برای معامله گر در حال حرکت


در معاملات آتی به ازای هر یک دلار که یک معامله‌گر به‌عنوان سود شناسایی می‌کند، یک معامله‌گر دیگر باید متضرر شود. به‌عبارت‌دیگر، آن سودی که آن عده‌ی اندک به‌صورت مستمر از بازار کسب می‌کنند، مستقیماً از جیب صدها معامله‌گر دیگری می‌آید که با فداکاری، آن عده قلیل را در موفقیت‌های روزانه‌شان یاری می‌دهند!

ریسک به ریوارد در معاملات

حد سود (Take Profit) و حد ضرر (Stop Loss) دو رکن بسیار مهم در هر معامله هستند و بدون مشخص کردن و یا ندانشتن آن‌ها نباید وارد هیچ موقعیت معاملاتی شوید!

ممکن است عبارت “ حد ضرر ” برای افراد بسیاری تداعی کننده یک مفهوم منفی باشد. چرا که فعال شدن حد ضرر یک معامله به این معناست که بازار طبق تحلیل و پیشبینی شما پیش نرفته و معامله شما با ضرر به پایان رسیده است. اما آیا “حد ضرر” واقعا یک مفهوم منفی‌ است؟

ضرر و زیان جزء جدایی ناپذیر در بازارهای مالی هستند. زمانی که بازار طبق تحلیل شما پیش‌ نمی‌رود، حد ضرر از وارد شدن زیان بیشتر به سرمایه شما جلوگیری کرده و در واقع “ حد محافظ ” سرمایه شماست.

منظور از ریسک این است که در صورت فعال شدن حد ضرر یک معامله، چه مقدار از سرمایه از دست خواهد رفت؟ طبق اصول مدیریت سرمایه، ریسک هر معامله بهتر است حداکثر 2 درصد حجم کل سرمایه شما باشد. برای مثال اگر اگر سرمایه کل حساب شما برابر با 1000 دلار است؛ در این حالت 2 درصد کل حساب شما برابر با 20 دلار است.

بنابراین در ازای انجام هر معامله شما مجازید تا تنها 20 دلار ریسک کنید. به بیان دیگر در صورتی که حد ضرر آن معامله فعال شود، زیان حاصل از آن باید حدکثر برابر با 20 دلار باشد. کنترل زیان با انتخاب نقطه ورود صحیح و بررسی ریسک به ریوارد معامله امکان‌پذیر خواهد بود.

ریسک به ریوارد در بازارهای مالی

فعالیت در بازارهای مالی نوعی بازی احتمالات است و معامله‌گران نیز همواره به دنبال این هستند تا در ازای کمترین ضرر، بیشترین سود را در معاملات خود کسب کنند.

هیچ معامله بدون ریسکی در بازارهای مالی وجود نداشته و شما نمی‌توانید در هیچ زمانی به صورت قطعی در مورد سودآوردن بودن یک معامله تصمیم بگیرید. اما هنگامی که با یک موقعیت معاملاتی احتمالا سودده مواجه می‌شوید، می‌توانید با مدیریت ریسک وارد آن معامله شده و در ازای مشخص کردن حد ضرر، سود حاصل از معامله را به دست آورید.

به بیان دیگر در زمان ورود به یک موقعیت معاملاتی باید میزان ریسک یا ریوارد آن معامله را مقایسه کنید و تنها زمانی یک معامله را انجام دهید که نسبت ریسک به ریوارد معقولی داشته باشد؛ یعنی سود احتمالی معامله از ضرر احتمالی معامله بیشتر باشد.

بررسی ریسک به ریوارد مشخصه اصلی تمامی استراتژی‌های معاملاتی بوده و یکی از اصلی‌ترین مفاهیم مدیریت سرمایه است. اگر قصد ماندگاری و کسب سود مستمر در بازارهای مالی علی الخصوص بازار پر نوسان ارزهای دیجیتال را دارید می‌بایست در وهله اول یک استراتژی معاملاتی برای خود ایجاد کنید و در وهله دوم میزان ریسک به ریوارد در آن استراتژی را مشخص کنید.

ریسک به ریوارد معاملات را عموما به صورت نسبت مشخص می‌کنند و به آن R/R (آر به آر) می‌گویند. برای محاسبه ریسک به ریوارد نیز کافیست مقدار ضرر احتمالی معامله را بر مقدار سود احتمالی آن تقسیم کنید. هر چقدر نسبت ریسک به ریوارد یک معامله عدد کوچکتری باشد، آن معامله یک معامله بهینه و استاندارد خواهد بود. اگر تمامی معاملات شما دارای ریسک به ریوارد 1:2 باشد، هیچگاه در بازارهای مالی دچار زیان نخواهید شد.

منظور از ریسک به ریوارد 1:2 این است که مقدار سود احتمالی در معامله شما ( حد سود) دو برابر مقدار زیان احتمالی (حد ضرر) شما باشد.

یک مثال از ریسک به ریوارد

ریسک به ریوارد

فرض کنید بیت کوین در یک روند نزولی در حال نزدیک شدن به یک سطح حمایتی بوده و تحلیل شما این است که روند نزولی در همین سطح حمایتی متوقف می‌شود و شاهد برگشت قیمت خواهیم بود؛ بنابراین قصد دارید یک معامله خرید در این سطح حمایتی ایجاد کنید.

قبل از هر چیزی می‌بایست حد ضرر و حد سود برای معامله خود مشخص کنید.

  • زمانی که بازار مطابق با تحلیل شما حرکت کند با مشخص کردن حد سود، معامله شما به موقع بسته شده و سود حاصل از معامله تحقق خواهد یافت.
  • زمانی که بازار مطابق با تحلیل شما حرکت نکند، با مشخص کردن حد ضرر، معامله شما به موقع بسته شده و سرمایه شما از ضرر بیشتر محافظت خواهد شد.

در یک معامله به صورت کلی، حد ضرر برابر با ریسک و حد سود برابر با ریوارد شما خواهد بود. بنابراین با استفاده از ریسک به ریوارد می‌توانید نقاط ورود به معاملات را مدیریت کنید تا ریسک به ریوارد معقولی داشته باشید و از این طریق بتوانید سرمایه خود را به صورتی بهینه‌تر مدیریت کنید.

همانطور که در قسمت قبل توضیح داده شد بهترین نسبت ریسک به ریوارد در معاملات نسبت 1:2 بوده و اگر تمامی این معاملات را بر اساس همین نسبت تنظیم کنید، می‌توانید برای همیشه در بازارهای مالی ماندگار و سودآور باشید.

نکته مهم

بازارهای مالی عموما از یک روند قیمتی پیروی می‌کنند و همواره توصیه می‌شود تا موقعیت‌های معاملاتی خود را هماهنگ با روند تنظیم کنید. برای مثال اگر بازار در یک روند صعودی قرار دارد بهتر است شما نیز با روند صعودی هماهنگ باشید و موقعیت‌های معاملاتی خرید را بررسی کرده و انجام دهید.

اما اگر بازار در یک روند نزولی قرار گرفته بهتر است حتی الامکان از وارد معاملات خرید نشوید و در صورت فعالیت در بازارهای دو طرفه، موقعیت‌های معاملاتی فروش را مد نظر قرار دهید.

گفتیم که در شرایط عادی بهتر است نسبت ریسک به ریوارد معاملات شما 1:2 باشد. اما اگر اسکلپر (Scalper) هستید و یا استراتژی معاملاتی شما به گونه‌است که در تایم فریم پایین معامله می‌کنید، می‌توانید در خلاف جهت روند و با ریسک به ریوارد 1:1 معامله کنید.

سخن پایانی

در مطلب فوق به توضیح ریسک به ریوارد پرداختیم. با استفاده از مفهوم ریسک به ریوارد می‌توانید معاملاتی که بر اساس هیجان و احساسات شکل می‌گیرند را کاهش داده و معاملات منظم‌تری را تجربه کنید. به منظور تعیین ریسک به ریوارد کافیست حد ضرر و حد سود معامله خود را به صورتی دقیق مشخص کنید. به این ترتیب نقاط ورود به معامله را به صورتی دقیق‌تر مشخص خواهید کرد و به نوعی بهترین معاملات و نقاط ورود را فیلتر می‌کنید و از این طریق ریسک حساب خود را به حداقل مقدار ممکن می‌رسانید.

در این باره بیشتر بخوانید: سیگنال ارز دیجیتال چیست؟

در این باره بیشتر بخوانید: آشنایی با اشتباهات رایج تریدرها و درمان آن

منظور از عبارت R/R چیست؟

نسبت ریسک به ریوارد R/R (آر به آر) نامیده می‌شود و از تقسیم مقدار ریسک به مقدار ریوارد معامله به دست می‌آید.

وارن بافت: مبارزه با روند همواره اشتباه است مگر در این یک مورد

برای تبدیل شدن به معامله گر موفق نیاز به تلاش٬ آموزش ٬کنترل هیجانات و صبر دارید. بزرگان بازار٬ افرادی که تجربه زیادی در این زمینه دارند جملات تامل بر انگیزی در ارتباط با بورس دارند.یکی از این جملات که بارها شنیده اید جمله : «هیچ وقت با روند مبارزه نکنید.» است.

اما چرا نباید با روند مبارزه کنیم؟

گاهی معامله گران با خودشان و بورس لج میکنند.ولی متاسفانه لج کردن در بورس بدون هزینه نیست و به راحتی باعث از بین رفتن پولشان می شود.معامله گر سهمی را بدون دلیل کافی و بر اساس پیشنهاد های دیگران و یا حتی تحلیل اشتباه خود خریده است. قیمت سهم در روندی نزولی در حال کاهش است ولی این معامله گر نمی خواهد قبول کند که اشتباه کرده و باید سهم خود را بفروشد و از سهم خارج شود.

همچنان می خواهد در جهت خلاف روند سهم٬ سهام داری کند. و حتی در شرایطی دست به کار بدتری می زند و میانگین را کم میکند.آیا این کار درست است؟ مثل دست و پا زدن بیشتر در باتلاق می ماند.

میانگین کم کردن برای زمانی است که معامله گر از بنیاد سهم مطمعن هستید و به دلیل شرایط کلی بازار یا هر دلیل دیگری قیمت سهم افت میکند و معامله گر از این شرایط در جهت کم کردن میانگین قیمت سهم اقدام میکنید.برای سهمی که بنیاد خوبی ندارد و در روند منفی هم هست میانگین کم کردن مانند دور ریختن پول است.

روند نزولی

نمونه ای از روند نزولی

حالا در روند منفی چه اتفاقی می افتد؟

در روند منفی فشار عرضه معامله گران بالا است.یعنی بیشتر سهام داران فروشنده اند و نه خریدار. این روند برای مدتی طولانی ادامه دار است.برای مثال یک ماه است که هر روز سهم منفی است.یک روز ۲ درصد روز دیگر ۴ درصد و…وقتی قیمت سهم برای مدتی همین روند را دارد نباید با آن مبارزه کنید.نباید با تعصب به تحلیلتان از فروش سهم خود داری کنید.

وقتی در روند منفی سهم اضافه میکند مثل این می ماند که بخواهید با یه لگن آب آتش پلاسکو را خاموش کنید.شدنی است؟!می شود این کار را کرد؟!پولتان را دور نریزید.

در نمودار بالا میبنید برخی از روز ها قیمت برای یک رو مثبت بوده و از نو دوباره منفی شده است. معامله گر باید بداند مثبت شدن یکی دو روز فایده ای ندارد و تا روند حرکتی عوض نشود ماندن در این سهم اشتباه است.

این شرایط برای روند مثبت هم هست وقتی میبینید سهم در روندی مثبت در حال حرکت است برای فروش نترسید.فکر نکنید قرار است از فردا روند صعودی تمام می شود قیمت سهم سقوط خواهد کرد.

ترس

یک استثنا در ارتباط با معامله خلاف جهت روند

در مطلب قبلی (پیشنهاد می شود این مطلب را نیز حتما بخوانید : وارن بافت : ترس و طمع بیجا بلای جان معامله گر ) در ارتباط با P/E برای معامله گر در حال حرکت صحبت شد. گفتیم وقتی افراد طمع کار با بالارفتن قیمت ها در بورس پول بیشتری به بازار می آورند٬ این اضافه کردن پول در نهایت به نقطه ای می رسد که توجیه سرمایه گذاری در بورس را از بین می برد.

این موضوع در ارتباط با سهم هم صادق است.به سایت http://www.tsetmc.com برویدو یک سهم را برای امتجان انتخاب کنید. آنجا می توانید این عدد را ببینید.وقتی یک سهم در روند صعودی است و قیمتش بالا رفته است عدد P/E بیشتر می شود.که این افزایش می تواند نشانه ای برای خروج از سهم باشد.وقتی این عدد بزرگ شد ٬اینجا جایی است که شما باید برخلاف روند عمل کنید و سهم خود را بفروشید. البته حتما خودتان بهتر می دانید که P/E نمی تواند به تنهایی عاملی برای خرید یا فروش یک سهم باشد. P/E یکی از بزار هایی است که باید در تحلیل هایتان از آن استفاده کنید.

یادتان باشد چه در روند صعودی و چه در روند نزولی با روند مبارزه نکنید چون بهترین راه برای از دست دادن پولتان است.

اصول موفقیت در بازارهای مالی

و نوع سرمایه گذاری باید توسط معامله گر رعایت شوند تا در مدت زمان کمتر، بازدهی بیشتری را کسب کند.

معاملات روزانه خود را یادداشت کنید:

یکی از بهترین روشهایی که می تواند به طرز معجزه آسایی معاملات شما را بهبود بخشد و به شکل باورنکردی باعث پیشرفت شما

در پوزیشن گیری شود یادداشت برداری از معاملات روزانه است. این کار باعث می شود در هر معامله افکار و اقدامات خود را همچنان

دنبال کنید و استراتژی معاملاتی خود را بهبود ببخشید. این ارزیابی ساده در طول مدت فقط 26 روز، نتایج شگرفی برای شما دارد.

چند نمونه از سرفصل های مربوط به یک دفترچه معاملاتی :

1-تاریخ
2-زمان
3-قیمت در لحظه ی ورود
4-حجم (lot) معاملاتی که باز شده اند
5-سطح حد ضرر اولیه یا نهایی(استاپ)
6-دلیل وارد شدن به معامله
7-سطح حد سود اولیه یا نهایی(اگر وجود دارد)
8-قیمت در لحظه ی خروج
9-دلیل خارج شدن از معامله
10-نتیجه معاملات

بعضی از سوال هایی که باید از خودتان بپرسید :

1-بازار بعد از ورود من به پوزیشن ، چگونه حرکت کرده است؟
2-اگر معامله سود آور بود ، بازار تا کجا مخالف با من حرکت کرده است ؟
3-اگر معامله با ضرر بسته شده بود، قبل از معکوس شدن تا چه اندازه سودآور بوده است؟
4-استاپ لاس من در شروع و در پایان ترید کجا بود؟
5-جهت روند (trend) زمانی که من معامله را آغاز کردم روی نمودارهای روزانه کجا بود؟
6-اگر معامله سودآور بود، من تا چه اندازه از این حرکت سودآور استفاده کردم؟
7-من چقدر به نقطه ایده آل ورودی مربوط به حرکت بازار نزدیک بودم و چگونه می توانم آن را ارتقا ببخشم؟
8-آیا بعد از ورود من به بازار، خبر یا فاکتور دیگری درباره حرکت بازار منتشر شد؟
9-آیا می توانستم ترید را بهتر مدیریت کنم؟
10-آیا سایز معاملات من خوب بوده یا نیاز به تنظیم دارد؟

البته اینها فقط چند مثال بودند . زمانش که برسد ,شاید نیاز پیدا کنید که اطلاعات بیشتری را ثبت کنید

یا از خودتان سوالات دشوارتری بپرسید .

اما بررسی اقداماتتان بهترین راه است که ببینید آیا نیازی به تغییر یا ارتقاء عملکرد یا استراتژی معاملاتی تان هست یا خیر .

مطمئنا ، موجودی حساب تان هر ماه به شما میگوید که آیا اقدامی که انجام می دهید منطقی است یا خیر ، اما پیشرفت کردن

کلید یک تجارت موفقیت آمیز است و داشتن دفترچه ای از اقدامات و افکارتان نیز بهترین روش برای آنالیز دقیق تصمیمات تجاری تان

در بازارهای مالی است.

که میتوانید از این فایل جهت طراحی پلن معاملاتی خود استفاده کنید.

پلن معاملاتی

واقع بین باشید

شاید سخت ترین و در عین حال مهمترین نکته برای معامله گران مبتدی واقع بین بودن آنها باشد. من متاسفم اما باید به شما بگویم

که شما نمیتوانید شغل خود را رها کرده و با یک حساب 2 هزار دلاری به ساحل بروید. اگر سایت و یا فردی همچین چیزی را به شما

گفت شما باید از آنها دوری کنید زیرا آنها کلاهبردار هستند و هیچ سرنخی از برای معامله گر در حال حرکت انچه در موردش صحبت میکنند ندارند.

آیا شما میتوانید مقدار زیادی پول از راه معامله گری در بازار کسب کنید؟
بله مطمئنا
شاید هیچ حرفه دیگری در دنیا همچین پتانسیل بالایی مانند معامله گری نداشته باشد اما هزینه زیادی باید پرداخت و کار آسانی

نیست حد اقل از نظر ذهنی آسان نیست. شما با انواع مختلفی از تله های ذهنی و اشتباهات عمدی در راه معامله گری

روبرو برای معامله گر در حال حرکت خواهید شد.

واقع بینی چیزی است که شما را در مسیر موفقیت در معامله گری قرار میدهد.

از اینکه معامله ای در خلاف جهت شما حرکت کند واهمه ای نداشته باشید

این خیلی مهم است برای اینکه اکثرمعامله گران مخصوصا اماتورها با دیدن نشانه های اولیه از حرکت قیمت در خلاف جهت آنها

دچار ترس و عکس العمل شدید میشوند. این مشکل در حساب واقعی بسیار بیشتر از حساب مجازی میباشد که به علت تفاوت

احساس در آنهاست بهر حال این یک مشکل است و نیاز به راه حل دارد.

حرکت بازار در خلاف جهت شما طبیعی است. من معاملاتی داشته ام که تا 5 پیپی حد ضرر رفته و پس از آن برگشته و سود زیادی

نصیبم کرده است اگر من میترسیدم و پوزیشن خود را قبل از فعال شدن حد ضرر می برای معامله گر در حال حرکت بستم نه تنها ضرر میکردم بلکه سود زیادی هم

از دست میدادم پس این دلیل اصلی میباشد که چرا باید بگذارید بازار حرکت خود را بکند و تنها به این دلیل که در خلاف جهت شما

حرکت کرده است معاملات خود را نبندید.

این واقعا بسیار ساده است حد ضرر خود را به طور منطقی و در جای امنی قرار دهید حجم معاملات خود را مدیریت کنید و

ریسک دلاری شما مقداری باشد که با از دست دادن آن مشکلی نداشته باشید و اجازه دهید معامله پیش برود معاملات خود را

خیلی جزیی مدیریت نکنید فقط اجازه دهید بازار کار خود را بکند شما هم بروید سراغ تفریح و استراحت خود و روز بعد معاملات خود را

گاهی هیچکاری نکردن با پوزیشن ها بهترین حرکت است.

بدون آموزش وارد نشوید

همیشه برای من جالب بوده است که چگونه بعضی از افراد بدون آموزش و تمرین میخواهند سرمایه خود را در معرض ریسک قرار دهند

و پس ازانکه مقداری از پول خود را از دست دادند تصمیم میگیرند که آموزش ببینند. مانند این است که بدون آموزش خلبانی هواپیما

برانیم که منجر به صدمه دیدن و مرگ خواهد شد و پس از آنها شما تصمیم خواهید گرفت که آموزش ببینید.

بیشتر معامله گران کار مشابهی را برای معامله گر در حال حرکت برای معامله گر در حال حرکت با حسابشان میکنند مانند آنها نباشید. سرمایه خود را در ابتدا صرف اموزش بکنید قبل از هرچیزی

یاد بگیرید که درست معامله کنید و پس از ان پول برای شما جذاب خواهد شد. قبل از آموزش خلبانی خلبانی نکنید.

حس و حال معامله گر در زمان معامله مهم است

اگر شما هم زیاد معامله می‌کنید حتما چنین احساساتی را تجربه کرده‌اید. در واقع، باید به حس و حال خود در زمان انجام معامله

توجه کنید. هیچ کس شما را مجبور به انجام معامله نکرده است، بنابراین اگر به طور مثال کمی سر درد دارید، آن روز را کار نکنید

و به خود استراحت دهید. سعی کنید کار متفاوتی انجام دهید، مثلا کتابی را که مدت‌ها است از کتابخانه امانت گرفته اید و مهلت

آن تمام شده است، تحویل دهید. رفتن به یک پیک نیک هم خوب است.

خواهید دید که بدون هیچ تلاش اضافی همه چیز بهتر پیش خواهد رفت.

یاد بگیرید فقط هنگامی که از چارچوب ذهنی و روحی خوبی برخوردار هستید، معامله انجام دهید.

از این طریق، تصمیمات شما دیگر متاثر از احساسات شما نخواهند بود و در نهایت خواهید توانست با قاطعیت و موفقیت بیشتری

به معاملاتتان ادامه دهید.

حد ضرر خود را خیلی نزدیک قرار ندهید

این خیلی مهم است ومعامله گران سرمایه زیادی از دست میدهند تا این نکته را بفهمند شما باید حد ضرر خود را در فاصله امنی

از نقطه ورود خود قرار دهید. اگر شما حد ضرر خود را خیلی نزدیک قرار دهید قبل از اینکه شانس داشته باشید که بازار در جهت شما

حرکت کند از بازار خارج خواهید شد. به عبارت دیگر ایده معاملاتی شما شاید درست باشد ولی بخاطر اینکه حد ضرر شما خیلی

نزدیک بود قبل از نوسان خاصی از بازار خارج شدید.

** توصیه های ویلیام گن به معامله گران **

1-هرگز اجازه ندهید یک معامله سودآور وارد زیان شود. وقتی سود شما به 3 واحد و بیشتر از آن رسید

نقطه توقف ضرر را به جایی که نه سود و نه زیان باشد بیاورید

2-سرمایه تان را به 10 بخش مساوی تقسیم کنید و هرگز بیشتر از یک دهم سرمایه تان را برای یک معامله به ریسک نیاندازید

3-برای سفارشات حد ضرر تعیین کنید: همیشه با قراردادن حد ضرر نقطه در فاصله 3 تا 5 واحد اقدام به خرید کنید

4-هرگز بیش از سرمایه تان اقدام به خرید نکنید. این امر را به عنوان قانون تغییر ناپذیر خود در بازار قرار دهید.

5-بر خلاف روند بازار معامله نکنید.هرگز تا وقتی از روند بازار (صعودی یا نزولی بودن روند در نمودار) مطمئن نشدید

اقدام به خرید و فروش نکنید.

6-وقتی شک کردید از بازار خارج شوید و تا زمانی که تردید دارید وارد بازار نشوید

7-تنها سهامی که فعال هستند را خرید کنید . سراغ سهامی که حرکت آهسته ای دارند یا متوقف هستند نروید.

8-ریسک را به نسبت مساوی تقسیم کنید. در صورت امکان 4 یا 5 سهم را خریداری کنید. از اینکه تمامی سرمایه تان را

تنها روی یک سهم سرمایه گذاری کنید به شدت پرهیز کنید.

9-هرگز سفارش هایتان را محدود نکنید یا روی یک قیمت ثابت خرید و فروش انجام ندهید. بر اساس قیمت بازار معامله کنید.

10-معامله هایتان را بدون وجود یک دلیل خوب نبندید. با تعیین نقطه توقف زیان برای معامله هااز سودتان محافظت کنید.

ادامه توصیه های ویلیام گن به معامله گران

11-دخیره سازی کنید. بعد از اینکه یک سری از معاملات موفق را تجربه کردید بخشی از سودتان را در حسابی خاص

پس انداز کنید و فقط در پیشامدهای ناگهانی و نا خوشایند از آن استفاده کنید.

12-هرگر تنها برای به دست آوردن سود یک سهم ، آن را خریداری نکنید

13 -هرگز از زیان میانگین نگیرید. این بزرگترین اشتباهی است که یک معامله گر می تواند مرتکب شود.

14-هرگز تنها برای اینکه صبرتان تمام شده است بازار را ترک نکنید یا به دلیل اینکه تحمل صبر را ندارید وارد بازار نشوید.

15-همیشه از سودهای کوچک در مقابل زیان های بزرگ بپرهیزید.

16-هرگز حد ضرر یک سفارش را حذف نکنید.

17-هنگام خرید سهامی را انتخاب کنید که کمترین حجم عرضه را دارند و برای فروش سهامی که بیشترین عرضه را دارند

در اولویت قرار دهید.

18-هرگر اقدام به Hedge (خرید و فروش تامینی) نکنید. اگر مالک سهامی هستید که قیمت آن شروع به پایین امدن کرده است

هرگز سهام دیگرتان را نفروشید تا زیان آن را جبران کنید. از بازار خارج شوید زیان تان را متقبل شوید

و در انتظار یک موقعیت مناسب دیگر بمانید.

19-هرگز موقعیت تان دربازار را بدون یک دلیل خوب عوض نکنید. هنگامیکه معامله می کنید آن را براساس یک سری دلایل مناسب

یا برنامه ای مدون به انجام برسانید و تا زمانی که یک نشانه روشن از تغییر در روند را ندیده اید از بازار خارج نشوید.

20 -از افزایش ناگهانی معاملات بعد از یک دوره موفق و سودآور در معامله پرهیز کنید.

۲۱ پاراگراف برتر کتاب معامله‌گر منضبط از مارک داگلاس

کتاب معامله گر منضبط

کتاب معامله گر منضبط

همه معامله گران (چه برنده و چه بازنده)، تجربیات مشابهی دارند. قصد داریم به خلاصه‌ای از برای معامله گر در حال حرکت کتاب معامله گر منضبط، اثر مارک داگلاس بپردازیم. اکثر معامله گران حرفه‌ای کتاب‌های مارک داگلاس را به عنوان راهنمای ورود به بازار نمی‌دانند. بلکه کتاب‌هایی می‌دانند که مطالعه آنها برای هر معامله‌گری که خواهان موفقیت و کسب سود در بازارهای مالی است ضروری است. داگلاس در کتاب معامله گر منضبط و همچنین سایر کتاب‌هایش به صراحت بیان می‌کند که موفقیت در تجارت ۸۰ درصد روانی و تنها ۲۰ درصد به روش های معامله گری اعم از تکنیکال و فاندامنتال بستگی دارد. در این مقاله که توسط تیم محتوای کالج تی بورس تهیه گردیده، ۲۱ پاراگراف برتر از کتاب معامله گر منضبط را برگزیده‌ایم. به طور خلاصه مراحل لازم برای بدست آوردن موفقیت در محیط بازارهای مالی را بیان کرده‌ایم. با ما همراه باشید…

تجربه مشترک همه معامله گران

هر دو گروه به‌هرحال در نقطه‌ای از حرفه معامله‌گری خود، تشویش، اضطراب، ناکامی و درد روانی ناشی از شکست را تجربه کرده‌اند. آن عده‌ی کوچک از معامله‌گرانی که موفق به عبور از این مرحله و گردآوری ثروت شده‌اند، کسانی بوده‌اند که عاقبت خود را برای شناخت موانع پیچیده‌ی روان‌شناختی در حیطه‌ی معامله‌گری و غلبه بر این موانع به‌زحمت انداخته‌اند. البته این کار حتی برای بهترین و باهوش‌ترین آن‌ها، چندین سال به طول انجامیده است.

اندیشیدن و کسب آمادگی، لازمه دوام در بازار بورس

سرمایه گذاری در بورس

معامله‌گرانی که وقت صرف می‌کنند تا بیندیشند و آمادگی کسب کنند در بازار دوام خواهند آورد. و احتمالاً کامیاب خواهند شد. تنها عده‌ی معدودی از معامله گران به این درک رسیده‌اند که تنها خودشان مسئولیت کامل نتایج اعمال خود را بر عهده‌ دارند. حتی تعداد کمتری از آن‌ها، الزامات روان‌شناختی این‌چنین درکی را پذیرفته‌اند. و می‌دانند باید در قبال آن‌ها چه‌کار کنند.

تعداد اندکی از معامله‌گران صاحب سود می‌شوند!

علی رقم رشد عظیم خدمات در حوزه معامله‌گری، یک واقعیت اجتناب‌ناپذیر هنوز باقی است. کماکان تعداد اندکی از معامله گران کارآزموده، درصد بزرگی از سود را از بازار می‌گیرند. و هرساله معامله گرانی که علم پایینی دارند بازنده های بازار هستند.

سود یک معامله گر در مقابل ضرر صدها معامله گر دیگر در بورس

موفقیت در بورس

در معاملات آتی به ازای هر یک دلار که یک معامله‌گر به‌عنوان سود شناسایی می‌کند، یک معامله‌گر دیگر باید متضرر شود. به‌عبارت‌دیگر، آن سودی که آن عده‌ی اندک به‌صورت مستمر از بازار کسب می‌کنند، مستقیماً از جیب صدها معامله‌گر دیگری می‌آید که با فداکاری، آن عده قلیل را در موفقیت‌های روزانه‌شان یاری می‌دهند!

موفقیت در گرو پیروی از فرصت ها

ازآنجا که سیستم‌های معامله‌گری تعریفی از فرصت‌ها در خود دارند و طبق آن‌ها پیشنهاد‌هایی را ارائه می‌کنند، پیروی از پیشنهاد‌های آن‌ها می‌تواند به پرورش یک سری از مهارت‌ها منجر شود. اما باید دانست که این پیشنهاد‌ها، بیشتر جنبه راهنمایی برای یافتن یک مسیر مناسب را دارند. اما یک مهارت واقعی نه‌تنها مسیر را نشان می‌دهد، بلکه به‌طور خودکار شروع به رهبری فرد در این مسیر هم می‌کند. یک الگوی فکری، سازمان دهنده‌ی همه‌ی مهارت‌هاست و برای معامله گر در حال حرکت تعیین می‌کند که کدام مهارت و در چه زمانی باید مورد استفاده قرار گیرد.

معامله گری کار آسانی نیست!

اعتقاد به اینکه معامله گری کار آسانی است. یکی از دلایل اصلی بروز این توقعات نابه‌جا و احتمالاً بزرگ‌ترین دلیلی است که چرا اغلب معامله گران قبل از فنا کردن سرمایه خود نمی‌توانند حتی از مراحل اولیه رشد عبور کنند.

تله روانشناختی

کتاب معامله‌گر منضبط

شروع به معامله گری با این فرض که معامله گری کار آسانی است. یک تله روان‌شناختی است که تقریباً همه معامله گران را به دام می‌اندازد. اما فهمیدن دلیل آن کار سختی نیست. و در واقع به معیارهایی که شخص برای ارزیابی عملکرد خود و اندازه‌گیری میزان پاداش خود در نظر می‌گیرد برمی‌گردد. چهار فاکتور: زمان، کار، خبرگی و دستمزد در این معیارها نقش اساسی دارند.

شما قواعد بازی را تعیین کنید

برداشتی که از هر تغییر معین در قیمت دارید نتیجه باورهای شماست. به‌عبارت‌دیگر، به‌عنوان یک معامله گر مدام در حال ارزیابی گرانی ها، ارزانی قیمت ها بر مبنای عقاید خود در مقایسه با آینده هستید. چرا که این تنها راهی است که می‌توانید با خرید در قیمت پایین و فروش در قیمت بالا (بازار نقدی سهام و آتی) و یا با فروش در قیمت بالاتر و سپس خرید در قیمت پایین‌تر (در بازار آتی) سود کسب کنید. تا مادامی‌که قیمت‌ها در نوسان هستند، می‌توانید این بازی خرید و فروش را انجام دهید و سود کسب کنید. این موقعیت برای همه معامله گران دیگر به‌طور یکسانی وجود دارد. و هر کس، نحوه‌ی بازی خود را بر اساس اهداف، باورها، ادراک و قواعد خود خلق می‌کند. و شما هم همین کار را می‌کنید.

کسب سود بدون مهارت در بورس!

بدون شک این امکان وجود دارد شخص بدون داشتن مهارت‌های مناسب بتواند در بازار پول دربیاورد. ولی بدون شک در ادامه دوباره همه آن را به بازار پس خواهد داد و مقداری هم از جیب، روی آن خواهد گذاشت که ماحصل آن چیزی جز همان زنجیره‌ی ناامیدی، درد، صدمات روانی و درنهایت ترس دائمی نخواهد بود.

عکس‌العمل مناسب معامله گر در شرایط خاص

اگر نشان دادن عکس‌العمل مناسب به شرایط خاص یک محیط (بدون آسیب زدن به خودتان)، فراتر از مهارت‌های شماست. پس حتماً نیاز است تا قواعد و محدودیت‌هایی را ایجاد کنید تا وقتی‌که کاملاً یاد نگرفته‌اید. که چگونه به بهترین نحو حافظ منافع خود باشید، راهنمای شما باشند.

باورهای ذهنی معامله گر هنگام ورود با خروج کاملا متفاوت است!

سود خرید سهام

در حین ورود به معامله، تمام باورهای ذهنی شما در مورد مسائلی چون فرصت در برابر تهدید، احساس جا ماندن از بقیه، نیاز به یک‌چیز مطمئن، اشتباه نکردن و از همه مهم‌تر امکان بردن سودهای کلان، دست‌به‌کار می‌شوند. در حین خروج نیز تعاریف ذهنی شما از طمع، زیان، شکست و … نقش‌آفرین هستند. و ذهن شما درگیر این مسائل است. با توجه به این موارد و همچنین در نظر گرفتن پتانسیل سودهای کلان، به‌راحتی می‌توان درک کرد. که چرا برای اغلب معامله گران، ورود به معامله خیلی آسان‌تر از خروج از معامله است.

معامله گرانی که فرصت کسب سود را فراهم می‌کنند.

در بازار برخلاف محیط اجتماعی، مدارک دانشگاهی، شأن اجتماعی، میزان شهرت و حتی ضریب هوشی بالا، برای شما هیچ حقی ایجاد نمی‌کند. در اینجا فقط نیروی معامله‌گرانی که اقدام به خرید یا فروش باعث حرکت قیمت ها می‌شود و حرکت قیمت ها موجب خلق فرصت ‌ها می‌شوند. و فرصت‌ها می‌توانند سود ایجاد کنند و کسب سود، همه آن چیزی است که معامله گران به دنبال آن هستند.

معامله گری بدون حرص و طمع

یکی از فاکتور های موفقیت مستمر این است که هدف‌تان این باشد که یاد بگیرید که همیشه به بازار اجازه دهید تا به شما بگوید که احتمالا چه خواهد کرد. نه این که شما برای بازار وظیفه تعیین کنید. و همچنین اجازه دهید بازار تعیین کند که چه مقدار «کافی» است. اما مسلما وقتی سیستم اعتقادات شما در مورد مفاهیمی مانند ضرر، اشتباه، حرص (ترس ناشی از این باور که هیچ مبلغی کافی نیست.) و انتقام، کاملا مستقل از بازار عمل می کنند. این کار بسیار سخت است.

بازار به شما خواهد گفت در قدم بعدی چه خواهد کرد

هر چقدر بتوانید خود را از آثار منفی باورهای‌تان در مورد زیان، اشتباه کردن و انتقام گرفتن از بازار برهانید. به همان اندازه قادر خواهید بود تا به بازار اجازه دهید تا خودش به شما بگویید در قدم بعدی چه خواهد کرد. یک همبستگی مستقیم بین این دو موضوع وجود دارد. اما بیشتر افراد از این همبستگی آگاهی ندارند. و بازار را از یک منظر مخدوش نظاره می‌کنند.

قوانین کمتری برای خود ایجاد کنید

در یک محیط نامحدود، هر چقدر قوانین کمتری برای خود ایجاد کنید، کمتر جوابگوی خود خواهید بود. و راحت‌تر با نیروی جمعیت به این‌سو و آن‌سو خواهید رفت و کنترل کمتری بر خود خواهید داشت.

نادانی محض

اگر ندانید در معاملات قبلی چه شد که سود کردید، واضح است که حالا نمی‌دانید چه کار کنید تا این بار بجای سود، زیان نصیب‌تان نشود.

معامله گری که کاملا به خود اعتماد دارد

به خاطر داشته باشید که بازار نمی‌تواند به معامله گری که کاملا به خود اعتماد دارد و می‌داند که در هر لحظه و تحت هر شرایطی، بهترین عکس‌العمل را برای حفظ منافع خود نشان خواهد داد، کوچک ترین آسیبی برساند. اما قبل از آنکه افراد بتوانند چنین اعتمادی به خود بکنند باید بتوانند موانع روانی موجود بر سر راه خود را شناسایی و برطرف کنند.

یاد بگیرید با بازار حرکت کنید

در محیط معامله گری، تمام نتایج وابسته به تصمیمات شماست. و قدرت تغییر هیچ چیزی به جز ذهن خود را ندارید. تنها چیزی که برای خلق نتایج خوشایندتر در اختیار دارید داشتن ذهنی انعطاف پذیر است. باید یاد بگیرید که چگونه با بازار حرکت کنید و با آن هماهنگ باشید.

شاخص مهارت معامله گر

هر چقدر خوش‌بین‌پذیری را در ذهن خود تقویت کنید، متوجه خواهید شد که بازار سطح پیشرفت مهارت های شما را به خودتان انعکاس می‌دهد. اطلاعاتی را در اختیارتان می گذارد که نشان می‌دهند روی چه چیزهایی بیشتر باید کار کنید تا موفقیت بیشتری کسب کنید. در این صورت هر لحظه، به یک شاخص برای اندازه‌گیری مهارت های شما و نیز اندازه‌ی حس ارزشمندی خودتان تبدیل می‌شود، که پایه محکمی برای یادگیری و بهبود است.

بدون ترس بهتر می‌توان برنده شد.

برای موفقیت در بازار، باید باور کنیم که بدون ترس بهتر می‌توان برنده شد. چرا که در این حالت بهتر می‌توان شرایط را ارزیابی کرد. و انتخاب‌های بیشتری را درک نمود. کاری که باید انجام دهیم این است که ذهن خود را از هر چیزی که ممکن است تمرکز ما را محدود نماید یا از ورودی دسته‌ی خاصی از اطلاعات به ذهن ما جلوگیری کند، رها کنیم.

معامله گری کار آسانی نیست!

معامله گر هایی که فعلا بر این باورند که «معامله گری کار آسانی است». کی متوجه می شوند که معامله گری آسان نیست؟ چه چیزی این باور نادرست آن‌ها را به چالش خواهد کشید؟ مسلما دردورانی ناشی از نا امیدی، وقتی که ببینند توانایی رسیدن به اهدافشان را ندارند.

پایان اعتبار یک باور نادرست

وقتی اعتبار یک باور نادرست به چالش کشیده شود چه اتفاقی می‌افتد؟ دنیایی از اطلاعات جدید در برار چشمان ما ظاهر می‌شوند. که به ما یاد می‌دهند. چگونه با افزایش سطح ارتباط و درک خود از محیط معامله گری، تعامل بهتری با آن برقرار کنیم.

بهترین ترجمه کتاب معامله‌گر منضبط

برای خرید کتاب‌های ترجمه شده‌ای که زبان مادری نویسنده آن با زبان رسمی و رایج کشور شما متفاوت است، توجه به شخص مترجم از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. اگر شخص مترجم درک و دانش کافی درباره موضوع و مفهوم کتابی که، دست به ترجمه آن زده نداشته باشد؛ قطعا باعث نارضایتی خوانندگان از خواندن ترجمه آن کتاب یا برداشت‌های اشتباه از اصل مطلبی که نویسنده به دنبال منتقل کردن آن بوده است، توسط مخاطبان می‌شود. کتاب معامله‌گر منضبط که توسط معامله‌گر پیشکسوت، آقای مارک داگلاس به رشته تحریر درآمده است، نیز توسط مترجمان مختلفی در داخل کشور ترجمه شده که در اینجا با توجه به نظرات مخاطبان از کیفیت هر یک از این ترجمه‌ها، بهترین و بدترین ترجمه‌ها را بیان می‌کنیم. کتاب معامله‌گر منضبط با عناوین مشابهی مانند معامله‌گر با نظم یا معامله‌گر منظم به زبان فارسی، توسط مترجمانی از جمله احسان سپهریان، الهام بابایی، محسن جعفری، مهدیه مهدیان و فاطمه فراهانی ترجمه شده است. بنا به دیدگاه مخاطبان ترجمه‌های احسان سپهریان و الهام بابایی جزو بهترین ترجمه‌های کتاب معامله‌گر منضبط هستند. این درحالی است که ترجمه‌های محسن جعفری، فاطمه فراهانی و مهدیه مهدیان سطح مطلوبی از رضایت خوانندگان را جلب نکردند و در گروه ترجمه‌های خوب کتاب معامله‌گر منضبط قرار نمی‌گیرند.

نتیجه گیری:

هدف نویسنده از کتاب معامله برای معامله گر در حال حرکت گر منضبط، این است که به معامله گران بازارهای مالی بفهماند که چه مواردی برای موفق شدن در این بازار لازم دارند. خودشناسی، انضباط و بازنگری شخصیتی از موارد مهمی است که معامله گران باید از آن آگاه باشند. در واقع، می‌توان گفت “انضباط” تفاوت میان یک معامله‌ گر مبتدی و حرفه‌ای است. برای منضبط شدن در معاملاتمان باید با سبک زندگی معامله گران بزرگ آشنا شویم. و از آنها در زندگی خود الگو بگیریم. از این جهت، کالج تی بورس با برگزاری دوره “سبک زندگی معامله گر” به شما در این راستا کمک می‌کند. اگر شما هم کتاب معامله گر منضبط را مطالعه کرده‌اید. نظرات خود را راجع به این کتاب با ما در میان بگذارید.

آموزش نحوه کار با حد ضرر متحرک (Trailing Stop) در متاتریدر

حد ضرر متحرک

شاید بسیاری از شما به عنوان معامله‌گر حداقل یکبار در موقعیتی قرار گرفته‌ باشید که یک معامله خرید یا فروش را باز کنید، دستور برداشت سود را به فاصله ۵۰-۷۰ واحد (پیپ) از نقطه ورود و حد ضرر را به فاصله ۳۰-۴۰ واحد از نقطه ورود قرار دهید ولی مجبور شده باشید که میز کارتان را ترک کنید تا به دیگر کارهایشان بپردازید. اما زمانی که بازگشتید متوجه شدید که قیمت تا چند پیپی تارگت پیش رفته اما به آن نرسیده؛ در عوض برگشته و به استاپ‌لاس برخورد کرده است. حال این سوال مطرح می‌شود که آیا واقعا می‌شد به روشی از بروز چنین وضعیت‌هایی پیشپیری کنیم؟ بله، با استفاده از حد ضرر متحرک (Trailing Stop) البته که می‌شد.

اینجاست که اهمیت موضوع حد ضرر متحرک (Trailing StopLoss) یا حد‌ ضرر شناور به عنوان ابزار معامله‌گر مشخص می‌شود.

حد‌ ضرر متحرک چیست و چه کاربردی دارد؟

همانطور که می‌دانید حد ضرر ابزاری برای محدود کردن ضرر است در زمانی که قیمت در خلاف جهت معامله حرکت می‌کند. وقتی که پوزیشن به سود می‌رسد، شما می‌توانید استاپ‌لاس را به صورت دستی به سطح سر به سر (سطحی که استاپ‌لاس از نقطه ورود شما فراتر می‌رود) یا محدوده‌ای که حد ضرر وارد سود می‌شود، جابجا کنید. به عبارت دیگه دستور حد‌ضرر فقط در جهت سود حرکت می‌کند.

وقتی که معامله‌گر نتواند یا نخواهد تمام وقت پای معاملات بماند، حد‌ ضرر شناور به طور اتوماتیک برای ساماندهی برنامه‌ها استفاده می‌شود. حد‌ضرر دنبال‌کننده نسخه بهینه شده حد‌ ضرر ساده (استاپ لاس) است، که به‌طور قابل ملاحظه‌ای سود را افزایش می‌دهد.

به لطف این ابزار، معامله‌گر‌ها می‌توانند استاپ‌لاس را مطابق با شرایط و تغییر قیمت، ایجاد و اصلاح کند، بدین ترتیب سود آن‌ها از نوسانات غیرمنتظره قیمت محافظت می‌شود.

این ابزار به‌خصوص در صورت حرکات سریع و شدید قیمت بسیار کاربری است، و همچنین در مواردی که معامله‌گر فرصت و وقت کافی برای تماشا و چک کردن بازار را ندارد به کار می‌رود.

کار با حد‌ ضرر متحرک

حد‌ ضرر متحرک همیشه به معامله باز محدود است یعنی قبل از قرار دادن حد‌ضرر شناور معامله‌گر باید معامله ای را باز کند. الگوریتم حد‌ ضرر دنبال‌کننده در ترمینال معامله گر انجام می‌شود نه در سرور بروکر مثل حد ضرر. بنابراین اگر پلتفرم خود را ببندید، حد ضرر متحرک کار نمی‌کند.

برای قرار دادن حد‌ضرر دنبال‌کننده در متاتریدر ۴، ابتدا ترمینال را باز کنید سپس context menu را کلیک کنید و حد‌ ضرر دنبال‌کننده (trailing stop) رو انتخاب کنید.

سپس از لیست فاصله مورد نطرتان را بین حد‌ضرر و قیمت فعلی انتخاب کنید.

برای هر معامله باز تنها یک حد‌ ضرر‌ دنبال‌کننده می‌توان قرار داد.

وقتی تمام مراحل به پایان رسید ترمینال به محض تغییرات جدید قیمت، میزان سود معامله باز فعلی را بررسی می‌کند. وقتی سود با سطح مشخص شده برابر یا بیشتر از آن شود، حد‌ ضرر متحرک به صورت خودکار قرار داده می‌شود.

حد ضرر در فاصله تعیین شده از قیمت فعلی قرار می‌گیرد. از این پس، اگر با حرکت قیمت سودآوری معامله بیشتر شود، حد‌ ضرر متحرک به طور خودکار قیمت را دنبال می‌کند. اگر سودآوری کاهش یابد، حد ضرر تغییری نمی‌کند. بنابراین سطح ریسک به صورت خودکار بهینه می‌شود یا سود در آن قفل می‌شود.در همین حین، هرگونه اصلاح خودکار حد ضرر در زبانه ثبت وقایع (log) سیستم درج می‌شود.

با انتخاب گزینه “None” در منو می‌توان حد‌ضرر دنبال‌کننده را خاموش کرد. با انتخاب پاک کردن تمامی سطوح (Delete all levels) می‌توان حد‌ضرر متحرک را از تمام پوزیشن های باز و سفارش‌های در حال انتظار خاموش کرد.

باید همیشه به یاد داشته باشید که حد‌ضرر متحرک در ترمینال برنامه معامله‌گر کار می‌کند، نه در سرور کارگزار. بنابراین اگر ترمینال خاموش شود، حد‌ضرر متحرک کار نمی‌کند. اگر ترمینال خاموش شود، فقط حد ضرر اولیه قرار داده شده توسط حد‌ضرر متحرک کار خواهد کرد و دیگر جابجایی در کار نخواهد بود.

حد‌ضرر دنبال‌کننده (Trailing Stop) فقط با ورود هر تیک قیمتی ( یعنی با تغییر قیمت) اجرا می‌شود. اگر بیش از یک سفارش باز با حد‌ضرر متحرک برای یک نماد وجود داشته باشد، فقط حد‌ ضرر متحرک سفارشی که آخرین بار باز بوده است، اجرا می شود.

توجه: هنگام قرار دادن حد‌ضرر متحرک، توجه داشته باشید که یک واحد در جفت ارزهای با ۵ رقم اعشار با یک واحد در سیستم استاندارد متفاوت است. به عبارت دیگر، ۴۰ واحد در سیستم اعشار ۴ رقمی معادل ۱۰ برابر ۴۰ واحد در سیستم اعشار ۵ رقمی است. (۴ واحد در سیستم ۴ رقمی برابر ۴۰ واحد در سیستم ۵ رقمی برای معامله گر در حال حرکت است.)

به عنوان مثال، بعد از اینکه قیمت ۴۰ واحد در مسیر انتخاب شده حرکت کرد و به ۱.۱۲۱۰۹ رسید، حد‌ضرر متحرک به طور خودکار حد ضرر را به سطح سربه‌سر جابجا می‌کند که ۱.۱۱۷۰۹ است و اگر افزایش قیمت ادامه پیدا کند، حد ضرر به حرکت کردن ادامه می‌دهد به طوری که ۴۰ واحد با قیمت فاصله داشته باشد.

حد‌ ضرر متحرک به عنوان عنصری از یک سیستم معاملاتی

بسیاری از شما می‌دانید رصد کردن معامله چیست؛ اما اکثر شما فقط در مورد آن چیزی شنیده‌اید.

در اصل بیشتر معامله‌گرهای مبتدی تفاوت بین رصد کردن و نگاه کردن ساده پوزیشن باز را درک نمی‌کنند. حد ضرر متحرک ابزاری برای دنبال‌کردن (رصد کردن) معاملات است.

به عنوان یک قانون، حد ضرر متحرک (Trailing Stop) در روند یا استراتژی های ایمپالس استفاده می‌شود؛ اگرچه در هر شرایط دیگری نیز می‌تواند استفاده شود.

به طورمثال، وقتی قیمت به خط حمایتی خود در کانال صعودی برمی‌گردد، معامله‌گر یک معامله خرید با حد سودی در نزدیکی خط مقاومت و حد ضرری زیر آخرین کف قبلی قرار می‌دهد. با این وجود، از آنجاکه بازار یک محیط خطی نیست و جهت حرکات می‌تواند به طور تصادفی در آن تغییر کند، برخی عوامل می‌توانند از رسیدن قیمت به حد سود جلوگیری کنند. از این رو، ممکن است دفعه بعد که معامله‌گر به معامله نگاه می‌کند، ممکن است بجای رسیدن به حد سود سود، برخورد با حد ضررش را ببیند. با‌این‌حال، اگر حد‌ ضرری قرار داده نشده باشد، ممکن است در صورت نوسان زیاد منجر به افت حساب جدی و زیادی شود.

در معاملات واقعی، حد‌ضرر متحرک فقط الگوریتمی برای جابجایی حد‌ضرر به صورت خودکار نیست. این یک مانور تاکتیکی است که معامله‌گر می‌تواند به صورت دستی راه اندازی کند. در چنین شرایطی، معامله‌گر از اصل و منطق حرکاتی متفاوتی استفاده می‌کند. برای این نوع معاملات اندیکاتورهای توقف و معکوس (SAR) استفاده می‌شود. به طور مثال اندیکاتور های Parabolic Sar ، VoltyChannel_Stop ، Fractals و ….

تنظیم حد ضرر متحرک با استفاده از اندیکاتور Parabolic Sar تنظیم حد ضرر متحرک با استفاده از اندیکاتور VoltyChannel_Stop تنظیم حد ضرر متحرک با استفاده از اندیکاتور Fractals

استفاده از این اندیکاتورها ممکن است بخشی از یک سیستم معاملاتی باشند که در آن معامله‌گر نه تنها سطح حد سود را تعیین کند، بلکه درعین حال اگر زمانی قیمت بر خلاف پوزیشن معامله‌گر حرکت کرد، با جابجایی حد ضرر معامله‌گر می‌تواند از ضرر یا کاهش سود معاملات خود جلوگیری کند.

خلاصه

حد‌ ضرر متحرک (Trailing Stop) روشی بسیار انعطاف پذیر و راحت برای استفاده از حد‌ضرر (استاپ‌لاس) است. معامله‌گر با استفاده از این ابزار می‌تواند تا از کل پتانسیل بازار استفاده کند و به طور همزمان خطر ضرر زیاد را کاهش دهد. انتقال خودکار حد ضرر به خصوص در زمانی که معامله‌گر خود به تنهایی نمی‌تواند شرایط را کنترل کند، می‌تواند کمک شایانی برای وی تلقی شود.



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.