چرخه شکست در کمین معامله گران هیجانی


بازار هیچ گاه به ما قول نداده که تمام خواسته‌های ما را به ما هدیه کند!

چرخه شکست در کمین معامله گران هیجانی

شکست در معامله گری بورس

خلبانی را تصور کنید که قرار است برای اولین بار، به تنهایی و بدون کمک دیگران، هواپیمای خود را به پرواز درآورد. او آموزش های مخصوص خلبانی را دیده و اکنون اضطراب اولین پرواز را دارد. توصیه مهم استاد به او این است: “فقط اشتباه نکن.” شکست در معامله گری برای معامله گران تازه وارد هم شبیه به شرایط خلبان تازه کار است.

شکست در معامله گری بورس

اما اشتباهات معامله گری چیست که نباید آن را انجام داد؟

به راحتی می‌توان از روی درک صحیح احساسات و هیجات خود، شرایط روحی که در آن هستیم را بشناسیم. با این شناخت، پیش‌بینی درستی از رفتارها و عکس‌العمل‌های بعدی خود داشته باشیم تا در دام چرخه شکست نیفتیم.

در واقع ما معتقدیم که سلسه رفتارها و عکس‌العمل‌های ما در شرایط مختلف بازار کاملا قابل پیشبینی خواهد بود. اگر بدانیم چرخه شکست چیست و شامل چه رفتارهایی می‌شود.

در این مقاله سعی شده است که رفتارها و احساسات اشتباهی که ما را از مسیر موفقیت دور کرده و در چرخه شکست گرفتار می‌کند، بشناسیم.

شکست در معامله گری بورس

۱- انگیزه و حس مثبت، حلقه آغازین چرخه شکست

برای انجام فعالیت‌های جدید ما نیاز به انگیزه و حس مثبت داریم. در حرفه معامله گری، انگیزه می‌تواند ناشی از اهداف مالی نظیر خرید خانه، خرید اتومبیل و یا دیگر انگیزه‌های مشابه باشد.

معامله گران تازه وارد به عرصه معامله گری که آموزش های کافی برای تحلیل بازار بورس را آموخته‌اند، با حس مثبت ناشی از بلد بودن و انگیزه و هدف کافی، اولین معاملات خود را آغاز می‌کنند. طبیعتا به این خاطر که به تمام آنچه آموزش دیده‌اند به درستی عمل می‌کنند، نتیجه مثبت از بازار گرفته و اعتماد به نفس شان بالا می‌رود.

و این چرخه تکرار می‌شود: عملکرد صحیح، اعتماد به نفس و عملکرد صحیح.

اما تجربه نشان می‌دهد این چرخه باعث افزایش اعتماد به نفس کاذب افراد نیز می‌شود. در مرحله‌ای، فرد گمان می‌کند که هیچ خطایی ممکن نیست انجام دهد. در همین نقطه، ارتباط معامله گر با بازار قطع می‌شود. ذهن معامله گر بجای تمرکز بر سیگنال های بازار به خواسته‌های خود، متمرکز می‌شود. و این حلقه آغازین چرخه شکست است.

شکست در معامله گری بورس

بازار هیچ گاه به ما قول نداده که تمام خواسته‌های ما را به ما هدیه کند!

۲- حلقه دوم چرخه شکست:

همزمان با قطع رابطه ذهنی فرد با بازار، با بروز حس طمع، شرایط بدتر نیز می‌شود. در این حالت، معامله گر خود را جزو برترین معامله گران متصور می‌کند. اما بجای تمرکز بر روند بازار بر خواسته‌های خود تمرکز کرده و متوجه سیگنال های منفی بازار نیست. او نمی‌تواند بپذیرد که سودآوری‌اش کاهش یافته است. این انکار و عدم پذیرش واقعیت، فکر و حتی جسم معامله گر را دچار تنش‌های عصبی می‌کند. تنش‌های عصبی در بدن ما سبب ترشح هورمون‌هایی می‌شود که اندوه و رنج را در سطح بالایی نگه چرخه شکست در کمین معامله گران هیجانی می‌دارد.

در این وضعیت روند بازار ممکن است دو حالت را در پیش بگیرد:

  1. یا بازار با روند مثبت ادامه خواهد داد که این امر باعث می‌شود، معامله گر پاداشی اتفاقی از بازار دریافت کرده و نجات یابد و به حس راحتی دست پیدا کند. اما در حالت تنش عصبی و ترس، سطح یادگیری بسیار پایین می‌آید. و معامله گر قادر نخواهد بود که از این تجربه درس بگیرد.
  2. اما اگر بازار همچنان با روند منفی ادامه یابد، شرایط سخت تر شده. معامله گر وارد فاز شوک و شکست عاطفی می‌شود. خاطرات شکست‌های گذشته و اتفاقات قبل در ذهنش مرور می‌شود. تا حدی که فشار بر روی معامله گر افزایش یافته و او دچار خشم می‌شود.

هیچ وقت بازار شکست نمیخورد!

۳- حلقه سوم چرخه شکست:

خشم حالتی روحی است که سطح انرژی فرد را برای انجام عکس‌العمل بالا می‌برد. این عکس‌العمل همان طغیان و انتقام جویی است. انتقام از بازار بصورت مخالفت با تمام رفتارهای بازار بروز می‌کند. مثلا در بازار صعودی، انتقام گیرنده سهم خود را می‌فروشد و در بازار نزولی، سهم را می‌خرد.

در چرخه شکست، انتقام از بازار بی معناست. زیرا مسلما تنها کسی که متضرر خواهد شد، فرد معامله گر است.

شکست در معامله گری بورس

خطر تنبیه خود با پذیرش ریسک های بالا!

۴- حلقه چهارم چرخه شکست:

در پی این ضرر جدید، خشم فرد عمیق ترشده و معامله گر، مسبب این ضرر را خودش می‌داند و این شروع مرحله افسردگی است. فرد خود را بابت قانون‌شکنی و عمل نکردن به سیستم معاملاتی گناه کار می‌داند. و بصورت ذهنی خود را لایق تنبیه می‌داند. تنبیه، مانند پذیرش ریسک‌های بزرگ و بی مورد!

افسردگی حس انرژی را کاهش می‌دهد و فرد عقب نشینی کرده و درونگرا می‌شود. از هیچ چیز لذت نمی‌برد و دچار نوعی نا آرامی می‌شود. حالت افسردگی ممکن است از چند ماه تا چند سال نیز طول بکشد. در نهایت بعد از گذر از افسردگی، فرد اشتباهات خود را می‌پذیرد.

این چرخه در بلند مدت نیز تاثیرات خود را دارد. فرد بعد از عبور از این چرخه، دچار ترسی شرطی شده می‌شود و فقط بازآموزی می‌تواند این ترس را از بین ببرد و ذهن را متعادل کند. همچنین باعث می‌شود حس مثبت را برای شروع مجدد، بالا ببرد.

اما باید این پیش فرض را قبول کنند که انحراف و اشکال، در ذهن او، در طمع و جدا شدن از اتصال با بازار و گرفتار شدن در چرخه شکست است.

نتیجه گیری

آگاهی داشتن از این نکته مهم که رفتارهای معامله گران در بازار تقریبا قابل پیش‌بینی است. حتی برخی از این رفتارها و هیجانات باعث بروز سلسله عکس‌العمل‌های مضری در حرفه معامله گری می‌شوند. در شناخت چرخه شکست، برای هر فرد تازه وارد به دنیای معامله گری و افرادی که حس می‌کنند در مسیر موفقیت قرار ندارند، لازم و ضروری است. تا بتوانند به راحتی احساسات و انرژی خود را مدیریت کنند. از این چرخه شکست خارج شده و در مسیر موفقیت گام بردارند.

کالج تی بورس با ارائه مقالات رایگان آموزش بورس در زمینه‌های تحلیل بنیادی، تحلیل تکنیکال، مدیریت سرمایه، رفتارشناسی سهام و روانشناسی بازار این هدف را دنبال می‌کند. این آموزش‌ها شما را در تصمیم گیری بهتر در بازار سرمایه یاری دهد.

سوار ترن احساسات معامله گران نشو

ترن احساسات معامله گران - چرخه احساسات معامله گران

ترن احساسات معامله گران - چرخه احساسات معامله گران

 Your browser does not support the video tag. قطعاً اگر در یکی از بازارهای مالی مثل بورس ایران، فارکس، کریپتوکارنسی (ارز دیجیتال) و بورس جهانی مدتی فعالیت داشته باشید؛ می‌دانید که نوسان ذات بازارهای مالی هست. افرادی که در این بازارهای مالی فعالیت دارند با توجه به نوسانات بازار درگیر یک چرخه احساساتی می‌شوند. این چرخه احساسات معامله گر را ما به ترن احساسات معامله گران تشبیه کرده‌ایم که در بعضی مواقع باعث نابودی معامله گران می‌شود. اما در مسیر این چرخه احساسات ما درگیر چه حالاتی می‌شویم و این احساسات چرا به وجود می‌آید؟ حتماً تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید تا شرایط احساسی بازار را بهتر درک کنید، اینکه الآن در چه مرحله‌ای از چرخه احساسات هستید تا بتوانید بر اساس شرایط مختلف بهترین تصمیم را بگیرید.

مرحله اول چرخه احساسات معامله گر: حس خوش‌بینی

اولین احساسی که اکثر افراد در بدو ورود به بازارهای مالی درگیر آن می‌شوند حس خوش‌بینی هست. دلیل این حس خوش‌بینی به بازار این هست که ما زمانی وارد یک بازار مالی می‌شویم که اطرافیان ما در این بازار مالی معامله گری می‌کنند و سود خوبی به دست می‌آورند. ما وقتی سودآوری دوستانمان را می‌بینیم با یک حس خوش‌بینی وارد آن بازار مالی می‌شویم. گاها ممکن است حسرت بخوریم که ای‌کاش زودتر با این بازار مالی آشنا می‌شدیم.

مرحله دوم: شور و شوق

بعدازاینکه افراد با یک حس خوش‌بینی وارد هر بازار مالی می‌شوند و شروع به معامله گری می‌کنند؛ به علت اینکه احتمالاً در زمان رشد وارد بازار شده‌اند اکثر معاملاتشان همراه با سود خواهد بود. در این مرحله اعتمادبه‌نفس افراد بالا می‌رود و با این تفکر که چقدر راحت داریم سود می‌کنیم بسیار حس شور و شوق پیدا می‌کنند. با خود تصور می‌کنند که اینجا همان‌جایی هست که من می‌توانم به تمام آرزوهایم برسم و پولدار شوم.

مرحله سوم: هیجان

بعدازاین تصمیم می‌گیرم که دوستانم را به این بازار دعوت کنم. بعدازاین به مرحله‌ای می‌رسیم که ما درگیر اوج هیجان هستیم زمانی که ما هر چیزی می‌خریم سود می‌کنیم. اعتمادبه‌نفس خیلی خیلی بالاتری پیدا می‌کنیم؛ به خاطر این اوج هیجان تصمیم می‌گیریم پول و سرمایه خود را بیشتر کنیم. مثلاً با خود تصور می‌کنیم که الآن با ده میلیون تومان ۵۰ درصد سود کردم، اگر چرخه شکست در کمین معامله گران هیجانی ۱۰۰ میلیون تومان داشتم سود خیلی بیشتری به دست می‌آوردم. تصمیم می‌گیرم برای افزایش سرمایه از کارگزاری اعتبار بگیرم و یا وام بگیرم. گاها هم افراد به فروش خانه، ماشین و سایر دارایی‌ها رو می‌آورند. تا جایی که توان دارند پول جور می‌کنند، قرض می‌کنند و … و همه این پول‌ها را به بازار می‌آورند.

مرحله چهارم: رضایتمندی

درنهایت در پایان موج صعودی به مرحله‌ی اوج بازار می‌رسیم جایی که هم‌زمان با یک حس غرور احساس رضایت شدیدی از خودداریم. این مرحله، مرحله رضایتمندی در چرخه احساسات معامله گر هست. با توجه به اینکه هر تحلیلی می‌کنیم کاملاً درست است تصور می‌کنیم که خیلی حرفه‌ای هستیم و تمام بازار را می‌توانیم کاملاً پیش‌بینی کنیم. اینجا هست که به سراغ دوستان و آشنایان می‌رویم، پرتفوی پرسود خود را به آن‌ها نشان می‌دهیم. آن‌ها را شماتت می‌کنیم که اگر شما هم آن زمان که این بازار مالی را معرفی کردم وارد بازار می‌شدید کلی سود می‌کردید. به آن‌ها پیشنهاد می‌دهیم که بهتر هست پولتان را به من بسپارید تا برایتان سود بسازم. این پیشنهاد در نقطه اوج بازار بدترین ریسک ممکن هست.

مرحله پنجم: اضطراب

بعدازاین وارد مرحله اضطراب از چرخه احساسات معامله گر می‌شویم. جایی که ریزش‌های اولیه بازار شروع می‌شود. افراد در این مرحله کمی ترسیده‌اند؛ اما ذهنشان خیلی سریع آن‌ها را آرام می‌کند. در ریزش‌های اولیه افراد به‌جای اینکه به‌عنوان یک معامله گر حرفه‌ای از بازار خارج شوند؛ اتفاقاً برعکس اقدام به خرید می‌کنند. آن‌ها بر این باور هستند الآن فروشنده‌ها ارزش دارایی‌شان را نمی‌دانند.

مرحله ششم: انکار

بعدازاین با ادامه ریزش‌ها افراد ضررهای خود را انکار می‌کنند. در فاز انکار از چرخه احساسات معامله گر، تصور آن‌ها این است که این ریزش‌ها موقتی است. در جواب به افرادی که شاید به آن‌ها خورده بگیرند و شماتتشان کنند که چرا این‌قدر متضرر شده‌اند، این جمله کلیشه‌ای رو به زبان می‌آورند: که من یک سرمایه گذار بلندمدت هستم و با این ریزش‌های مقطعی از بازار خارج نمی‌شوم. یکی دیگر از این جملات خطرناک که این معامله گرها به زبان می‌آورند این هست که تا زمانی که از یک معامله خارج نشوی متضرر نشده‌ای. وقتی افراد در فاز انکار کردن هستند با خود می‌اندیشند که امکان ندارد چیزی که به این خوبی تحلیل کردم بیشتر از این ریزش کند. تمام این ریزش‌ها یک فرصت دیگر برای خرید است و با میانگین کم کردن دوباره شروع به خرید می‌کنند. درواقع آن‌ها چاقوی در حال سقوط رو دوباره می‌گیرند. در ابتدای مقاله عنوان کردم که نوسان ذات بازارهای مالی است؛ یعنی همه ما معامله گران می‌دانیم بعد از هر رشدی یک ریزش هم وجود دارد. زمانی که بازارها در حال رشد هستند درواقع هر چه بیشتر به نقطه اوج خود نزدیک می‌شوند. کاملاً مشخص هست که ما زمان ریزش هیچ بازار مالی را نمی‌دانیم.

این را می‌دانیم که هرروزی که بازار رشد می‌کند به تاریخ احتمالی ریزش نزدیک‌تر می‌شود. پس بهتر است که به‌جای اینکه در نقطه اوج بازار بیشترین ریسک ممکن را انجام دهیم و در ریزش‌های اولیه بازار درگیر چرخه احساسات معامله گر شویم، خیلی منطقی‌تر به‌عنوان یک معامله گر حرفه‌ای با استراتژی معاملاتی خود به‌موقع از بازار خارج شویم و درگیر ترن احساسات نشویم. تا اینجا نیمه اول چرخه احساسات معامله گر که اسم آن را ترن احساسات معامله گران گذاشتیم را توضیح دادم در ادامه مقاله، با ادامه مسیر چرخه احساسات معامله گر آشنا خواهید شد. با ما همراه باشید.

مرحله هفتم: ترس

مرحله بعد از ترن احساسات (چرخه احساسات معامله گر) مرحله ترس هست که ویدیو آن را به زودی در سایت می‌گذاریم. مرحله ترس جایی هست که بخش زیادی از سرمایه ما از بین رفته و سرمایه هایی هم که دیگران به ما سپرده‌اند نابودشده است. اینجا ای‌کاش گفتن‌ها شروع خواهد شد. ای‌کاش همان ابتدای ریزش از بازار خارج می‌شدم. در مرحله ترس با خود میگوییم شاید واقعاً بازار قرار نیست برگردد، واقعاً افرادی که داشتن میفروختند از ما عاقل‌تر بودند.

مرحله هشتم: ناامیدی

از این مرحله به بعد تازه اشتباهات بزرگ‌تر ما شروع می‌شود. در مراحل بعدی با ادامه ریزش‌ها درگیر احساس چرخه شکست در کمین معامله گران هیجانی ناامیدی می‌شویم. مرحله ناامیدی دقیقا جایی هست که بازار یک روز مثبت می‌شود و ما را کمی امیدوار می‌کند ولی باز چندین روز منفی می‌شود و ما دائماً ناامید خواهیم شد. در این مرحله ما به دنبال پیدا کردن مقصر هستیم و هنوز حاضر نیستیم مسئولیت اشتباهات و ضررهای خود را بپذیریم. شروع به توجیه کردن می‌کنیم. اینکه بازار دولتی هست، دستوری هست، رانتی هست و فلانی باعث شد من در این بازار مالی سرمایه گذاری کنم.

مرحله وحشت از چرخه احساسات

مرحله نهم: وحشت

مرحله بعدی از چرخه احساسات معامله گر وارد دوره وحشت می‌شویم جایی که ضررهای ما آن‌قدر زیاد شده که فشارهای روانی بسیار زیادی را باید تحمل‌کنیم. قسط‌های وام را باید پرداخت کنیم اما توان پرداختش را نداریم. تاریخ سررسید تسویه اعتبار کارگزاری‌هاست و کسانی هم که پول خود را به سراغ پولشان را می‌گیرند.

مرحله دهم چرخه احساسات معامله گر: تسلیم

در این شرایط آن‌قدر فشار روانی زیاد است که دیوانه می‌شویم. به مرحله بعدی از چرخه احساسات معامله گر می‌رویم و تسلیم بازار خواهیم شد. با خود می‌گوییم که هرچقدر صبر کردیم کافی است و واقعاً نباید بیشتر صبر کرد.

مرحله یازدهم : دلسردی و درماندگی

الآن هم خودمان به پول احتیاج داریم و هم باید پول دیگران را پس دهیم. پس بهترین راه این هست که از بازار خارج شویم. بعد از مرحله تسلیم در چرخه احساسات معامله گر حس دلسردی و درماندگی به سراغ ما می‌آید. جایی که شکست را پذیرفته‌ایم و تمام سرمایه خود را از دست دادیم. هیچ راه‌حلی هم برای حل این مشکل نداریم. در این مرحله با خود می‌گوییم که این بازار از اول هم مناسب سرمایه گذاری نبود و باید سراغ یک بازار مالی بهتر بروم. در مرحله دلسردی، اگر یک نفر که شرایط یکسانی با ما داشته باشد بازار دیگری را به ما پیشنهاد کند؛ با حس امیدواری‌ که به ما می‌دهد دوباره برای ما حس خوش‌بینی به آن بازار را ایجاد می‌کند. ما دوباره با حس خوش‌بینی سراغ بازار مالی جدید می‌رویم و احتمالاً این ترن احساسات معامله گر دوباره برای ما اتفاق می‌افتد.

مرحله دوازدهم: افسردگی

در مرحله آخر ریزش بازار درگیر افسردگی می‌شویم. در مرحله افسردگی از چرخه احساسات معامله گر همه مردم را مقصر میدانیم و در افسردگی چرخه شکست در کمین معامله گران هیجانی کامل حس و حال هیچ کاری را نداریم. اینجا می‌فهمیم که این بازار ما را نابود کرد و همه مسئولین و دوستانی که باعث شدن ما وارد این بازار مالی شویم را نفرین می‌کنیم.

مرحله سیزدهم: امید

چرخه احساسات در بازارهای مالی

در ادامه مسیر کم‌کم یک سری رشدهای نسبی در بازار اتفاق می‌افتد که ما را کمی امیدوار می‌کند. این تصور برای ما ایجاد می‌شود که شاید بازار می‌خواهد برگردد و شرایطش بهتر شود. ولی شاید هم ادامه‌دار نباشد و بعد از چند روز مثبت شدن دوباره ریزشی شود. پس هنوز برای ورود مجدد به بازار زود است و باید چند روزی صبر کنم و بعد تصمیم بگیرم.

مرحله چهاردهم: آسایش

در مرحله بعدی از چرخه احساسات معامله گر وقتی می‌بینیم رشد بازار ادامه داشت کم‌کم حس تسکین و آسایش خاطر به سراغ ما می‌آید. اینکه ظاهراً بازار رونق گرفته و شرایطش بهتر شده است فکر ما را درگیر می‌کند. ولی بر اساس تجربه قبلی بهتر است که با پول کمتری معامله کنم. تصمیم می‌گیرم که خیلی پر ریسک وارد بازار نشوم تا بازار را رصد کنم و اگر روند صعودی ثابت شد بعد سرمایه بیشتری وارد کنم.

مرحله پانزدهم: خوش‌بینی

در ادامه مسیر با انجام معاملاتی که داریم و سودهای احتمالی که به دست می‌آوریم دوباره همان حس خوش‌بینی سراغ ما می‌آید. بعد از حس خوش‌بینی بعدازاینکه دیدیم دوباره تحلیل‌های ما کاملاً درست است دوباره احساسات شور و شوق در ما ایجاد می‌شود. مجدد سراغ گرفتن اعتبار، وام می‌رویم و درگیر همین ترن احساسات معامله گر خواهیم شد. ترن احساسات (چرخه احساسات معامله گر) همیشه در حال حرکت است. حالا که ترن احساسات را شناختید از شما می‌خواهم که ویدیوی بالای این صفحه را چندین بار مشاهده کنید.

چگونه تریدر حرفه ای شویم؟ | راز هایی که از شما یک تریدر موفق میسازد

تریدر یا معامله گر یکی از عناوین جذاب شغلی در چرخه شکست در کمین معامله گران هیجانی سالهای اخیر بوده است. این موضوع شاید تا قسمتی مربوط به رشد بی نظیر سهام و ارزهای دیجیتال بوده و قسم دیگر آن نیز ارتباط مستقیمی با جنس این شغل دارد. شاد این سوال سرآغاز این مقاله باشد که اصلا می توان مفهوم شغل را به ترید منصوب کرد؟ و اگر این عنوان برای ترید مناسب باشد، چه ویژگی هایی برای یک شاغل در این حرفه نیاز است که تا بتوان او را موفق نامید؟ پاسخ همه این سوالات را باید در تمام افرادی جستجو کرد که موفقیت را در طول زمان و فعالیت در این بازارها بدست آورده اند. این موفقیت ها به صورت قطعی در گرو اخذ تصمیمات درست و حضور دقیق در بزنگاه های قیمتی است. این رشد و موفقیت هیچ راه کوتاه و میان بر ندارد و باید از طریق آموزش های درست و تجارب پیاپی بدست آید. همچنین مواردی برای ارتقای بیشتر این سودآوری وجود دارد. در این مقاله قصد داریم تا به شکل کامل به عنوان اینکه چگونه تریدر حرفه ای شویم یپردازیم. با ایتسکا همراه باشید.

راز های تبدیل شدن به تریدر حرفه ای

چگونه تریدر حرفه ای شویم؟ | راز هایی که از شما یک تریدر موفق میسازد 1

چگونه یک تریدر حرفه ای شویم؟

تصور عموم جامعه از افراد موفق چه در زمینه تجارت و ترید و چه در سایر حوزه های زندگی این است که این افراد به صورت ذاتی و درونی دارای یک قدرت هوش خارق العاده و غیرنرمال هستند. دقیقا این گونه نیست. هوش و عوامل ذاتی درونی یکی از فاکتورهایی است شاید در تعداد کمی از آنها وجود داشته باشد و آنچه عامل برتری است تداوم آنها در رسیدن به موفقیت است. این تفکر که آنها دچار اشتباه نمی شوند، از بیخ و بن رد می شود و باید بدانیم که همان شکست ها و موفقیت های مداوم در چرخه های متوالی، از آنها یک غول غیرقابل شکست ساخته است. آنها زوایای داستان را می دانند و در دام نمی افتند. نه مغرور شده و خارج از منطق و تحلیل عمل می کنند و نه در شکست ها خود را می بازند و از بازگشت به نقطه موفقیت نا امید می شوند. زمان کسب این موفقیت ها نیز برای افراد مختلف چرخه شکست در کمین معامله گران هیجانی به نسبت ظرفیت های هوشی و رفتاری و سایر عوامل متفاوت است. آنچه این زمان را کوتاهتر می کند، تلاش بیشتر برای یادگیری و کسب تجربه های عملی است. آگاه باشید که امروزه حتما برای کسب تجربه نیاز به باختن سرمایه خود ندارید بلکه می توانید حرفه ای ها مراجعه کنید و از تجارب آنها در بازارهای سرمایه سود بگیرید.

سرمایه اولیه

ورود به بازارهای مالی و سرمایه باید با تزریق میزان مشخصی از پول همراه باشد. این یک روال طبیعی برای ورود است و هیچ بازار سرمایه ای را نمی توان یافت که قاعده ای خارج از این داشته باشد. انواع بازارهای مالی با توجه به سازوکارهای حاکم بر آنها درصدی از سود و زیان را به صورت پیش فرض برای پول مورد نظر اعمال می کنند. در برخی از آنها مانند بازار سهام دامن نوسان روزانه و سایر پارامترها در واقع مانعی برای زیان های خارج از حالت عرف هستند و تریدر در این بازارها با توجه به این عوامل می تواند برنامه ریزی های خاص خود را برای تزریق سرمایه اولیه انجام دهد. در دسته دیگری از بازارها مانند فارکس هیچ قاعده مشخصی برای محدودیت در صعود و نزول سرمایه وجود ندارد و شخص در یک غفلت می تواند کلا سرمایه خود را از دست بدهد. این موضوع حالت عکسی را نیز دارد و نباید همواره منفی نگاه کرد. چه بسیار بازارهایی مانند بازارهای ارز دیجیتال که در طول زمانی بسیار کوتاه، به سودهای کلان دست یافتند و سرمایه داران خود را سیراب کردند. اما یک قانون نانوشته در میان حرفه ای ها وجود دارد که به صراحت توصیه می کند همواره تریدرها با سرمایه ای وارد بازارهای مالی شوند که آن را حداقل تا میان مدت نیاز نداشته باشند. حمله بسیار مهمی که از جنبه های مختلفی می توان به آن پرداخت. جنبه اول حالت پولی قضیه است که نباید روی پولی که نیاز اساسی یک شخص، خانواده و شاید گروهی باشد ریسک کرد. این سرمایه در طی سالیان متوالی و با زحمت فراوان بدست آمده و نباید آن را در ریسک بالای بازارهای مالی به کار گرفت. جنبه بعدی این موضوع به حالات روانی برمی گردد. تریدر در کنار تمام عوامل فنی و علمی و آموزشی که باید از آنها بهره بگیرد، از لحاظ روانی لزوما باید آرامش داشته و بدون ترس، تشویش و هیجان معامله کند. زمانی که شخص در معرض زیان بزرگی قرار می گیرد، عملا روحا تخلیه شده و برای معاملات بعدی هیچ تمرکزی ندارد. بنابراین باید از این موضوع اجتناب کرده و عقلانی عمل کرد.

روش تبدیل شدن به یک تریدر موفق

چگونه تریدر حرفه ای شویم؟ | راز هایی که از شما یک تریدر موفق میسازد 2

حاشیه ها و مرزهای مالی

نباید بی حد و مرز عمل کرد. این جمله کلیدی را به خاطر بسپارید. نوسانات شدید بازار سرمایه شما را مجاب می کند تا برای خود حد و حدودی را تعریف کنید و به آن پایبند باشید. این حدود هم در مورد زیان صدق می کند و هم در مورد سود. باید پیش از اقدام به انجام یک ترید این حد و حدود را تعریف کرده و آن را یادداشت کنید. پایین تر از حد زیان و بالاتر از حد سود را برای خودتان ممنوع کنید. این عمل باعث می شود تا از لحاظ روحی و روانی آمادگی بیشتری داشته باشید و جا نخورید. این موضوع بسیار مهم است. تعیین این محدوده کار ساده ای نیست و باید متخصصان با در نظر گرفتن شرایط مختلف و پارامترهای گوناگون مربوط به بازار مورد نظر نسبت به تعیین آن اقدام کنند.

تصور کنید که تریدری هستید که در یک بازار صعودی معامله می کنید و سود کافی از سهم یا ارز مورد نظر کسب کرده اید. حد سود شما پر شده و زمان خروج فرارسیده است. این جا دقیقا نقطه ای است که شما برای خروح دچار تردید می شوید. “طمع” آفت بزرگی است که بسیاری را به ورطه نابودی سرمایه کشانده است و باید مراقب بود. حالت عکس آن را در نظر بگیرید که در یک بازار نزولی معامله کرده اید و اکنون حد زیان شما تاچ شده است و اصولا باید طبق این حدود اقدام به فروش و خروج کنید. مجددا تردید به سراغ شما می آید و امیدوار به برگشت بازار هستید و حد ضرر خود را پایین تر می برید تا با سود احتمالی روز بعد مقداری از زیان را جبران کنید اما این روز بعد متاسفانه به این زودی اتفاق نمی افتد و زیان ها انباشته می شود. “طمع” نداشته باشید و بی جهت “امیدوار” نشوید.

ابزارهای تحلیل

بسیاری از تریدرها که در موارد موفق نیز از آنها مشاهده شده است، تاکید زیادی بر حس و حدس خود دارند و متاسفانه بر این مبنا معامله می کنند. اشتباه بزرگی که هیچ توجیه علمی نداشته و و صرفا یک حدس است. چگونه می توانید سرمایه خود را فقط با یک حدس در یک ریسک بزرگ قرار دهید؟ چاره چیست؟

چاره کار استفاده از تحلیل و آنالیز است. آنالیز یک مرور از گذشته تا به امروز است. اینکه در شرایط مشابه گذشته چه اتفاقی افتاده و نمودارها چگونه بوده اند؟ روند بازار کجا رشد و کجا نزول کرده است و این روندها تا کجا به حرکت خود بدون شکست ادامه داده اند؟ این تاکیدات بر نمودارها و پارامتری مهم به نام قیمت، نوعی از تحلیل به نام تکنیکال را معرفی می کند. خروجی این نمودارها، تحلیل ها و بررسی ها، داده های برای اخذ تصمیم است. تصمیمی که احتمالا برای شما سود به همراه آورده و رغبت شما را به استفاده از این ابزارها بیشتر خواهد کرد.

یکی از مهم ترین موضوعاتی که باید در کلیه تحلیل ها مبنای کار خود قرار دهیم این است که تحلیل ها صرفا یک ابزار برای پیش بینی هستند و هیچ گاه قطعیت ندارند. بازارهای سالم مالی معمولا نتایج تحلیل های تکنیکال را به صورت نرمال پذیرفته اند اما چه بسیار بازارهایی مانند بورس تهران که هیچ تحلیلی در آن جواب نداده است. به همین دلیل می گوییم که تحلیل را یک ابزار پیش بینی به کار ببندید و از سایر عوامل غافل نشوید.

ابزار های تحلیل

چگونه تریدر حرفه ای شویم؟ | راز هایی که از شما یک تریدر موفق میسازد 3

کمین فروشندگان در بورس

کمین فروشندگان در بورس

شاخص کل بورس امروز به لطف رشد چرخه شکست در کمین معامله گران هیجانی چرخه شکست در کمین معامله گران هیجانی قیمت در غول های کالایی نیم درصد رشد کرد اما افت قیمت در صنایع کوچک و متوسط حدود یک درصد از ارتفاع شاخص هم‌وزن کاست.

به گزارش صدای بورس، بورس تهران معاملات امروز-دوشنبه- را چنانکه انتظار می‌رفت با رشد قیمتها آغاز کرد. با این حال، تلاش بازیگران بازار برای شناسایی سود و در نتیجه، عرضه‌های سنگین در همان دقایق اولیه، قیمتها را تحت فشار گذاشت. در نهایت، شاخص کل به لطف رشد قیمت در غول های کالایی نیم درصد رشد کرد اما افت قیمت در صنایع کوچک و متوسط حدود یک درصد از ارتفاع شاخص هم‌وزن کاست.

آمار معاملات بورس تهران 10 شهریور

ردپای چند شرکت بزرگ در رشد شاخص کل

شرکت‌های بزرگ صنایع پتروشیمی، فلزات، معدنی ها و صنعت پالایشی از جمله فارس و فملی و فولاد نقش عمده را در رشد نیم درصدی شاخص کل بورس بر عهده داشتند. در واقع، این گروهها بخش اصلی منابع را جذب کردند و برخلاف روند عمومی بازار ضمن برخورداری از صف خرید، روند افزایشی خود ادامه دادند. این اتفاق در شرایطی افتاد که سهام ۴۳۰ نماد از ۵۸۰ نماد معامله شده در بورس و فرابورس با افت قیمت به کار خود پایان دادند. فشار فروش به ویژه پس از عرضه صف‌های خرید در دقایق نخست تقریبا کل بازار را تحت الشعاع قرار داد.

نمودار ورود وخروج پول حقیقی از بورس

حضور پررنگ معامله گران خرد در جبهه خرید

مطابق انتظار بخشی از رشد قیمت در صنایع را می‌توان به حمایت فعالان حقوقی بازار نسبت داد. حقوقی‌ها که از هفته قبل مکلف به حمایت از قیمت ها و جمع‌آوری صفوف سنگین فروش شده بودند، امروز هم در سمت خرید مشارکت نسبتا موثری داشتند. اما نکته جالب توجه حضور پررنگ معامله‌گران خرد در جبهه خرید بود. سرمایه‌گذاران حقیقی امروز در صنایع فلزات و پالایشی بیشتر خریدار سهم بودند تا فروشنده. این دو صنعت از حیث خالص خرید حقیقی در صدر فهرست صنایع بورسی قرار گرفتند و بیشترین تاثیرات را بر شاخص کل گذاشتند.

حرکت منابع خرد به سمت این صنایع را از دو منظر می‌توان بررسی کرد. از یک طرف، به نظر می‎رسد رشد قیمتهای جهانی نفت و فلزات به همراه افزایش نسبی نرخ دلار عامل رونق تقاضا در این صنایع بورسی است و از طرف دیگر، حمایتهای اخیر که ریسک معامله در چرخه شکست در کمین معامله گران هیجانی سهام این صنایع را کم کرده و منجر به جذب غیرمستقیم سرمایه‌های خرد به سمت گروههای مورد حمایت دولت شده است.

رفع ریسک بزرگ سامانه فنی معاملات

یکی از اتفاقات مهم امروز جهش ارزش دادوستدهای خرد همراه با رفع ریسک بزرگ سامانه فنی معاملات بود. امروز حدود ۲۸ هزار میلیارد تومان سهم در تابلوهای مختلف بورس و فرابورس به صورت خرد و به روانی و با سرعت قابل قبولی بین فعالان بازار دست به دست شد.

بورس

این بیشترین میزان ارزش معاملات از ۱۴ مرداد است. البته اوج‌گیری حجم و ارزش معاملات خرد بورس در شرایطی رقم خورد که رفت و برگشتهای هیجانی قیمتها از صف خرید به صف فروش و به طور کلی، چرخه صف نشینی در معاملات امروز هم تکرار شد. افزایش تحرکات معامله‌گران به ویژه افراد حقیقی فعال در بازار دورنمای قیمتها را امیدوارتر ساخت. هر چند هنوز برخی از فعالان بازار نگران شکل‌گیری موج دوم خروج سرمایه تا قبل از رسیدن قیمتها به قله تاریخی و تاثیر بی‌دوام حمایتهای تصنعی اخیر هستند.

چگونه تریدر حرفه ای شویم؟ | راز هایی که از شما یک تریدر موفق میسازد

تریدر یا معامله گر یکی از عناوین جذاب شغلی در سالهای اخیر بوده است. این موضوع شاید تا قسمتی مربوط به رشد بی نظیر سهام و ارزهای دیجیتال بوده و قسم دیگر آن نیز ارتباط مستقیمی با جنس این شغل دارد. شاد این سوال سرآغاز این مقاله باشد که اصلا می توان مفهوم شغل را به ترید منصوب کرد؟ و اگر این عنوان برای ترید مناسب باشد، چه ویژگی هایی برای یک شاغل در این حرفه نیاز است که تا بتوان او را موفق نامید؟ پاسخ همه این سوالات را باید در تمام افرادی جستجو کرد که موفقیت را در طول زمان و فعالیت در این بازارها بدست آورده اند. این موفقیت ها به صورت قطعی در گرو اخذ تصمیمات درست و حضور دقیق در بزنگاه های قیمتی است. این رشد و موفقیت هیچ راه کوتاه و میان بر ندارد و باید از طریق آموزش های درست و تجارب پیاپی بدست آید. همچنین مواردی برای ارتقای بیشتر این سودآوری وجود دارد. در این مقاله قصد داریم تا به شکل کامل به عنوان اینکه چگونه تریدر حرفه ای شویم یپردازیم. با ایتسکا همراه باشید.

راز های تبدیل شدن به تریدر حرفه ای

چگونه تریدر حرفه ای شویم؟ | راز هایی که از شما یک تریدر موفق میسازد 1

چگونه یک تریدر حرفه ای شویم؟

تصور عموم جامعه از افراد موفق چه در زمینه تجارت و ترید و چه در سایر حوزه های زندگی این است که این افراد به صورت ذاتی و درونی دارای یک قدرت هوش خارق العاده و غیرنرمال هستند. دقیقا این گونه نیست. هوش و عوامل ذاتی درونی یکی از فاکتورهایی است شاید در تعداد کمی از آنها وجود داشته باشد و آنچه عامل برتری است تداوم آنها در رسیدن به موفقیت است. این تفکر که آنها دچار اشتباه نمی شوند، از بیخ و بن رد می شود و باید بدانیم که همان شکست ها و موفقیت های مداوم در چرخه های متوالی، از آنها یک غول غیرقابل شکست ساخته است. آنها زوایای داستان را می دانند و در دام نمی افتند. نه مغرور شده و خارج از منطق و تحلیل عمل می کنند و نه در شکست ها خود را می بازند و از بازگشت به نقطه موفقیت نا امید می شوند. زمان کسب این موفقیت ها نیز برای افراد مختلف به نسبت ظرفیت های هوشی و رفتاری و سایر عوامل متفاوت است. آنچه این زمان را کوتاهتر می کند، تلاش بیشتر برای یادگیری و کسب تجربه های عملی است. آگاه باشید که امروزه حتما برای کسب تجربه نیاز به باختن سرمایه خود ندارید بلکه می توانید حرفه ای ها مراجعه کنید و از تجارب آنها در بازارهای سرمایه سود بگیرید.

سرمایه اولیه

ورود به بازارهای مالی و سرمایه باید با تزریق میزان مشخصی از پول همراه باشد. این یک روال طبیعی برای ورود است و هیچ بازار سرمایه ای را نمی توان یافت که قاعده ای خارج از این داشته باشد. انواع بازارهای مالی با توجه به سازوکارهای حاکم بر آنها درصدی از سود و زیان را به صورت پیش فرض برای پول مورد نظر اعمال می کنند. در برخی از آنها مانند بازار سهام دامن نوسان روزانه و سایر پارامترها در واقع مانعی برای زیان های خارج از حالت عرف هستند و تریدر در این بازارها با توجه به این عوامل می تواند برنامه ریزی های خاص خود را برای تزریق سرمایه اولیه انجام دهد. در دسته دیگری از بازارها مانند فارکس هیچ قاعده مشخصی برای محدودیت در صعود و نزول سرمایه وجود ندارد و شخص در یک غفلت می تواند کلا سرمایه خود را از دست بدهد. این موضوع حالت عکسی را نیز دارد و نباید همواره منفی نگاه کرد. چه بسیار بازارهایی مانند بازارهای ارز دیجیتال که در طول زمانی بسیار کوتاه، به سودهای کلان دست یافتند و سرمایه داران خود را سیراب کردند. اما یک قانون نانوشته در میان حرفه ای ها وجود دارد که به صراحت توصیه می کند همواره تریدرها با سرمایه ای وارد بازارهای مالی شوند که آن را حداقل تا میان مدت نیاز نداشته باشند. حمله بسیار مهمی که از جنبه های مختلفی می توان به آن پرداخت. جنبه اول حالت پولی قضیه است که نباید روی پولی که نیاز اساسی یک شخص، خانواده و شاید گروهی باشد ریسک کرد. این سرمایه در طی سالیان متوالی و با زحمت فراوان بدست آمده و نباید آن را در ریسک بالای بازارهای مالی به کار گرفت. جنبه بعدی این موضوع به چرخه شکست در کمین معامله گران هیجانی حالات روانی برمی گردد. تریدر در کنار تمام عوامل فنی و علمی و آموزشی که باید از آنها بهره بگیرد، از لحاظ روانی لزوما باید آرامش داشته و بدون ترس، تشویش و هیجان معامله کند. زمانی که شخص در معرض زیان بزرگی قرار می گیرد، عملا روحا تخلیه شده و برای معاملات بعدی هیچ تمرکزی ندارد. بنابراین باید از این موضوع اجتناب کرده و عقلانی عمل کرد.

روش تبدیل شدن به یک تریدر موفق

چگونه تریدر حرفه ای شویم؟ | راز هایی که از شما یک تریدر موفق میسازد 2

حاشیه ها و مرزهای مالی

نباید بی حد و مرز عمل کرد. این جمله کلیدی را به خاطر بسپارید. نوسانات شدید بازار سرمایه شما را مجاب می کند تا برای خود حد و حدودی را تعریف کنید و به آن پایبند باشید. این حدود هم در مورد زیان صدق می کند و هم در مورد سود. باید پیش از اقدام به انجام یک ترید این حد و حدود را تعریف کرده و آن را یادداشت کنید. پایین تر از حد زیان و بالاتر از حد سود را برای خودتان ممنوع کنید. این عمل باعث می شود تا از لحاظ روحی و روانی آمادگی بیشتری داشته باشید و جا نخورید. این موضوع بسیار مهم است. تعیین این محدوده کار ساده ای نیست و باید متخصصان با در نظر گرفتن شرایط مختلف و پارامترهای گوناگون مربوط به بازار مورد نظر نسبت به تعیین آن اقدام کنند.

تصور کنید که تریدری هستید که در یک بازار صعودی معامله می کنید و سود کافی از سهم یا ارز مورد نظر کسب کرده اید. حد سود شما پر شده و زمان خروج فرارسیده است. این جا دقیقا نقطه ای است که شما برای خروح دچار تردید می شوید. “طمع” آفت بزرگی است که بسیاری را به ورطه نابودی سرمایه کشانده است و باید مراقب بود. حالت عکس آن را در نظر بگیرید که در یک بازار نزولی معامله کرده اید و اکنون حد زیان شما تاچ شده است و اصولا باید طبق این حدود اقدام به فروش و خروج کنید. مجددا تردید به سراغ شما می آید و امیدوار به برگشت بازار هستید و حد ضرر خود را پایین تر می برید تا با سود احتمالی روز بعد چرخه شکست در کمین معامله گران هیجانی مقداری از زیان را جبران کنید اما این روز بعد متاسفانه به این زودی اتفاق نمی افتد و زیان ها انباشته می شود. “طمع” نداشته باشید و بی جهت “امیدوار” نشوید.

ابزارهای تحلیل

بسیاری از تریدرها که در موارد موفق نیز از آنها مشاهده شده است، تاکید زیادی بر حس و حدس خود دارند و متاسفانه بر این مبنا معامله می کنند. اشتباه بزرگی که هیچ توجیه علمی نداشته و و صرفا یک حدس است. چگونه می توانید سرمایه خود را فقط با یک حدس در یک ریسک بزرگ قرار دهید؟ چاره چیست؟

چاره کار استفاده از تحلیل و آنالیز است. آنالیز یک مرور از گذشته تا به امروز است. اینکه در شرایط مشابه گذشته چه اتفاقی افتاده و نمودارها چگونه بوده اند؟ روند بازار کجا رشد و کجا نزول کرده است و این روندها تا کجا به حرکت خود بدون شکست ادامه داده اند؟ این تاکیدات بر نمودارها و پارامتری مهم به نام قیمت، نوعی از تحلیل به نام تکنیکال را معرفی می کند. خروجی این نمودارها، تحلیل ها و بررسی ها، داده های برای اخذ تصمیم است. تصمیمی که احتمالا برای شما سود به همراه آورده و رغبت شما را به استفاده از این ابزارها بیشتر خواهد کرد.

یکی از مهم ترین موضوعاتی که باید در کلیه تحلیل ها مبنای کار خود قرار دهیم این است که تحلیل ها صرفا یک ابزار برای پیش بینی هستند و هیچ گاه قطعیت ندارند. بازارهای سالم مالی معمولا نتایج تحلیل های تکنیکال را به صورت نرمال پذیرفته اند اما چه بسیار بازارهایی مانند بورس تهران که هیچ تحلیلی در آن جواب نداده است. به همین دلیل می گوییم که تحلیل را یک ابزار پیش بینی به کار ببندید و از سایر عوامل غافل نشوید.

ابزار های تحلیل

چگونه تریدر حرفه ای شویم؟ | راز هایی که از شما یک تریدر موفق میسازد 3



اشتراک گذاری

دیدگاه شما

اولین دیدگاه را شما ارسال نمایید.