را در بازار فارکس بررسی میکنیم.
بازخوانی پیوت Pivot
نقطه پیوت Pivot برای منعکس کردن جهت تمایل بازار به تغییر و تعیین روند کلی در یک بازهی زمانی مشخص استفاده میشود. نقطه پیوت لولای دری است که باز و بسته شدنش، توسط نوسانات و بالا و پایین بازار مشخص میشود.این نقطه در ابتدا توسط معاملهگران کف معاملات سهام و بازارهای آتی استفاده میشد اما حالا اغلب معاملهگران به خاطر ارتباط این نقطه با سطوح پشتیبانی و مقاومت، از آن برای تأیید روندها و کاهش ریسک استفاده میکنند.
مانند سایر اشکال تحلیل خط روند، نقاط پیوت روی اهمیت بین بالا، پایین و قیمتهای پایان روزهای معاملاتی تمرکز میکند؛ یعنی برای محاسبه نقطه پیوت روز معاملاتی جاری، از قیمت روز قبل استفاده میشود. با اینکه نقاط پیوت تقریباً برای تمام ابزارهای معاملاتی کارامدند، به طور ویژهتری در خدمت بازار فارکس و معاملات جفتارزها هستند.
سطح پشتیبانی Support و مقاومت Resistance
برای شناسایی پیوت از محاسباتی برای کمک به تشخیص سطوح مهم پشتیبانی و مقاومت استفاده میشود. خطوط پشتیبانی و مقاومت ساختارهایی نظری هستند که برای توضیح عدم تمایل معاملهگران به بالا بردن قیمتهای یک دارایی فراتر از نقاط مشخص به کار میروند.اگر به نظر برسد بازار پررونق Bull Market قبل از توقف یا برگشت/وارونه شدن به سطح مطلوبی میرسد، میگوییم که به سطح مقاومت رسیده است. اگر به نظر برسد بازار کمرونق Bear Market قبل از خرید و فروش مداوم، تا نقاط قیمت مشخصی سقوط میکند، میگوییم به سطح پشتیبانی رسیده است.
محاسبه نقاط پیوت Pivot
چندین فرمول مشتق وجود دارد که میتوان از طریق آنها پیوت پشتیبانی و مقاومت بین جفتارزهای فارکس را ارزیابی کرد. این مقادیر را در گذر زمان ارزیابی میکنند از پیوت پوینت ها چگونه استفاده کنیم؟ و در مورد احتمال حرکت قیمتها از سطوح معین، نتیجهگیری میکنند. محاسبه با قیمت روز قبل شروع میشود. فرمول را در بالا آوردیم اما اینجا هم بهتر است دوباره یادآوری کنیم:
Pivot Point for Current = High (previous) + Low (previous) + Close (previous)/3
نقطه پیوت بعد از آن برای محاسبهی تخمینی پشتیبانی و مقاومت روز معاملاتی جاری استفاده میشود.
Resistance از پیوت پوینت ها چگونه استفاده کنیم؟ 1 = (2 x Pivot Point) – Low (previous period)
Support 1 = (2 x Pivot Point) – High (previous period)
Resistance 2 = (Pivot Point – Support 1) + Resistance 1
Support 2 = Pivot Point – (Resistance 1 – Support 1)
Resistance 3 = (Pivot Point – Support 2) + Resistance 2
Support 3 = Pivot Point – (Resistance 2 – Support 2)
از این اطلاعات چگونه استفاده کنیم؟
نقطه پیوت Pivot و مشتقاتش، پشتیبانی و مقاومت بالقوه هستند. مثال زیر، یک برنامهی همگام با اسیلاتور RSI را نشان میدهد.این یک معامله با ریسک بالا و سودآور است. به دلیل بالای اخیر (یا پایین برای خرید)، ریسک به خوبی مشخص شده است.
نقاط پیوت مثالهای بالا، با استفاده از دادههای هفتگی محاسبه شده است. مثال بالا نشان میدهد که از 16 تا 17 آگوست، به عنوان مقاومت خالص، R1 در نقطهی (دایرهی اول) 1.2854 نگه داشته و براساس RSI، روند صعودی محدود است.
Sell short at 1.2853.
Stop at the recent high at 1.2885.
Limit at the pivot point at 1.2784.
معاملهی اول سود 62 پیپی با ریسک 32 پیپی را به همراه داشت. نسبت سود به ریسک 2.16 بود. هفتهی بعد تقریباً برنامه به همان شکل است. هفته با پشتیبانی از بالاتر از R1 در 1.2908 شروع شد.
Sell short at 1.2907.
Stop at the recent high at 1.2939.
Limit at the pivot point at 1.2802.
این معامله 105 پیپ سود و تنها 32 پیپ ریسک داشت. نسبت سود به ریسک 3.28 است.
جمعبندی
نقطههای پیوت تغییرات جهتهای بازار معاملات است که اگر از نمودار درستی استفاده شود، میتوان از آنها در تشخیص روند کلی قیمت استفاده کرد.برای تشخیص سطوح پشتیبانی و مقاومت، از اعداد بالا، پایین و بسته شدن قیمت در دورههای قبلی استفاده میکنند. نقطه پیوت شاید رایجترین شاخصهای پیشرو در تحلیل تکنیکال هستند. انواع مختلفی از پیوت وجود دارد که هر کدام فرمول و مشتقات خاص خودش را دارد اما فلسفهی ضمنی معاملاتی تمام آنها یکسان است.
هنگام استفاده در کنار سایر ابزارهای تکنیکال، این نقطهها همچنین نشان میدهند که هجوم ناگهانی و همزمان معاملهگران به بازار، در چه زمانی اتفاق میافتد. این جریانهای بازار، غالباً فرصتهای سودآوری معاملهگران فارکس را رقم میزنند. این نقاط به معاملهگران کمک میکنند که متوجه شوند از کدام نقاط مهم قیمتی برای ورود، خروج با دستور توقف استفاده کنند. نقطه پیوت بر اساس هر بازهی زمانی محاسبه میشود.
سرمایهگذاران حتی میتوانند با دادههای سالانه، به صورت تقریبی نقاط قابلتوجه سال آینده را تعیین کنند. صرفنظر از بازهی زمانی که میتواند متفاوت باشد، تحلیل و فلسفهی معاملاتی تغییر نمیکند. این یعنی، نقاط پیوت محاسبه شده، به معاملهگر میگوید که نقاط پشتیبانی و مقاومت دورهی آینده کجاست اما هر معاملهگری باید همیشه آمادهی انجام اقدامات لازم باشد. هیچ چیز در معاملات مهمتر از آمادگی نیست.
پیوت (pivot) در تحلیل تکنیکال چیست؟
یکی از اصلی ترین نکاتی که باید در تحلیل تکنیکال به آن دقت داشت، پیوت (pivot) یا همان نقطه چرخش قیمت است. در صورتی که یک معامله گر به این سطح از مهارت برسد، می تواند روند بازار را به خوبی تشخیص دهد. نقطه چرخش قیمت یکی از پرکاربردترین ابزارهای تحلیل تکنیکال است که می توان برای بررسی وضعیت گذشته قیمت استفاده کرد. به نقاط چرخش قیمت در نمودار، پیوت گفته می شود که به دو دسته تقسیم می شوند: پیوت ماژور و مینور. برای آشنایی بیشتر با این اصطلاح، ادامه مطلب را با ما همراه باشید.
انواع نقاط چرخش قیمت (Pivot)
نقطه چرخش قیمت زمانی اتفاق می افتد که نیروی تقاضا و یا عرضه بر دیگری غالب شود. البته این نکته را در نظر داشته باشید که در یک نمودار انواع نقطه چرخش قیمت وجود دارد که هر یک در دسته بندی های زیر قرار دارد.
منظور از نقطه چرخش قیمت در نمودار، نقطه ای است که بازار به میزان مشخصی در یک جهت حرکت کرده و بعد از تشکیل سقف یا کف، با روند نسبتا قوی در جهت مخالف حرکت می کند. بیشترین کاربردی که نقطه چرخش قیمتی دارد در روش های پرایس اکشن است. اگر قیمت به اندازه سه کندل حرکت کند و پس از تشکیل یک کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط در جهت مخالف حرکت کند، یک pivot قیمتی یا همان نقطه بازگشت قیمت تشکیل می شود. تنها راه تشخیص این نوع نقاط چرخش قیمتی، از طریق چشم بوده و ابزار تحلیلی خاصی نمی خواهد.
این نوع از نقطه چرخش قیمت براساس داده های قیمتی و فرمول های ریاضی محاسبه می شود و تغییرات قیمتی در آن دخیل نیست. خروجی که این محاسبات به همراه دارد، چند عدد است که از آن به عنوان سطح حمایت و مقاومت آینده بازار استفاده می شود. اعتبار این نمودارها براساس دوره زمانی نمودار و داده های قیمتی است و در مدت زمان مشخصی معتبر بوده و با تشکیل کندل های جدید، تمام این سطوح بروزرسانی می شود. این نکته را در نظر داشته باشید که نمودار یک ساعته برای معامله گران میان مدت، کاربردی ندارند. پیوت های محاسباتی انواع مختلفی داشته که مهم ترین آن، پیوت پوینت و خطوط کاماریلا است. از جمله پیوت پوینت های معروف بازار می توان به موارد زیر اشاره کرد.
انواع پیوت پوینت
Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
در صورتی که قیمت بالاتر از نقطه PP باشد، روند صعودی خواهد بود و باید براساس واکنش های قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم و در صورتی که چنین موقعیتی اقدام به فروش می کنیم. در این فرمول R، همان سطوح مقاومتی و نقطه S، یا همان نواحی حمایتی نمودار است.
انواع خطوط کاماریلا
در محاسبه خطوط کاماریلا، ناحیه کلیدی همچون PP وجود ندارد اما به دلیل اینکه در محاسبه این خطوط، تعداد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده می تواند قدرت روند را مشخص کند و از این طریق می توان معاملات را به صورت دقیق انجام داد. در اصل زمانی که قیمت به سطوح 3 الی 4 برسد، در درجه اول نشان دهنده قدرت روند و تحرک قیمتی بالا است. البته این نکته را در نظر داشته باشید زمانی که قیمت به سطح 3 الی 4 برسد، روند از قدرت بالایی برخوردار بوده و تحرک قیمتی بالایی خواهد داشت.
توجه به این نکته ضروری است که محاسبه گرهای نقطه Pivot، شاخصهای پیشفرض در اکثر پلتفرمهای تحلیلی هستند و حتی اگر آنها را ندارید، میتوانید آنها را به صورت رایگان از منابع مختلف دانلود و نصب کنید. امروزه در بسیاری از استراتژی های معاملاتی، pivot ها به عنوان ابزار اصلی در کنار مواردی مانند خطوط روند، میانگین متحرک و غیره استفاده می شوند.
پیوت ماژور
حتی اگر با تحلیل تکنیکال آشنا نباشید با نگاهی به نمودار قیمت، کف و سقفی که باعث حرکت شدید قیمت در جهت مخالف شده است کاملاً مشخص است. این نقطه بازگشت، محور اصلی نامیده می شود. این نکات بسیار ارزشمند هستند و تحلیلگران باید از این نقاط چرخش قیمت برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمت استفاده کنند.
پیوت مینور
همچنین نقاط چرخش قیمت دیگری نیز وجود دارد که در نهایت منجر به حرکت های اصلاحی کوچک یا یک روند خنثی می شود. پیوت های مینور در نمودارهای با دوره زمانی کوچک به وفور قابل مشاهده هستند زیرا نوسانات کاذب و متقاطع بیشتر در نمودارهای میان روزی رخ می دهد. از آنجا که نقاط بازگشتی مینور جزئی قدرت زیادی برای تغییر روند و ایجاد حرکات معنی دار قیمت ندارند. الگوهای قیمت و خطوط روند به دست آمده از آنها چندان معتبر نیستند. بنابراین، معامله گران باید به دوره های زمانی مناسب برای کاهش درصد خطای تحلیل مراجعه کنند.
روش تشخیص پیوت های مینور از ماژور
حال که با مفاهیم اساسی پیوت های ماژور و مینور آشنا شدید، حال سوال اصلی این است که چگونه این نقاط را از یکدیگر تشخیص دهیم. از آنجایی که نقاط چرخش قیمت کاملاً مبتنی بر قیمت هستند، تشخیص چشمی و مقایسه ذهنی سطوح براساس قدرت حرکتهای بعدی قیمت امکانپذیر خواهد بود. اما این نیاز به تجربه کافی در تحلیل تکنیکال دارد! به همین دلیل، یک روش ترکیبی توسعه داده شده است که شامل دو ابزار بازگشتی فیبوناچی و اندیکاتور مک دی است. حتی معامله گران متوسط و مبتدی نیز می توانند این سطوح را تشخیص دهند. در واقع، اگر سطوح کف یا سقف نمودار دارای این دو ویژگی باشد. به احتمال زیاد با یک pivot ماژور روبرو خواهیم شد. قانون کلی شامل موارد زیر است:
تغییر فاز مک دی در زمان تشکیل نقطه چرخش قیمت
اصلاح قیمت حداقل 38 درصد نسبت به موج قبلی
بیش از 38.2 اصلاح زمانی نسبت به حرکت قبلی
اندیکاتور تشخیص پیوت ماژور
اندیکاتور تشخیص پیوت ماژور که توسط تحلیلگران استفاده می شود اندیکاتور MACD است که معمولاً یک فاز مثبت یا منفی را در این اندیکاتور در نظر می گیرد و سپس بالاترین یا کمترین قیمت را در این زمینه به عنوان پیوت ماژور در نظر می گیرد.
مزایای تشخیص صحیح نقطه چرخش قیمت
خط روند صحیح را تشخیص داده و ترسیم کنید
حد ضررهای درست را تعیین کنید
احساسات بازار را بپذیرید و درگیر نشوید
فرار از سردرگمی
پیوت ماژور می تواند شامل مفاهیم قله و دره باشد و معمولاً نقطه عطف روند است. در یک پیوت ماژور، تغییر جهت روند و بازگشت بخش بزرگی از مسیر قبلی وجود دارد که ممکن است به دلیل انتشار یک خبر، وقوع یک رویداد سیاسی یا اقتصادی یا برخورد قیمت با سطح حمایت و مقاومت. تمام قلهها و درههای نمودار که در آنها بازار به طور قابل توجهی تغییر کرده است، محورهای اصلی نامیده میشوند. در Pivot Major، قیمت باید بخش بزرگی از مسیر قبلی خود را برگرداند.
شناسایی صحیح مفهوم پیوت های مینور و ماژور چندین مزیت اساسی دارد که عبارتند از:
اگر سطوح ماژور به درستی شناسایی شوند، می توان از آن برای شناسایی دقیق روندهای اصلی بازار استفاده کرد.
پیوت های مینور نوسانات مقطعی و هیجان بازار هستند. اگر بتوانیم پیوت مینور را از ماژور تشخیص دهیم، درگیر هیجانات بازار نمی شویم و در بازار حرکات احساسی انجام نمی دهیم. شناخت صحیح و درست پیوت ها، می تواند حد ضررهای ایمن و قدرتمندی را برای ما به همراه داشته باشد. در واقع انتخاب نسبت ضرر و زیان مناسب اولین قدم برای رسیدن به یک موقعیت منطقی و اصولی است. درک ماژورهای اصلی در بسیاری از تکنیک های معاملاتی از جمله تکنیک های کلاسیک، هارمونیک و موج می تواند بسیار مفید و موثر باشد. انتخاب صحیح ماژورها، معامله گر را از سردرگمی در بازار رها می کند.
آموزش نرم افزار از پیوت پوینت ها چگونه استفاده کنیم؟ Timing Solution - قسمت 8
در این قسمت می خواهیم در مورد تکنیک هایی صحبت کنیم که همگی بر اساس معیار های آسترولوژیک هستند. به این معنی که فاصله بین نقاط مهم روی نمودار قیمت را نه با استفاده از روزهای معاملاتی اندازه می گیریم ، نه به وسیله روزهای تقویمی؛ بلکه بر اساس مقیاس آسترولوژی اندازه گیری می شوند. روی این آیکون از قسمت ابزار ها، کلیک کرده تا لیست زیر باز شود. همان طور که مشاهده می شود گزینه های زیادی در این آیکون تنظیم شده که کلا شامل 7 بخش می باشد. هر بخش در ادامه توضیح داده خواهد شد.
Planetary Equidistant Lines
در این قسمت دو نقطه پیوت پوینت را انتخاب کرده، با این ابزار دو نقطه را رسم می کنیم؛ در واقع با این ابزار ما زاویه بین دو سیاره را که در اینجا زمین و مریخ در حالت خورشید مرکز هستند، اندازه گیری می کنیم. در طول این مدت که حدودا 2 ماه می شود، زوایه 14 درجه افزایش میابد. حالا ما این 14 درجه را در تاریخ های آینده امتداد می دهیم. همان طور که در شکل ملاحظه می کنید، 29 درجه در کف قیمت و 44 درجه در سقف قیمت قرار گرفته است. " در واقع این نمودار این موضوع را بیان می کند که زمانی که زاویه بین زمین و مریخ 29 درجه تغییر می کند، اتفاق مهمی می افتد." شما می توانید هر ترکیب سیاره ای، زاویه، زمین مرکز یا خورشید مرکز را که می خواهید تنظیم کنید.
Equidistant Line : گزینه قبلی همین بخش است که کارایی بسیار ساده تری دارد؛ تعداد روزها، بین دو نقطه انتخابی شما را نمایش می دهد و خطوط منظمی را با همان مقدار فاصله زمانی در تمام طول نمودار رسم می کند.
Multi Planetary Fan(fixed/free scale)
این ابزار تقریبا شبیه به ابزار Gann Fans کار می کند، اما در از پیوت پوینت ها چگونه استفاده کنیم؟ اینجا به جای آن خطوط از موقعیت سیارات استفاده شده است. در شکل زیر حرکت 4 سیاره در سیستم خورشید مرکز نشان داده شده است. در پنجره تنظیمات اولین سیاره انتخابی، مقیاس قرار گرفته و دومی، سیاره پایه می باشد. با انتخاب این دو گزینه موقعیت سیارات نسبت به هم و در نتیجه خطوط جا به جا می شوند. این تکنیک کاربردهای خوبی دارد؛ مثلا یکی از تفسیر هایی که می توانیم انجام دهیم به این شکل است: خیلی اوقات یک ترند از سه استپ تشکیل شده (حداقل). بخش سریع که مربوط به عطارد است زیرا سریع ترین سیاره می باشد؛ دو قسمت بعدی مرتبط است با دو سیاره زهره و زمین که آهسته تر حرکت می کنند و می توان بر اساس حرکت آنها بررسی شود. این نوع مقایسه ها را می توان با استفاده از این ابزار بر روی چارت انجام داد. تفاوت fixed scale و free scale در این است که اولی بدون مقیاس است ولی در دومی می توانید مقیاس را تنظیم کنید.
2D Time-Price Planetary / Equidistance Cycles
این ابزار یک تکنولوژی کاملا پیشرفته است که ریاضیات خیلی حرفه از پیوت پوینت ها چگونه استفاده کنیم؟ ای و قوی در آن بکار گرفته شده. به طور معمول این وسیله شامل یک مقیاس گذاری چارت قیمتی است؛ برای مقیاس گذاری از سیکل های آسترولوژی استفاده می شود نه دوره های زمانی. برای مثال به تصویر زیر نگاه کنید؛ دوره هایی را نشان می دهد به مرکزیت 17-March-2013 ؛ که نشان دهنده سیکل های 45،90،135،180،225،270،315 درجه ای می باشد. به عنوان مقیاس زاویه ای، از زاویه خورشید و مریخ در حالت زمین مرکز استفاده شده. با استفاده از نسبت قیمت/زمان، هر یک دلار حرکت قیمت برابر است با یک درجه افزایش زاویه خوشید-مریخ. بنابراین می توان با محاسبه سیکل های مسافت سیارات ،فاصله دو نقطه قیمت/زمان روی چارت قیمتی را به دست آورد.
2D Earth Rotation- Price Distance / Equidistant Cycles
برای این که تعداد دفعاتی که زمین به دور خود می چرخد را در طول یک دوره زمانی بر روی چارت محاسبه کنید؛ پس از کلیک بر روی این گزینه، دو نقطه مورد نظر را با درگ موس انتخاب کنید. در تنظیمات این ابزار، نوع نمایش فاصله، مقیاس هر درجه، نسبت سیکل مورد نظر قابل تنظیم است. در این مثال فاصله دو نقطه پیوت پوینت کف به صورت 74.93 دور چرخش نمایش داده شده و لاین ها هارمونی سیکل ها را نشان می دهد؛ هر یک دور چرخش برابر شده با یک دلار حرکت قیمت.
Planetary Steps
با استفاده از این تکنیک می توانیم مدل های پیچیده ای را از مراحل حرکت سیارات بسازیم. به طور مثال، شکل زیرخطوطی را نمایش از پیوت پوینت ها چگونه استفاده کنیم؟ می دهد که بر اساس سیکل سیاره عطارد به صورت زمین گرد و سری اعداد فیبوناچی است. در تاریخ 23 آگوست 2011 ، عطارد در 19 درجه و 29 دقیقه برج لئو قرار دارد. خط بعدی زمانی ایجاد می شود که عطارد دوباره از برج اسد گذر کند که در تاریخ 31 آگوست اتفاق می افتد. به همین ترتیب خط بعدی 2 سیکل عطارد، 3 سیکل عطارد و .
Planetary Return
این ابزار برای سنجش رجعت یک سیاره نسبت به سیاره ای دیگر مورد استفاده قرار می گیرد. به طور مثال در شکل زیر رجعت سیاره عطارد را نسبت به خورشید در حالت زمین مرکز بررسی کردیم. همان طور که می بینید زاویه این دو در 9 دسامبر 2014 برابر با 359 درجه و 9 دقیقه است. خطوط آبی نشان دهنده موقعیت های این دو سیاره است که عطارد نسبت به خورشید درحال رجعت می باشد.
Planetary Bar
در هر ثانیه، قیمت بارها تغییر می کند و تقریبا غیر ممکن است که بتوان به طور بصری این اطلاعات را کنترل کرد. پس به طور معمول برای استفاده از اطلاعات روزانه از کندل های روزانه استفاده می کنیم. دیتای زیر روزانه را هم با کندل های یک ساعته و 15 دقیقه و . دنبال می کنیم. اما در تایمینگ سلوشن تکنیکی وجود دارد که ما کندل های قیمتی را با استفاده از معیار های آسترولوژیک می سازیم. چطور این کار را انجام دهیم؟ به طور مثال در پنجره مربوطه موقعیت خورشید را انتخاب می کنیم (sun-sun). موس را بین دو پیوت پوینت مهم درگ کنید. می بینید که کندل های آسترو با رنگ های سبز و قرمز رسم شده اند. برنامه یک سری اطلاعات در اختیار شما قرار می دهد. نقطه A موقعیت خورشید را نشان می دهد و فاصله این نقطه تا نقطه B، بیانگر طول حرکت خورشید به درجه است. این اطلاعات در پنجره تنظیمات این ابزار به طور دستی قابل تنظیم است. مثلا اگر می خواهید کندل مورد نظر خود را با 45 از حرکت خورشید از نقطه اولیه صفر درجه برج حمل رسم کنید به صورت زیر مشخصات را تنظیم کنید.
مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال چیست و چه کاربردی دارد؟
تشخیص دقیق نقاط کف و سقف یا همان نواحی بازگشت قیمت، یکی از مهمترین اهداف تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی میباشد. استفاده از برخی ابزارهای تحلیل نموداری در این زمینه بسیار موثر میباشد. یکی از پرکاربردترین این ابزارها که برای بررسی وضعیت قیمت در گذشته و حال مورد استفاده قرار میگیرد، پیوت (pivot) است. در تحلیل تکنیکال، مبحث پیوت آنقدر حائز اهمیت میباشد که اگر با آن آشنا نباشید، تقریباً هیچ الگویی را نمیتوانید به درستی ترسیم کنید. همین موضوع باعث میشود که نتایج تحلیل اکثر معاملات شما اشتباه از آب در بیایند و در نهایت ضرر کنید. لذا به شما پیشنهاد میکنیم که برای آشنایی با مفهوم پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای آن این مقاله از سری مقالههای آموزش بورس از سایت استخدام و آموزش چراغ را تا انتها مطالعه نمایید.
منظور از پیوت در تحلیل تکنیکال چیست؟
پیوت در تحلیل تکنیکال
منظور از پیوت ( pivot ) در تحلیل تکنیکال نقاط محوری و مهمی هستند که معاملهگران با تشخیص آنها میتوانند الگوهای تحلیلی را ترسیم کنند. ابزارهای تحلیل تکنیکال همچون چنگال اندروز، خط روند، الگوها و غیره با استفاده از این نقاط، تغییر روند نمودارها را تا حد زیادی مشخص مینمایند. این نقاط تغییرات موجود در روند از حالت صعودی کامل به نزولی کامل یا برعکس را نشان میدهند. در یک تعریف ساده از پیوت باید بگوییم که پیوتها، نقاط چرخش قیمت در نمودارها هستند که در آنها نمودار قیمت تغییر جهت میدهد. برای آنکه در تحلیلهای خود دچار اشتباه نشویم، باید نقاط پیوت را به درستی شناسایی نماییم. پیوتها بر اساس ماهیت به دو نوع قیمتی و محاسباتی و بر مبنای قدرت بازگشتی نمودار، به دو دستهی مینور و ماژور تقسیم میشوند. در ادامه هر یک از این موارد را به صورت جداگانه مورد بررسی قرار میدهیم.
انواع پیوت در تحلیل تکنیکال
انواع پیوت
زمانیکه در بازار سرمایه یکی از نیروهای عرضه یا تقاضا بر دیگری غالب شود، پیوتها یا نواحی بازگشت قیمت شکل میگیرند. اهمیت کارکرد این نقاط در پیشبینی آتی قیمتها احساس میشود. اگر شما یک نمودار قیمت را مورد تحلیل و بررسی قرار دهید، انواع مختلفی از پیوت را مشاهده خواهید کرد. در این بخش راجع به انواع مختلف پیوت در تحلیل تکنیکال صحبت خواهیم کرد.
پیوت قیمتی
منظور از این نوع پیوت، نقاط برگشت قیمت میباشد که موجب تغییر روند قیمت سهام میشود. در تعریف کلاسیک پیوتهای قیمتی آمده است یک پیوت در نمودار در صورتی تشکیل میشود که بازار به میزان مشخص در یک جهت حرکت کند و پس از تشکیل سقف یا کف، با یک روند نسبتاً قوی در جهت مخالف پیش برود. تریدرها در روش پرایس اکشن بر این باورند که زمانی یک پیوت یا نقطهی بازگشت قابل اطمینان خواهیم داشت که قیمتها حداقل به اندازه سه کندل (شمع ژاپنی) حرکت نمایند و پس از تشکیل کندل بازگشتی، دوباره با همان شرایط اما در جهت مخالف پیشروی کنند. تشخیص این پیوتها اصولاً ابزار خاصی نمیطلبد و بر مبنای قوانین روشهای تحلیلی مختلف و به صورت بصری میباشد. با استفاده از دو روش معامله بر اساس سطوح حمایت و مقاومت قبلی یا زمان تشکیل پیوت، میتوان از پیوتهای قیمتی کمک گرفت.
پیوت محاسباتی
بر اساس ماهیت نوع دیگری از پیوت در تحلیل تکنیکال وجود دارد که به آن پیوت محاسباتی میگویند. جزئیات تحرکات قیمتی بازار، در تشخیص این نوع از پیوتها دخیل نیست و نحوهی محاسبهی آنها بر اساس دادههای قیمتی (OHLC) و فرمولهای ریاضی میباشد. خروجی حاصل از انجام این محاسبات اعدادی میباشند که به عنوان سطوح حمایت و مقاومت آتی نمودار به کار برده خواهند شد. با تشکیل کندلهای جدید، این سطوح از پیوتها بهروزرسانی خواهند شد و بر اساس دورهی زمانی نمودار و دادههای قیمتی مورد استفاده، تا مدت زمان مشخصی دارای اعتبار هستند. به عنوان مثال برای معاملهگران میانمدت، نواحی پیوتی نمودار یکساعته کاربردی نخواهند داشت. پیوتهای محاسباتی خود به انواع مختلفی تقسیمبندی میشوند. از مهمترین آنها میتوان به پیوت پوینت (Pivot Point) و خطوط کاماریلا (Camarilla Lines) اشاره کرد. در ادامه هرکدام از این موارد را به صورت جداگانه و مختصر بررسی خواهیم کرد.
۱. پیوت پوینت (Pivot Point)
برای بررسی این نوع پیوت چنانچه قیمتها بالاتر از نقطهی «PP» قرار داشته باشند، روند صعودی میباشد. در این حالت باید بر اساس واکنشهای قیمت نسبت به سطوح مقاومتی، به دنبال موقعیت خرید باشیم. در غیر این صورت هرگاه قیمت کمتر از PP باشد باید اقدام به فروش نماییم. دقت داشته باشید، که نقاط «S» مخفف Support یا همان نواحی حمایتی نمودار میباشند. نقاط «R» هم مخفف Resistance یا همان سطوح مقاومتی در نمودار هستند.
- Pivot Point (PP) = High+Low+Close/3
- R1 = (2*PP)-Low
- R2= PP+(High-Low)
- S1 = (2*PP)-High
- S2 = PP-(High-Low)
۲. خطوط کاماریلا (Camarilla Lines)
ناحیهی کلیدی مثل «PP» در محاسبات خطوط کاماریلا وجود ندارد. اما تشخیص قدرت روند و معاملات دقیقتر، به دلیل تعدد نواحی مقاومت و حمایت محاسبه شده در این روش امکانپذیر خواهد بود. در نگاه اول و زمانیکه قیمت به سطوح ۳ یا ۴ (از نوع R یا S) برسد، به معنای قدرت روند و تحرک قیمتی بالا میباشد. البته این نکته را هم بگوییم که محاسبهگر نقاط پیوت در تحلیل تکنیکال و اکثر پلتفرمهای تحلیلی به صورت اندیکاتورهای پیشفرض هستند. حتی در صورت عدم وجود میتوانید، آن را به صورت رایگان از منابع مختلف دانلود کرده و نصب نمایید. در حال حاضر و در بسیاری از استراتژیهای معاملاتی، از پیوت پوینت ها چگونه استفاده کنیم؟ پیوتها در کنار مواردی همچون میانگینهای متحرک، خطوط روند و غیره به عنوان ابزار اصلی به کار برده میشوند.
- H4 = ((High-Low)*(1.1/2))+Close
- H3 = ((High-Low)*(1.1/4))+Close
- H2 = ((High-Low)*(1.1/6))+Close
- H1 = ((High-Low)*(1.1/12))+Close
- ((L1 = Close-((High-Low)*(1.1/12
- ((L2 = Close-((High-Low)*(1.1/6
- ((L3 = Close-((High-Low)*(1.1/4
- (L4 = Close-((High-Low)*(1.1/2
پیوت مینور
این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال برای روندهای کوچک، نوسانگیری و همچنین در ابزارهای اصلی تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. پیوتهای مینور در انتهای اصلاحات قرار دارند و به نوعی تغییر جهتهای فرعی و کوچک هستند. این پیوتها علاوه بر آنکه منجر به حرکات اصلاحی کوچک میشوند، موجب برقراری روندهای خنثی نیز خواهند شد. از آنجایی که نوسانات کاذب و مقطعی در نمودارهای میانروزی بیشتر ایجاد میشوند، پیوت مینورها را در نمودارهای با دورهی زمانی پایین (تایمفریم کوچک) به وفور میتوان مشاهده کرد. این پیوتها عملا از اعتبار بسیار کمی برخوردار هستند. چرا که نقاط بازگشتی مینور، قدرت چندانی در تغییر روند و ایجاد حرکات قیمتی چشمگیر ندارند. به همین دلیل نمیتوان در تحلیل تکنیکال به آنها اعتماد کرد و یا آنها را مرجعی برای ترسیم خطوط روند و یا ترسیم الگوها دانست. بنابراین معاملهگران جهت کاهش درصد خطای تحلیل، ملزم به مراجعه به دورههای زمانی مناسب هستند.
پیوت ماژور
این نوع از پیوت در تحلیل تکنیکال در انتهای روندها قرار دارد. پیوت ماژور بر خلاف مینور پیوت، تغییر جهتهای اصلی نمودار را نشان میدهد. در واقع این پیوتها نقاطی هستند که تحلیلگران برای تحلیلهای اصلی خود از آنها استفاده میکنند. به طوریکه ابزارهای تکنیکالی بر اساس پیوتهای ماژور ترسیم میشوند. البته اگر فردی با تحلیل تکنیکال آشنایی نداشته باشد هم با مشاهدهی نمودار قیمت، کف و سقفهایی که موجب وقوع حرکات قیمتی قوی در جهت مخالف شدهاند را تشخیص میدهد. پیوتهای ماژور، در اصل همین نقاط بازگشتی هستند. درست برعکس پیوت مینور، ماژور پیوتها از اعتبار بالایی برخوردارند. به همین دلیل است که تحلیلگران و معاملهگران برای ترسیم خطوط روند و الگوهای قیمتی، از این پیوتها استفاده میکنند.
شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
شناسایی پیوت ماژور از مینور در تحلیل تکنیکال
اکنون که با مفاهیم اولیهی پیوتهای مینور و ماژور آشنا شدید، ممکن است این سوال برایتان به وجود آید که چگونه این دو نوع پیوت در تحلیل تکنیکال را از یکدیگر تشخیص دهیم؟ خوشبختانه، تشخیص این پیوتها به صورت چشمی و بر اساس مقایسههای ذهنی سطوح بر اساس قدرت حرکات بعدی امکانپذیر میباشد. چرا که سطوح پیوتی کاملاً مبتنی بر قیمت هستند. با این همه این نکته را به خاطر داشته باشید که تشخیص این پیوتها قبل از هر چیزی مستلزم داشتن تجربهی کافی در زمینه تحلیل تکنیکال است. بنابراین برای آنکه معاملهگران متوسط و مبتدی هم بتوانند این سطوح را تشخیص دهند، یک روش ترکیبی تدوین شده است. این روش شامل دو ابزار فیبوناچی بازگشتی و اندیکاتور مکدی است. در صورتی یک پیوت ماژور خواهیم داشت که سطوح کف یا سقف نمودار از دو ویژگی زیر برخوردار باشند:
۱. روند جدید باید تا ۳۸% موج قبلی را اصلاح کند. اگر کمتر از این مقدار باشد یک مینور پیوت در تحلیل تکنیکال خواهیم داشت. (شما میتوانید از ابزارهای اصلاحی فیبوناچی برای تشخیص اصلاح ۳۸% کمک بگیرید.)
۲. در زمان تشکیل پیوت ماژور، تغییر فازهای اندیکاتور مکدی (macd) اتفاق میافتد. بهمنظور شناسایی ماژور پیوت در تحلیل تکنیکال با استفاده از این روش ابتدا یک فاز مثبت یا منفی مکدی را در نظر میگیریم. سپس بالاترین یا پایینترین قیمت در آن قسمت را به عنوان پیوت شناسایی میکنیم.
با استفاده از روشهای بالا میتوانیم یک پیوت ماژور را شناسایی کنیم. برای جلوگیری از تشخیص اشتباه پیوت و از پیوت پوینت ها چگونه استفاده کنیم؟ بروز خطا در تحلیل نمودارها، حتما باید به صورت همزمان از این دو روش استفاده کرد. در تمام استراتژیهای معاملاتی اول از همه پیوتها را مشخص کنید و خطوط روند را ترسیم کنید. در کنار اینها باید از تحلیلهای تکنیکال کمک گرفت در غیر اینصورت نباید توقع موفقیت از خودتان داشته باشید.
سخن آخر
در این مقاله از سایت آموزش چراغ به بررسی انواع پیوت در تحلیل تکنیکال و کاربردهای هر کدام از آنها پرداختیم. با توجه به موارد گفته شده در این مطلب مشخص میشود که مهمترین کاربرد پیوت (Pivot) در تحلیل تکنیکال شناسایی تغییر روندها میباشد. همین کارکرد پیوت در محاسبات آتی و پیشبینی تغییرات قیمت در فواصل زمانی قیمت بسیار ارزشمند است. با شناسایی پیوتها میتوان به پیشبینی قله و درهی بعدی پرداخت و تا قبل از رسیدن به نزول، سهام خود را فروخت و یا اندیشهای درازمدت پیادهسازی کرد. در آخر باید بگوییم درست است که پیوتها یکی از بهترین ابزارهای تحلیل و معاملهگری در بازارهای مالی هستند، اما با توجه به نوسانات قیمتی متعدد و شدید، دارای خطاهایی نیز میباشند. در این موضوع میتوانید از دوره آموزش آنلاین از پیوت پوینت ها چگونه استفاده کنیم؟ تحلیل تکنیکال مقدماتی استفاده نمایید. چراغ بهعنوان نسل جدیدی از پلتفرمهای آموزش و استخدام به شما پیشنهاد میکند که با استفاده از استراتژیهای معاملاتی دقیق و روشهای تحلیلی نوین، این خطاها را پوشش دهید.
استراتژی پیوت پوینت
استراتژی پیوت پوینت
برای اجرای این برنامه لطفا جاوا اسکریپت دستگاه خود را فعال کنید
برای اجرای این برنامه لطفا جاوا اسکریپت دستگاه خود را فعال کنید
برای اجرای این برنامه لطفا جاوا اسکریپت دستگاه خود را فعال کنید
GateTrade
در مقالات آموزشی قبل با مفاهیم اولیه آموزش معاملهگری به روش اسکالپ در بازار فارکس و نیز یک استراتژی معاملاتی اسکالپ توسط اندیکاتور RSI آشنا شدیم. در این مبحث با استراتژی مهم دیگری آشنا خواهیم شد، که بر پایه سطوح حمایت و مقاومت بنا شده است. استراتژی سطوح پیوت یا Pivot Points یکی از استراتژیهای قوی معاملاتی است که بر پایه سطوح حمایت و مقاومت طراحی شده است. شما به کمک استراتژی سطوح پیوت میتوانید از سطوح کلیدی بازار برای ورود به معامله استفاده کنید.
آشنایی با استراتژی پیوت پوینت (Pivot Points)
سطوح پیوت نشانگر حمایتها و مقاومتهای قوی بازار هستند و معمولاً برای معاملات زیر یک روز مورد استفاده قرار میگیرند. سطوح پیوت در قالب اندیکاتور متاتریدر در اختیار معاملهگر قرار میگیرد. سطوح پیوت بر اساس بالاترین، کمترین و قیمت بسته شدن روز گذشته نماد معاملاتی محاسبه میشوند. معمولاً بالاترین/پایینترین قیمت و قیمت بسته شدن معاملات روز گذشته پایه و اساس محاسبه سطوح پیوت است. اگر شما به دنبال معامله در نمودار هفتگی هستید، باید بالاترین قیمت، پایینترین قیمت و قیمت بسته شدن هفته قبل را برای محاسبه سطوح پیوت به کار ببرید. اگر میخواهید در نمودار روزانه معامله کنید باید قیمتهای روز قبل را ارزیابی کنید. توصیه میشود که از تایم فریمهای زیر یک روز برای محاسبه سطوح پیوت استفاده نکنید. اما اگر به دنبال چنین کاری هستید، حتماً سطوح پیوت جدید را در حساب آزمایشی تست کنید.استراتژی پیوت پوینت
معمولاً سطوح پیوت توسط اندیکاتورهای تکنیکال متاتریدر بهطور اتوماتیک در اختیار معاملهگر قرار میگیرند. اما در زیر نحوه محاسبه سطوح پیوت نشان داده شده است.
سطح پیوت (Pivot Point): سطح پیوت سطح مرکزی است و تمامی سطوح حمایتی و مقاومتی بر اساس سطح پیوت محاسبه میشوند. محاسبه سطح پیوت کار سادهای است، تنها کافی است قیمت اوج، کف و بسته شدن کندل قبلی نمودار روزانه را با هم جمع کنید و به عدد سه تقسیم کنید.
حمایت و مقاومت اول (S1 – R1): برای محاسبه حمایت و مقاومت اول از یک فرمول ریاضی ساده استفاده میکنیم. برای محاسبه حمایت اول، کافی است سطح پیوت را ضربدر ۲ کنید و اوج قیمتی روز قبل را از آن کم کنید. برای محاسبه مقاومت اول هم کافی است که سطح پیوت را ضربدر ۲ کنید و کف قیمتی روز قبل را از آن کم کنید.
حمایت و مقاومت دوم (S2 – R2): برای محاسبه حمایت دوم بازار، کافی است تفاوت اوج و کف روز قبل را از سطح پیوت کم کنید. برای محاسبه مقاومت دوم، باید اختلاف کف و اوج قیمتی روز قبل را با سطح پیوت جمع کنید.
حمایت و مقاومت سوم (S3 – R3): برای محاسبه حمایت سوم، ابتدا سطح پیوت را از اوج قیمتی روز قبل کم کنید و سپس آن را به عدد ۲ ضرب کنید و عدد به دست آمده را از کف قیمتی روز قبل کم کنید. برای محاسبه مقاومت سوم هم کف قیمتی کندل روز قبل را از سطح پیوت کم کنید و سپس آن را به عدد ۲ ضرب کنید. عدد به دست آمده را با اوج قیمتی روز قبل جمع کنید.
شناخت افراد حرفه ای بورس، کلید موفقیت در این
استراتژی معاملاتی اسکالپینگ با پیوت پوینت (Pivot Points)
همانطور که در بالا هم گفته شد، برای معامله با سطوح پیوت بیشتر تمرکز معاملهگر به سطوح حمایت و مقاومت خواهد بود. در معامله با حمایتها و مقاومتها ما همواره دو نوع سیگنال داریم: سیگنال بازگشتی و سیگنال شکست.
سیگنال بازگشتی: سیگنال بازگشتی به این معنی است که بازار با رسیدن به حمایت به سمت بالا باز خواهد گشت. در مقابل اگر قیمت به مقاومت برسد، بازار به سمت پایین باز خواهد گشت. یعنی فرض میشود که خریداران از حمایت و فروشندگان از مقاومت وارد بازار می شوند. معمولاً سیگنالهای بازگشتی در سطوح مقاومتی و حمایتی سوم قدرت بیشتری دارند و میتوان با خیال آسودهتری از این سطوح وارد معامله بازگشتی شد.
سیگنال شکست: سیگنال شکست به معنی شکسته شدن حمایت یا مقاومت است. اگر قدرت خریداران در بازار بیشتر از فروشندگان باشد، مقاومت شکسته خواهد شد. شکست مقاومت سیگنالی از ادامه حرکات صعودی خواهد بود. در مقابل اگر قدرت فروشندگان در بازار بیشتر از خریداران باشد، بازار از حمایت عبور خواهد کرد و اصطلاحاً آن را به مقاومت تبدیل خواهد کرد. با شکست حمایت میتوان انتظار ادامه حرکات نزولی را داشت. معمولاً شکست سطوح حمایتی و مقاومتی سوم پیوت پوینت میتواند نشانه قوی از ادامه حرکات یکسویه در بازار باشد.
علاوه بر سیگنالهای بازگشتی و شکست، میتوان از سطوح پیوت برای تعیین روند هم استفاده کرد. اگر قیمت بالای سطح مرکزی پیوت باشد، یعنی روند متمایل به صعودی است. یعنی با شکست مقاومت اول میتوان انتظار رسیدن بازار به مقاومتهای دوم و سوم را داشت. در مقابل اگر قیمت زیر سطح پیوت باشد، میتوان گفت که روند بازار به از پیوت پوینت ها چگونه استفاده کنیم؟ نزولی متمایل است. در این صورت میتوان با شکسته شدن حمایت اول انتظار رسیدن بازار به حمایتهای بعدی را داشت. معاملهگران بایستی توجه داشته باشند که معمولاً بازار در بین سطوح حمایتی و مقاومتی پیوت نوسان میکند. به همین دلیل زمانی که بازار روند خنثی دارد، میتوان از سیگنالهای بازگشتی به همراه پرایس اکشن استفاده کرد. اما اگر بازار روند قوی داشته باشد، باید به سیگنالهای شکست توجه کرد.
اضافه کردن اندیکاتور پیوت پوینت به لیست اندیکاتورهای متاتریدر
برای اضافه کردن اندیکاتور پیوت پوینت به لیست اندیکاتورهای متاتریدر، ابتدا با کلیک روی این لینک، اندیکاتور پیوت پوینت را دانلود کنید. در ادامه برای اضافه کردن اندیکاتور به متاتریدر طبق روال زیر عمل کنید و یا از ویدیوی زیر برای این کار استفاده کنید.
دیدگاه شما