معرفی کتاب فراسوی ترس و طمع
معامله کردن در بازار سرمایه، ترکیبی از ترس، ریسک و طمع است. ولی برای متفاوت عمل کردن یا گیر نیفتادن در چاله چولههای تکراری باید رویکرد تازهتری را در پیش گرفت. حتی شاید مجبور باشیم که به فراسوی ترسها و طمعهای خود چشم بدوزیم تا شاید از میان بیراههها راهی هموارتر برای حرکت کردن بیابیم. در این بخش به سراغ کتاب «فراسوی ترس و طمع» از «هرش شفرین» میرویم و دیدگاه او برای معامله با چشمِ باز را بررسی میکنیم. در صورتی که میخواهید از چند خطای ذهنی و اشتباه دانه درشت در بازارهای مالی و دنیای سرمایه گذاری سر در بیاورید، تا پایان این خلاصه کتاب در کنارمان باشید.
مالی رفتاری از کجا به وجود آمد؟
وقتی روانشناسها به حوزههای مالی و اقتصاد علاقهمند شدند، مالی رفتاری هم به وجود آمد. در واقع، بازارهای مالی، بستری بکر برای روانشناسها به شمار میرفتند. چون معمولا سرمایه گذارها خودشان را افرادی منطقی و با حساب و کتاب تصور میکنند که هیچ درزی برای خطا در رفتارهای مالی آنها و تصمیمهایی که میگیرند دیده نمیشود.
وقتی روانشناسها بازارهای مالی و رفتار سرمایه گذاران را بررسی کردند متوجه سریالهایی طولانی از اشتباههای تکراری و قابل پیشبینی سرمایه گذاران شدند. کمکم بازارهای مالی و افراد فعال در آنها هم به این موضوع توجه نشان دادند. چون شناخت این خطاهای ذهنی میتوانست سرمایه آنها را نجات دهد!
چرا باید به فراسوی ترس و طمع خودمان توجه کنیم؟
بسیاری از اهالی بازار سرمایه یا نویسندگان کتابهای معروف مالی رفتاری بر این تاکید دارند که سرمایه گذاران با شناخت خطاهای ذهنی خودشان میتوانند با چشمی بازتر، مسیر پیش رویشان را بررسی کنند. این موضوع به آنها کمک میکند تا تصمیمهایی عاقلانه و حتی هوشمندانه برای سرنوشت سرمایه خود بگیرند.
اما در کتاب «فراسوی ترس و طمع» میخوانیم که فقط شناخت خطاهای ذهنی خودمان برای گرفتن تصمیمهای هوشمندانه در بازارهای مالی کافی نیست بلکه باید آگاهی عمیقی نسبت به کشف خطاهای ذهنی دیگر سرمایه گذاران در بازارهای مالی هم داشته باشیم. چون بخواهیم یا نخواهیم، آنها با خطاهای ذهنیشان روی قیمت بازار و جهت حرکت آن تاثیر مستقیم میگذارند. این موضوع یعنی چند قدم عقب ایستادن و نگاه کردن به تصویر بزرگتر.
قضاوت بر مبنای کلیشه ها؛ خطایی در کمین سرمایه گذاران
خطاهای ذهنی قابل توجهی بر مسیر تصمیمگیری مالی سرمایه گذران بساط پهن کردهاند. «قضاوت بر مبنای کلیشهها» یکی از آنها به شمار میرود. بر اساس این خطای ذهنی، سرمایه گذار به جای آنکه روی دادههای واقعی و علت تحلیلگر باشیم یا معاملهگر؟ وقوعشان تمرکز کند، به دنبال پیدا کردن یک نسبت بین ماجرای سهم و نتیجه رشد یا سقوط فعلی آن میگردد.
اجازه بدهید بیشتر برایتان توضیح دهیم؛ مثلا وقتی یک سهم در بازار سرمایه، دچار افت قیمت میشود، سرمایه گذاران معمولی یک برچسب با عنوان «سهم بد» به آن میچسبانند و دیگر پیگیرش نمیشوند. آن سهم در نظرشان به نماینده تمام سهمهای واقعا بد تبدیل میشود. ولی اگر به این خطای ذهنی آگاه باشند و فراسوی ترس و طمع خود را هم در نظر بگیرند آن سهم را فوری در دسته بدها قرار نمیدهند و آینده آن را منفی پیشبینی نمیکنند.
بلکه نگاهی خنثی به ماجرا دارند و دستکم سعی میکنند که عجولانه تصمیمگیری نکنند. دقت کنید که این موضوع وقتی در مورد بهترین سهمهای فعلی بازار اجرا میشود هم به همان اندازه آسیب زننده است؛ مثلا آینده سهمی که در گذشته، عالی عمل کرده است را به شکلی افراطی مثبت پیشبینی میکنند و اصلا احتمال نمیدهند که این شرکت هم دچار اشتباه شود و ارزش سهمهای خود را به باد دهد.
ماجرای فرار از ضرر و سریعتر فرو رفتن در باتلاق ضرر!
هیچ انسان عاقلی از ضرر کردن خوشش نمیآید. همه عاشق موفق شدن، سود کردن و کسب ثروت هستند؛ اما قدم گذاشتن در بازارهای مالی به معنای پذیرش این واقعیت است که حتی اگر باهوش باشید باز هم امکان دارد که ضرر کنید! اما از آنجا که ما انسانها – از جمله سرمایه گذارها – از شنیدن حقیقت، چندان دل خوشی نداریم آن را زیر سبیلی رد کرده و خیلی راحت، نادیدهاش میگیریم.
به همین دلیل، وقتی سهممان در حال ضرر دادن است، به جای فروختن سهم و خارج شدن از آن، در دلمان خدا خدا میکنیم که سهممان دوباره رشد کند و سرمایه ما یک بار دیگر زنده شود. با این کار، به جای حرکت کردن فراسوی ترس و طمع، تنها فرصتهای باقی مانده برای نجات الباقی سرمایهمان را از دست میدهیم.
این پدیده که روانشناسهای مالی رفتاری به آن «زیان گریزی» میگویند هر روز و در ابعاد کوچک و بزرگ در حال رخ دادن است. راه چاره برای مقابله کردن با این خطای ذهنی و امید واهی، آگاهی داشتن از وجود آن است. چون این توانایی را پیدا میکنید که سر بزنگاه، مُچ خودتان را بگیرید و ضررها را مدیریت کنید.
چرا سرمایه گذاران باید از اعتماد به نفس بیش از حد، گریزان باشند؟
مورد بعدی که در کتاب «فراسوی ترس و طمع» با آن روبهرو میشویم ماجرای «اعتماد به نفس بیش از حد» است. در حالت معمولی، هنگامی که از موضوعهایی مانند «توسعه شخصی» یا «هدف گذاری» سخن میگوییم، همه به دنبال این هستند که با افزایش اعتماد به نفسشان تغییری در زندگی خود به وجود بیاورند. ولی وقتی از سرمایه گذاری کردن در بازارهای مالی سخن میگوییم افزایش اعتماد به نفس میتواند کاملا به ضرر فرد تمام شود.
یک سرمایه گذار با اعتماد به نفس بالا، خودش را درگیر موقعیتهای معاملاتی پر ریسک میکند، تعداد معاملاتی که انجام میدهد بالا است و بیشتر موارد، خوشبینی بیش از اندازهای نسبت به آینده سهمها دارد.
ترکیب خوشبینی و اعتماد به نفس بالا، سمی مهلک برای سرمایه است. زیرا درک عمیق و آگاهی سرمایه گذار را از او میگیرد و یک خروار، ریسک را به او تحمیل میکند. شاید بهترین توصیهای که بتوانیم به سرمایه گذاران بازارهای مالی بکنیم این باشد که به هنگام معامله در بازار سرمایه، بدبین باشید و به جای مثبتاندیشی، خنثی بودن را انتخاب کنید. این کار به شما کمک میکند تا بدون جهتگیری، فرصتی برای دیدن واقعیت بازار بیابید.
تحلیل تکنیکال خوب است اما نه به اندازه تحلیل بنیادی
برای حرکت کردن فراسوی ترس و طمع، بهتر است قبول کنیم که تحلیل تکنیکال با وجود سر و صدای بلند طرفدارانش، نوعی قمار کردن روی نمودارها به شمار میرود. چون به جای گشتن به دنبال علت صعود یا سقوط ارزش سهمها به دنبال پیشبینی شکل بعدی نمودارها میگردد. شاید به همین دلیل باشد که بیشتر وقتها آب تحلیلگران بنیادی و تکنیکال در یک جوی نمیرود و اختلاف نظرشان شوخی بردار نیست. تحلیلگران تکنیکال به تاریخ و احساسشان تکیه میکنند اما تحلیلگران بنیادی به اعداد، ارقام و دادهها توجه دارند.
نکته جالب اینجا است که گاهی بازار بر اثر فشار احساسی معاملهگران، روندی عجیب و به دور از پیشبینی اعداد و ارقام را به نمایش میگذارد. اینجا است که تکنیکالیها قدرت پیشبینی خود را به رخ بنیادیها میکشند. با این وجود، بهترین کار این است که به جای حرکت کردن متعصبانه در یکی تحلیلگر باشیم یا معاملهگر؟ از دو سر طیف تکنیکال یا بنیادی، جایی در میانههای این طیف بایستید.
مالی رفتاری و غول بیشاخ و دمی به نام تورم!
برخورد کردن با تورم هم نیاز به رفتاری فراسوی ترس و طمع دارد. چون به راحتی میتواند روی ارزش سهام تاثیر بگذارد. شاید بتوان گفت که بیشترین آسیب تورم در بازارهای مالی به واکنشهای افراطی افراد باز میگردد. به ویژه وقتی قرار باشد به خاطر تورم، مبلغ بیشتری را برای خرید یک سهم بپردازیم و به دنبال آن، سود کمتری بگیریم این ماجرا را با نارضایتی بیشتری درک میکنیم.
از این گذشته، وقتی یک اقتصاد در سرازیری تورم قرار میگیرد سرمایه گذاران باید به هر شکلی که میتوانند تاثیر تورم روی سرمایههایشان را در نظر بگیرند. این در حالی است که واقعا چنین اتفاقی نمیافتد. به زبان ساده، سرمایه گذاران اگر هم تورم را در نظر بگیرند، روی تصورشان از تورم گذشته بالا میروند و مقدار عددی تورم فعلی را نادیده میگیرند.
مراقب مومنتم باشید و آن را جدی بگیرید
«مومنتم» وضعیتی است که در آن سرمایه گذاران به اطلاعاتی که میبینند، به دست میآورند یا میشنوند بیش از حد واکنش نشان میدهند؛ مثلا وقتی یک تحلیلگر در مورد رشد فلان سهم صحبت میکند، ناگهان اقبال فراوانی به سمت آن سهم روانه میشود یا برعکس، گاهی سهامداران با دیدن یکی دو نشانه از کاهش قیمت سهم، آن را میفروشند و خارج میشوند.
پدیده مومنتم، رابطه مستقیمی با حجم معاملات دارد. این بدان معنا است که اگر بعد از وقوع یک جریان یا شنیدن یک توصیه، شاهد افزایش غیر عادی حجم معاملات روی یک سهم خاص شدید میتوانید با درصد قابل قبولی آن را مومنتم در نظر بگیرید. شاید برایتان جالب باشد که بدانید، بیشتر از همه، سرمایه گذاران کوتاه مدت، دچار این پدیده میشوند و در بسیاری از موارد هم به جای آنکه سودی دست و بالشان را بگیرد، مجبور به پرداخت مالیات و کارمزد معامله میشوند. این یعنی حتی اگر آن خبرها و رویدادها باعث ایجاد سود شوند اما در نهایت، هزینهها و سود سر به سر میشوند و چیزی دست سرمایه گذار را نمیگیرد!
دل بستن به روندها، یک اشتباه قدیمی اما تکراری
بخش قابل توجهی از سرمایه گذاران برای گرفتن تصمیمهای مالی خودشان به سخن یا تحلیل تحلیلگران تلویزیون یا رسانهها دل بستهاند. آنها فکر میکنند که تحلیلگران به دادههایی مخفی مسلط هستند و هر صحبت آنها حکم اشارهای پنهان برای انجام یک کار سودآور را دارد. این در حالی است که حتی بهترین تحلیلگران هم نمیتوانند بهتر از خود شما در مورد سهمتان نظر بدهند. نکتهای که نباید آن را فراموش کنیم این است که هیچکس نمیتواند بازارهای مالی را به طور کامل و قطعی پیشبینی کند. چون این ویژگی از ابتدا هم در جسم و ذهن بشر قرار داده نشده بود.
این درست مانند آن است که بگویید یک تحلیلگر موفق میتواند با چشمهایش پشت دیوارهای فولادی را هم ببیند. در حالی که اگر شما نتوانید، او هم نمیتواند. بنابراین، حتی اگر نمیتوانید حریف علاقهتان در زمینه دنبال کردن تحلیلهای مالی باشید، دستکم یک لطف را در حق خودتان بکنید و آن این است که قبل از دست به کار شدن و اقدام کردن بر اساس تحلیلهایی که شنیدهاید، تحلیلگر باشیم یا معاملهگر؟ یک بار هم اعتبار آنها را نزد خودتان بسنجید و سپس اقدام کنید. این کار به معنای واقعی، حرکت کردن فراسوی ترس و طمع خواهد بود.
چرا امید داشتن در بازار سرمایه، کار اشتباهی است؟
ترس و طمع، دو حس آشنا در بازارهای مالی هستند. دستکم برای کسانی که از دور این بازارها را تماشا میکنند ماجرا از همین قرار است؛ اما چیزی که واقعا رخ میدهد فراسوی ترس و طمع یعنی ترس و امید است. سرمایه گذاران امید دارند که سهم سقوط کرده دوباره به میانگین بازگردد، از آن فاصله بگیرد و حتی به سوددهی بیشتر برسد.
امید، آنها را به پیشبینیهایی عجیب و معجزهوار دلخوش میکند و به دنبال آن اعتماد به نفسی کاذب را در ذهنشان به وجود میآورد تا بر اساس پیشبینیهای امیدوارانه خود دست به اقدامی عجیبتر بزنند. جالبتر اینکه ترسها هم به نوبه خودشان، سرمایه گذاران را به سمت امید کاذب سوق میدهند.
ترس، در دل سهامدار به اضطرابی در پس ذهنش تبدیل میشود. به دنبال آن از اینکه روزی به دلیل ترسهایش و پشت پا زدن به روزنه امید، فرصت را از دست بدهد و دچار افسوس شود بیشتر و باز هم بیشتر میترسد. در اینجا ترس، به جای آنکه نقش بازدارندگی خود را بازی کند بیشتر به آتش امیدهای کاذب دامن میزند و اوضاع را خراب میکند. پیشنهاد ما این است که به جای امید، هدف خود از سرمایه گذاری را در نظر بگیرید و اندکی بدبینانه به ماجرای بازار نگاه کنید.
معاملهگران آنلاین و توهم کنترل
این خیلی خوب است که اکنون میتوانیم با یک لپتاپ، تبلت یا حتی تلفن تحلیلگر باشیم یا معاملهگر؟ همراهمان به خرید و فروش سهام مشغول شویم اما این ماجرا روی دیگری هم دارد و آن «توهم کنترل» است. به زبان ساده، وقتی تمام نمودارها، اطلاعات و دادهها به راحتی زیر دستمان باشند، این توهم ما را فرا میگیرد که میتوانیم اتفاقهای پیش رو در بازار سهام را کنترل کنیم.
این در حالی است که دادههای زیاد در بیشتر موارد به جای آنکه کمکحال ما باشند، دست و پایمان را میبندند و تصمیمگیری را برایمان سختتر میکنند. جالبتر اینکه سرمایه گذاری آنلاین، آتش اعتماد به نفس کاذب، امید و خوشبینی را بیشتر کرده است.
البته حرف ما این نیست که نباید از تکنولوژی استفاده کرد یا معاملهگری آنلاین باعث از دست رفتن سرمایه شما میشود. حرف ما این است که باید با آگاهی نسبت به این خطاهای ذهنی، وارد بازار آنلاین سهمها شوید. چون در این صورت میتوانید اصل سرمایه را حفظ کنید و به دنبال شکار سودهای نهفته باشید.
طلا بخریم یا رمزارز؟ / بیت کوین ۱۲ هزار دلار میشود
کلاهچی؛ تحلیلگر بازارهای مالی داخلی و بینالمللی معتقد است که در بازار ایران اگر قصد سرمایهگذاری بر روی یک گزینه را دارید، قطعاً طلا گزینه مناسبی است. در این شرایط بازار رمز ارزها توصیه نمیشود.
به گزارش خط بازار؛ بازار رمز ارزها و طلا در ماههای اخیر نوسانات شدیدی را تجربه کردند و جنگ میان روسیه و اوکراین این نوسانات را شدیدتر کرد. خیلیها هنوز طرفدار ارزهای دیجیتال هستند و این دارایی را برای آینده مفید میدانند اما از سویی سرمایهگذارانی نیز در دنیا هستند که معتقدند طلا از گذشته تا به امروز و حتی در آینده دارایی مناسب است. پیرامون وضعیت طلا و بیت کوین در بازار ایران و دنیا گفتگویی با یکی از تحلیلگران بازارهای مالی داشتیم. در ادامه همراه ما باشید.
طلا باز هم صعودی میشود
سهیل کلاهچی؛ تحلیلگر، معاملهگر و پژوهشگر بازارهای مالی داخلی و بینالمللی د گفت: در ماههای اخیر تنها بیت کوین و طلا روند ریزشی نداشتند. به صورت کلی هر دارایی که مقابل دلار قرار گرفت، از ابتدای سال ۲۰۲۲ روند نزولی داشته است. این روند به واسطه چند دلیل شکل گرفته است. دلیل اول اقتصاد امریکا است. به واسطه ورود کرونا به امریکا بیکاری اوج گرفت. اقتصاد دنیا با بحران و روند صعودی قیمتها به واسطه کمبود عرضه مواجه شد.
کلاهچی اظهار کرد: کشورهای اروپایی و آمریکایی با راهکار تزریق پول تلاش کردند که بحران را کنترل کنند. در حال حاضر کرونا کمرنگتر شده است و پولهای تزریقی به شکل تورم مشخص شدهاند. در یک زمان نرخ بهره را کاهش دادند و تزریق پول انجام شد اما الان نرخ بهره افزایش پیدا کرده است تا پولهای تزریقی جمع شود. در نتیجه دلار امریکا ارزشمندتر میشود و هر دارایی که در مقابل دلار امریکا باشد، ارزشش کمتر میشود.
وی افزود: در این مدت وضعیت بازار سهام در امریکا و کشورهایی که سهام بینالمللی دارند، نزولی بود. همچنین رمز ارزها و طلا نیز روند نزولی داشتند. کامودیتی ها به صورت کلی ریزشی بودند. تنها بازار انرژی روند صعودی داشت که به دلیل جنگ میان روسیه و اوکراین بود. به جز این مورد حرکت صعودی دیگری نداریم.
امریکا نرخ بهره را بیشتر میکند
این تحلیلگر بازارهای مالی تأکید کرد: نرخ برابری ارزها را نیز در نظر بگیرم، ارزش ارزهایی مثل یورو و پوند نیز کاهش پیدا کرده است. این شرایط به ما نشان میدهد که همه روندها به واسطه اقتصاد امریکا است و امریکا بزرگترین اقتصاد دنیا است. ایالاتمتحده اقتصاد خود را به گونهای طراحی کرده است که به تمامی اقتصادهای دنیا وصل شده است. هر اتفاقی در امریکا رقم بخورد، اقتصاد دنیا تأثیر میگیرد.
کلاهچی خاطرنشان کرد: با توجه به شرایطی که مطرح کردیم، امریکا باید نرخ بهره خودش را بالاتر ببرد. هماکنون نیز شاهد هستیم که از ۲۵ صدم درصد به ۲ و نیم درصد رسانده است. بر اساس برنامه فدرال رزرو تا پایان سال ۲۰۲۲ نرخ بهره به بیش از ۳ درصد نیز میرسد. هر ماه یا دو ماه یکبار فدرال رزرو نرخ با امید به کاهش تورم، نرخ بهره خود را افزایش میدهد. توضیحات مطرح شده، روند ریزشی طلا و بیت کوین را توجیه میکند. البته با توجه به درگیریهای احتمالی بین چین و تایوان احتمالاً طلا مجدداً روند صعودی به خود بگیرد.
وی ضمن اشاره به بازار ایران گفت: در بازار ایران اگر قصد سرمایهگذاری بر روی یک گزینه را دارید، قطعاً طلا گزینه مناسبی است. در این شرایط بازار رمز ارزها توصیه نمیشود اما اگر سرمایهگذار قصد دارد که سبد مالی تشکیل دهد، طلا در کنار بیت کوین و سایر رمز ارزها پُرتفُوی خوبی است. البته در این حالت هم باید وزن طلا نسبت به ارزهای دیجیتال بیشتر باشد. هدف ما از تشکیل سبد سهام، کنترل ریسک است. اگر وزن داراییهای پر ریسک ما بیشتر باشد، ریسک کلی سبد نیز افزایش پیدا میکند. در شرایط فعلی پیشبینی میشود که روند نزولی در بازار ادامه داشته باشد. به این واسطه که برای سال ۲۰۲۳ نیز امریکا به دنبال افزایش نرخ بهره است.
این تحلیلگر بازارهای مالی در ادامه گفت: در بازار رمز ارزها اتریوم راه خود را از سایر ارزهای دیجیتال جدا کرده است. به واسطه سیستمها و آپدیتهای تازه این شرایط را به دست آورده است. البته روند نزولی در رمز ارز بیت کوین ادامهدار خواهد بود. حتی ممکن بیت کوین به کف قیمت ۱۲ تا ۱۳ هزار دلار نیز برسد. در این محدوده بیت کوین برای خرید مناسب است. نکته مهم این است که روند نزولی پرسرعت و هیجانی نخواهد بود.
کلاهچی تأکید کرد: بیت کوین ریزش بیشتری از طلا داشت و از ۶۰ هزار دلار به نزدیک ۲۲ هزار دلار رسیده است. طلا از حول و حوش ۲ هزار دلار به هزار و هفتصد دلار رسیده است. در نتیجه درصد کمتری ریزش داشته است. طلا به لحاظ سرمایهگذاری دارایی کم ریسک است. طلا در واقع پناهگاه امن در نابسامانیها، تهدیدها و جنگها است.
آیا بازار بیت کوین دوباره نزولی شده است؟ تحلیلگران پاسخ میدهند
قیمت بیت کوین بامداد امروز به پایینترین سطح چند هفته گذشته خود در ۳۹٬۲۰۰ دلار سقوط کرد و از آنجا که بازار در این مدت نوسانات مشابه این زیاد داشته است، به نظر نمیرسد که سرمایهگذاران این پرشیا بلاکچین، بهاندازه گذشته غافلگیر شده باشند؛ اما آیا ممکن است این حرکت نزولی با سقوطی عمیقتر همراه شود؟
به گزارش کوین تلگراف، بازار ارزهای دیجیتال روز ۱۱ آوریل (۲۲ فروردین) تحتتأثیر عوامل کلان اقتصادی، بار دیگر نزولی شد. عواملی مانند نگرانیهای مرتبط با افزایش تورم، چشمانداز رشد سریعتر نرخ بهره بانکی در آمریکا و ترس از کمبود مواد غذایی در جهان، علاوه بر ارزهای دیجیتال، روی دیگر بازارهای مالی بینالمللی نیز تأثیر گذاشته است.
فروشندگان روز گذشته توانستند در سطح ۴۲٬۰۰۰ دلار بر خریداران غلبه کنند و قیمت بیت کوین را تا پایینترین سطح روزانه، یعنی ۳۹٬۲۰۰ دلار، کاهش دادند. با این حال، بسیاری از تحلیلگران پیشبینی میکنند که قیمت بزرگترین پرشیا بلاکچین جهان در کوتاهمدت میتواند افت بیشتری داشته باشد.
پس از روند نزولی روز دوشنبه، ون دپوپ با انتشار توییت بعدی به ازدسترفتن حمایت سطح ۴۳٬۰۰۰ دلار و سطوحی که باید بهعنوان حمایتهای بعدی در نظر گرفته شود، اشاره کرد. بهگفته او، منطقه سبزرنگ در محدوده ۴۰٬۰۰۰ تا ۴۲٬۰۰۰ دلار باید بهعنوان حمایت قیمت برای ماندن در روند صعودی، حفظ شود.
بازار نزولی کنونی متفاوت است
یک تحلیلگر و کارشناس فعال در حوزه امور مالی غیرمتمرکز (DeFi) در توییتر با نام مستعار مککنا (McKenna)، با اشاره به نمودار عملکرد قیمت بیت کوین از آوریل ۲۰۲۱ (تحلیلگر باشیم یا معاملهگر؟ فروردین ۱۴۰۰)، درباره سردرگمی بسیاری از معاملهگران ارزهای دیجیتال در طول سال گذشته صحبت کرده است. او در توییتر همراه با نمودار زیر نوشت که «سقوط اخیر، عجیبترین بازار نزولیای بود که تاکنون دیدهام».
به نظرم قیمت به زیر ۳۰٬۰۰۰ دلار نخواهد رسید و بیشتر عملکرد قیمتی پرنوسان را در این محدوده تصور میکنم که بسیار هم وحشتناک است. بهتر است آرام بمانم و اجازه دهم آلت کوینهایم رشد کنند.
تحلیلگر دیگری در توییتر با نام کاربری «360Trader» با بیان احساساتی مشابه، نمودار زیر را منتشر کرده که محدوده تثبیت قیمت بیت کوین از نوامبر ۲۰۲۱ (آبان) را نشان میدهد.
تثبیت روند بیت کوین ادامه دارد. همهچیز تحت کنترل است و روند نزولی برای همیشه دوام نخواهد داشت. فقط تحمل کنید و مصمم باشید.
مقصد بعدی قیمت بیت کوین کجاست؟
فیلیپ سوئیفت (Philip Swift)، تحلیلگر شناختهشده بازار پرشیا بلاکچین و بنیانگذار وبسایت تحلیلی لوکاینتو بیت کوین (LookintoBitcoin)، تصورات خود درباره آینده این پرشیا بلاکچین را مطرح کرده است. او در نمودار زیر شکست روند صعودی اخیر بیت کوین از میانگین متحرک یکساله (MA – خط زرد در تصویر) را نشان میدهد.
بهگفته سوئیفت، این میانگین متحرک یکساله «در طول تاریخ بیت کوین بهعنوان نقطهای مهم برای تغییر روند بازارهای نزولی و صعودی عمل کرده است».
تا زمانی که به بالای میانگین متحرک یکساله باز نگردیم، نمیتوان از روند اخیر بهعنوان یک بازار صعودی نام برد.
مصاحبه ای با خاویر پاز تحلیلگر بازارهای مالی
خاویر پاز یک کارشناس برجسته ی شرکتی-شخصی در معاملات بازار ارز با سابقه ی شانزده سال تحقیق و مدیریت پروژه در بازار سرمایه در محیط شرکت های کارگزاری و سرمایه گذاری های بانکی می باشد.
خاویر دو مقاله تحت عناوین (آینده ی معاملات کوتاه مدتی) و (مروری بر بازار جهانی ارز) برای گروه Aite نوشته است که جزء برترین مقالات مالی منتشر شده در سال 2016 رده بندی شده. او همیشه دیدگاه خود در مورد سیاست های پولی جهانی را مطرح می کند و رهنمودهای ارزشمندی به معامله گران بازار ارز می دهد تا بدانند چطور باید نتایج معاملاتیشان را بهبود ببخشند.
در مورد تجربیات خودتان از بازارهای مالی بگوئید؟
خب من حدوداً شانزده سال است که درگیر بازارهای سرمایه هستم. انجام تحقیقات، کارهای مشاوره ای در مورد انواع دارایی های سرمایه ای بخصوص در بازار جهانی ارز (فـارکـس) و شناسایی و تعیین انواع مختلفی از روندها و گرایشات مارکت در بازارهایی نظیر خدماتی، کسب و کار و تکنولوژی.
در کنار اینکه در پنج سال گذشته در بوستون برای گروه Aite کار کرده ام، بطور همزمان برای دو بانک وال استریتی و یک شرکت عمده ی کارگزاری بازار ارز هم کار کرده ام. در سال 2012 کتابی تحت عنوان (مبانی معاملات ارز) به منظور آموزش مخاطبان جوان و جدید بازار نوشتم تا مفهوم بازار و چگونگی معامله در بازار ارز را در یابند.
آیا سبک معاملات شما کوتاه مدتی است؟ و اینکه چقدر از وقت خود را صرف یک معامله می کنید؟
من در حد فاصل 1 تا 5 سال گذشته بر اساس مسئولیت ها و اهداف مختلفی که داشته ام معامله کرده ام، اما سبک معاملاتی من، معاملات کوتاه مدت با جفت ارزهای اصلی بازار ارز می باشد و جلسه معاملاتی مورد علاقه من، جلسه معاملاتی آسیا می باشد.
چه مدتی طول کشید تا به یک معامله گر منظم و سودآور تبدیل شوید؟
برای من سه سال طول کشید تا به یک معامله گر با ثبات و سودآور تبدیل شوم، اما من می خواهم در مورد این موضوع به شما تذکر دهم که تفکر سودآوری پایدار با واقعیت آن متفاوت است. قسمتی از موفقیت هر معامله گر بستگی به این دارد که آیا ابزار معاملاتی که او در استراتژی معاملاتی اش دارد، می تواند در تمامی مقاطع زمانی نتایج خوبی حاصل کند یا خیر.
همانگونه که می دانیم یک استراتژی با عملکرد مناسب در امروز می تواند فردا نتایج بدی به عمل آورد اما در صورتی که در روزهای آینده شرایط خوبی برقرار شود، دوباره می تواند شروع به سودآوری کند.معامله گرانی که می خواهند سودآوری مداومی داشته باشند، باید پیوسته به دنبال یادگیری استراتژی های سودآور و موثر باشند و با تحقیق و مطالعه متوجه شوند که چه زمانی باید از آن استراتژی استفاده کنند و چه زمانی مجاز به استفاده از آن نیستند. البته دیگر جنبه های موفقیت شما در بازار عبارتند از: عملکرد منظم، مدیرت ریسک، معامله بر اساس قوانین معاملاتی و تا حدودی دوری از هیجان در معامله.
شما از چه نوع تجزیه و تحلیل استفاده می کنید؟
من هم از تحلیل تکنیکال بهره می گیرم برای تایید گرفتن برای نقاط ورود و خروج و هم تحلیل بنیادی برای در نظر گرفتن و بررسی محرک های لازم برای حرکت ها.
از چه روشی یا ابزارهایی استفاده می کنید؟
من به منظور فهم تمایلات بازار، روند، چرخش تحلیلگر باشیم یا معاملهگر؟ های قیمتی، شکست های قیمتی و گرفتن برخی فرصت های معاملاتی متکی به روند خود بازار و اندیکاتورهای مومنتوم نظیر RSI ،استوکاستیک و میانگین های متحرک هستم. و البته برای معاملات EURUSD از یک استراتژی بر اساس پیوت ها استفاده می کنم که به عنوان یک استراتژی معکوس برای استفاده در شرایط عادی بازار برای خود تعریف کرده ام.
البته در حال حاضر از نظر من بازار یک شرایط عادی را تجربه نمی کند و دلیل آن هم Brexit ( برنامه خروج انگلیس از اتحادیه اروپا که در سال 2016 تصویب شد) می باشد، بنابراین یا از یک استراتژی دیگر استفاده می کنم یا کلاً هیچگونه حرکت معاملاتی نخواهم داشت.
از زمان شروع به کار شما بازار ارز چگونه تکامل یافته است؟ و اینکه آیا امروزه معامله گری آسان تر شده یا سخت تر؟
بازار ارز الکترونیکی تر و پیچیده تر شده است و تبدیل به بازاری شده که نتیجه ی رویدادهای خبری سریعاً به قیمت جفت ارزها انتقال یافته و حرکات سریعتری هم پیدا کرده است. معامله گران امروزه به طور کلی با کارگزاران زیادی کار می کنند و همین موضوع سبب تمایل شرکت های کارگزاری به بهتر شدن، روابط منصفانه تر با مشتریان و منظم تر شدن آن ها نسبت به اوایل سال 2008 شده است.
امروزه ابزارهای معاملاتی بیشتری در دسترس معامله گران است و شرایط معاملاتی بهتری هم ارائه می شود، بنابراین از این جهت معامله گران امروزی شرایط بهتری دارند. با این حال اصول همیشگی در بازار وجود دارد که معامله گران در هر سنی و در هر دوره ای باید به دنبال درک آن باشند که عبارتند از: نظم، صبر و ارزش پول. موضوع قابل تامل در مورد این بازار باز بودن 24 ساعته ی آن در پنج روز کاری هفته است و نکته ی بعدی این است که کار کردن در این بازار آن چنان که فکر می کنید هم آسان نیست.
آیا فکر می کنید در آینده می توانیم شاهد یک بازار ارز متمرکز باشیم و معاملات جفت ارزها بیشتر شبیه به معامله یک ابزار مالی در بورس شود؟
افق کاری که من می بینم این گونه است که امکان به وجود آمدن تمرکز در بازار ارز وجود ندارد. جفت ارزها اکنون هم مثل بورس معامله می شوند اما هیچ یک از دو گروه مذکور یعنی سرمایه گذاران نهادی و خرده پا عجله ای برای تجارت در آنجا ندارند.ب رای سرمایه گذاران خرده پا معاملات فیوچرز ارز، ابزاری ناشناخته و بسیار پیچیده است.
برای سرمایه گذاران نهادی هم این ابزار ناشناخته و به اندازه کافی برای معامله کردن مشکل است همراه با مسائلی نظیر حجم معاملات و روند کاری معاملات. این ابزارهای مالی در حال تبدیل به ابزارهای مناسب تری هستند که خواهان داشته و می توان آن ها را از شرکت های دلال سهامی تهیه کرد که تجارت پرسودی در دیگر انواع ابزارهای فارکسی نظیر معاملات در پلتفرم 360T خریداری شده توسط دویچه بورزه (فراچارت: شرکت اداره کننده بورس فرانکفورت) و پلتفرم Hotspot FX خریداری شده توسط بتس (شرکت اداره کننده مبادلات بورس آمریکایی) دارند. اما دلیل اینکه چرا من نسبت به متمرکز شدن بازار ارز تردید دارم این است که:
1-وضعیت فعلی دارای مزایای تثبیت شده و غالب بر بازار است،
2-سازمان های نظارتی متنوعی وجود دارند
3-اختلاف منطقه زمانی که وجود دارد،نشان دهنده این است که متمرکز شدن بازار مناسب نیست و بهتر است در همین وضعیت بماند.
بهترین توصیه ای که می توانید به یک معامله گر خرده پا داشته باشید تا بتواند یک منبع درآمد معاملاتی در بازار بسازد،چیست؟
بهترین توصیه هایی که می توانم به یک معامله گر بکنم،شامل موارد زیر است:
-یادگیری استراتژی های معاملاتی چند گانه و دانستن زمان مناسب استفاده از آن ها.
-کار با یک حساب آزمایشی با صبر و حوصله و رسیدن به سود، قبل از کار با سرمایه واقعی در راستای تبدیل شدن به یک معامله گر منظم.
-تمرین همیشگی، مدیریت ریسک معقول (بیش از 1 یا 2 درصد از موجودی حساب خود را ریسک نکنید و همیشه از دستور توقف ضرر (حد ضرر) استفاده کنید).
گفتگوی نمودار و تحلیلگر / صلیب مرگ یا طلایی؟
شاید این جمله خندهدار باشد اما نمودارهای تکنیکال با معاملهگران حرف میزنند. بازار همیشه قبل از ریزش یا رشد هشدار میدهد. زبان مشترک بازار و معاملهگر زبان تکنیکال است.
به گزارش تجارتنیوز، یکی از سادهترین سیگنالهای تکنیکالی که میتواند در مواقع حساس سرمایه شما را حفظ کند «صلیب مرگ» است. البته روی دیگر آن «صلیب طلایی» است که سیگنالی معتبر برای خرید محسوب میشود. زمانی که دو میانگین متحرک بلندمدت و کوتاهمدت در نمودار تکنیکال با یکدیگر تلاقی میکنند صلیب مرگ یا طلایی شکل میگیرد.
میانگین متحرک چیست؟
برای درک صلیب طلایی اول باید بدانیم میانگیم متحرک یعنی چه؟ میانگین متحرک یعنی میانگین قیمت در یک بازده زمانی مشخص. برای مثال میانگین متحرک ۵۰ روزه، میانگین قیمت در ۵۰ روز اخیر را محاسبه میکند. هر روز میانگین قیمت روز قبل حذف میشود و میانگین قیمت روز جدید اضافه میشود.
صلیب مرگ یعنی چه؟
تلاقی مرگ در نمودار تکنیکال رمزارزها یعنی اینکه میانگین متحرک کوتاهمدت از بالا میانگین متحرک بلندمدت را قطع کند و به زیر میانگین متحرک بلندمدت سقوط کند. مثلا اگر میانگین متحرک ۵۰ روزه به زیر میانگین متحرک ۲۰۰ روزه سقوط کند صلیب مرگ شکل میگیرد.
این یعنی روند بلندمدت از روند کوتاهمدت قویتر است و میتوان اینگونه برداشت که احتمالا در کوتاهمدت شاهد اصلاح باشیم.
زمانی که قیمت از اوج خود ریزش میکند و میتوان حدس زد که احتمالا صلیب مرگ در حال شکلگیری است. البته صلیب مرگ گاهی سیگنال اشتباهی صادر میکند و این میتواند ضربه زیادی به معاملهگر بزند. تایید صلیب مرگ را باید با سایر اندیکاتورها بررسی کرد.
صلیب مرگ روی نمودار
نمودار زیر یک نمونه صلیب مرگ در بازار نزدک را نشان میدهد. این صلیب مرگ تنها سه ماه بعد از صعود نزدک اتفاق افتاد.
صلیب مرگ در بازار نزدک
صلیب مرگ الگوی عقب مانده است. این یعنی ممکن است مدت زیادی بعد از شورع ریزش صلیب مرگ سیگنال صادر کند. البته سیگنال جعلی هم زیاد صادر میکند. مثلا سال ۲۰۲۰ بود که صلیب مرگ بعد از سقوط بازار آشکار شد.
صلیب مرگ در سال ۲۰۲۱ دو بار روی نمودار بیتکوین ظاهر شد. یکبار در بار در ماه ژوئن و یک بار در ژانویه.
به طور خلاصه تلاقی مرگ زمانی اتفاق میافتد که یک روند صعودی معکوس شود و یک روند نزولی شروع شود. یک نکته مهم در رابطه با صلیب مرگ این است که اگر روند صعودی تند باشد مدت بیشتری طول میکشد تا صلیب رسم شود.
صلیب طلایی چیست؟
صلیب طلایی برادر صعودی صلیب مرگ است. این الگو زمانی اتفاق میافتد که میانگین متحرک کوتاهمدت از میانگین متحرک بلندمدت بیشتر رشد کند. مثلا زمانی که میانگین متحرک ۵۰ روزه از میانگین متحرک ۲۰۰ روزه بالاتر میرود یک صلیب طلایی شکل گرفته است. این یعنی روند کوتاهمدت از بلندمدت قویتر است.
صلیب طلایی هم متاخر است و برای همین تحلیلگران ترجیح میدهند که شکلگیری این صلیب را پیشبینی کنند. اگر قرار باشد صلیب طلایی شکل بگیرد احتمالا قیمت از کف خود به سمت بالا حرکت میکند و سایر اندیکاتورها هم سیگنال خرید صادر میکنند.
صلیب طلایی در نمودار
اگرچه این روش کمی متاخر است اما نمونههای زیادی روی نمودار پیدا میشود که بعد از صلیب طلایی رشد چشمگیری را شاهد بودیم. مثلا در نمودار زیر که مربوط به s&p است پس از صلیب طلایی شاخص حدود ۱۸ ماه رشد کرد.
در بیتکوین هم صلیب طلایی کم نیست. مثلا در آوریل سال ۲۰۱۹ صلیب طلایی باعث شد تا بیتکوین تا سقف ۱۳ هزار دلار رشد کند.
صلیب طلایی در نمودار بیتکوین
سخن پایانی
بارها گفتیم که ممکن است صلیب مرگ یا طلایی سیگنال جعلی صادر کنند و این الگوها کمی دیر عمل میکنند. اما اگر این الگو در کنار سایر ابزارهای تکنیکال استفاده شوند میتوانند کمک زیادی به معاملهگر کنند.
از طرفی این اندیکاتورها از کنار هم قرار گرفتن دو میانگین متحرک شکب گرفتند و این موضوع میتواند به معاملهگر دیدگاهی برای سرمایهگذاری بدهد.
مقالات مرتبط با تحلیل تکنیکال و معاملهگری در بازار رمزارزها را در صفحه آموزش ارز دیجیتال تجارتنیوز بخوانید.
دیدگاه شما